آنها که مطالعاتی در اسلام و قرآن و زندگی امامان داشته اند، آگاهند که اسلام دین: رحمت، عطوفت، مهربانی، انسانیّت، عدالت و آزادی است
«روحانیت مظلوم »
روحانیون غیروابسته همان مردم کوچه و خیابانند و آنان نیز معترضند!
روزنامه مستقل-سال ششم - چهارشنبه 18آبان ماه 1401 - شماره 1417در تظاهرات و اعتراضهای اخیر، در خصوص قتل «مهسا امینی» دختر کردستانی و به دنبال آن کشتارهای دیگر و ضرب و جرح و زندان معترضان و برخوردهای امنیتی با آنها و اهانتها که به مقامات ایران انجام شد، همه باعث تأسف و نگرانی بود و کشتار در شاهچراغ شیراز بر غمها افزود.
متأسفانه دیده شد که در مواردی نسبت به روحانیون و برخی عمامه به سرها اهانت هایی انجام گردید و چون تعدادی از سران نظام در سلک عالمان دین بودهاند، دیگرِ روحانیون خارج از حکومت را نیز مورد آزار و اهانت قرار دادند، چه از داخل و چه خارج، در صورتی که اکثر روحانیون کشور، همانند دیگر مردمان از عدم مدیریت حکومت و خشونت امنیتی ها و گرانی و تورم و فساد بسیار و دزدی های کلان، رنج میبرند، کشتن بی گناهان را بر نمی تابند، هیچ عمامه بر سری چه شیعه و چه سنی، کشتن زنان و دختران و دیگر معترضان را تأیید نمی کند، همان دغدغه هایی را که دیگر مردم دارند، آنها هم دارند، فقط وابستگان به حکومت و برخی حقوق بگیران و خطیبان حکومتی هستند که آنها هم به ندرت مدافع خشونت بوده اند.
برای مطالعه متن کامل ادامه مطلب را مشاهده فرمایید
« ما از خداییم و به نزد خدا باز می گردیم »
درگذشت بانوی بزرگوار خانم زرین(زری) دخت عطایی، همسر گرامی مرحوم مهندس عزت الله سحابی بسیار جانسوز و اندهبار بود، خدایش غریق رحمت بی منتهای خود قرار دهد، درگذشت این بانوی زجر کشیده، این ایام تحتالشعاع اجتماعات اعتراضی به کشته شدن مهسا امینی دختر مظلوم کردستانی قرار گرفت و مانع شد که افراد آگاه شوند و نسبت به مرحومه عطائی تجلیل و تکریم نمایند.
برای مطالعه کامل متن، ادامه مطلب را کلیک فرمایید
ادامه مطلب ...
«بایّ ذنب قُتلت»
اصفهان - فضل الله صلواتی
خبر کشته شدن دختر کردستانی «مهسا امینی» که برای دیدن اقوامش به تهران پایتخت بزرگ شیعیان جهان آمده بود و در همان روز اول، طعم خشونت «گشت ارشاد» را چشید و به سرای دیگر فرستادندش، این حادثه دلخراش همه را از عارف و عامی و قومیّت ها و ملیّت ها، احزاب و گروه ها، متأثر ساخت، باشد که تسلیتهای عالمان و سیاستمداران، حقوقدانها و هنرمندان و بلکه همه مردم ایران، آرامشی برای پدران و مادران و وابستگان آن داغدیدگان باشد، من هم به عنوان یک شهروند ایرانی به آنها تسلیت گفته و لازم دیده شد نکاتی را یادآور شود:
برای مطالعه ادامه مطلب را مشاهده فرمایید
«هجرت ضرورت جاویدان تکامل»
نوشته: مرحوم علی منذر
مقدمه: فضل الله صلواتی
لینک خرید «موسسه فرهنگی مذهبی امام صادق»
اسلام دین حرکت و تلاش است، نهضت و تکاپو است، در همۀ تعالیمش جنبش و فعالیت نهفته است، کلیۀ برنامه هایش، مبارزه و نشاط دارد، توحیدش، نبوّتش، عدالتش، امامتش، معادش، نمازش، روزه اش، حجّش، جهادش، خمس و زکاتش، امر به معروف و نهی از منکرش و تولی و تبرایش و... و هجرتش نیز حرکت دارد و حرکت زا است.
سستی و زبونی، سکوت و درجا زدن، خاموشی و فرومایگی در برابر هرگونه بی عدالتی و ستم گناهی است نابخشودنی! آنچه باید عملی شود، دستورات الهی است و بس، برای انجام وظیفه هیچ چیز و هیچکس جلودار مسلمان نیست. آنها که میگویند پروردگار ما خداوند است، دیگر به نقطه اوج، بالاترین مرحله معرفت رسیده اند، آنگاه مقاومت میکنند «ثم استقاموا» جای معطلی نیست، این پا و آن پا نمی شود کرد، دیگر اینجا باید راه افتاد برای اصلاح خود و جامعه در این جهان و آن جهان، ما می خواهیم همه مردم روی زمین، مسلمان باشند، اهل تقوی و دانش، با خروش و جوشش در راه اجرای حق، ما که مسلمان خاموش و بی اراده نمیشناسیم! اگر پیدا شد یا رنجور و دست و پاشکسته است، یا آن که مرده، و یا آنکه نام مسلمانی را به خود بسته، مگر با گفتن شیرینی دهان شیرین میشود؟ هرگز، بی جهت که کسی جزو قاعدین و بازنشستگان نمیشود، از هنگام تولد تا وقت مرگ باید دوید، البته نه فقط برای نان و آب، خانه و اتومبیل و... برای هدف، هدفی عالی و انسانی ، هدفی خدائی، که این برنامه بازنشستگی ندارد، زن و مرد، پیر و جوان، سالم و معلول، هر کس در حد خودش باید انجام وظیفه نماید، اجتماع اسلامی سخت نیازمند تلاش و کار همگانی است، مگر کسی میتواند هوا استنشاق نکند؟ مگر کسی میتواند غذا نخورد؟ و...
فقط کلاس ها عوض میشود، یک روز، خود سکوت، مبارزه است و یک روز جهاد، یک روز با شمشیر باید جهاد کرد، یک روز با قلم و یک روز با زبان و روزی هم با دل و یک روز هم با هجرت....
و هجرت یعنی رها کردن، رها شدن، دور شدن، ترک همه چیز گفتن، همۀ پای بندها را باز کردن و جان خویشتن را از رنجها رهانیدن، خانه و دیار، زن و فرزند و... اگر در مسیرالله هستند و با ما همگام در تلاشهایمان، که چقدر ارزنده است و اگر مانع راهند باید به راه آیند و اگر جلو گیرند که سرخویش گیریم و راهی دگر در پیش که:
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار + که برّو بحر فراخ است و آدمی بسیار (سعدی)
برای مطالعه کامل متن ادامه مطلب را کلیک کنید
« اِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ »
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
استاد فرهیخته زنده یاد حاج سید محمود دعائی (رحمت الله علیه) مردی از قبیلة نیکان و طایفة شایستگان از میان ما رفت، وی با همتی عالی و اندیشه ای والا در خدمت به جامعة علمی، فرهنگی، سیاسی و مطبوعاتی کشور همکاری داشت، روحانی پاکبازی که به دور از امتیازات دنیایی، پیوسته در خدمت امام و انقلاب و مردم بود و از هیچ خدمتی کوتاهی نمی کرد. دوست و دشمن او را می ستودند و بر تواضع و فروتنی او صحّه می گذاشتند.
در زمان طاغوت، سالهای رنج تبعید و دوری از وطن را تحمل کرد و در هر شرایطی و با هر وسیله ای افکار انقلابی، عدالت و آزادگی را نشر می داد و جامعه را علیه ستمگران می شورانید و پس از پیروزی انقلاب بر خلاف بسیاری، راه خشونت و تندروی را در پیش نگرفت، با سازشکاران و فرصت طلبان کنار نیامد و همچنان با اعتدال و برادری با اقشار مردمی همراه بود، کسی از او رنجیده خاطر نشد، تا آنجا که در توان داشت از رنج درماندگان می کاست و در تمام مراسم صاحبان و پایه گذاران انقلاب که مهجورشان کرده بودند شرکت داشت.
مرحوم مغفور دعایی از سالهای دهة چهل با من رابطه داشت، برای وی اشعاری به عراق می فرستادم و با صدای غرآی خود آنها را در رسانه ها قرائت و پخش می کرد.
در مدیریت و نویسندگی روزنامه اطلاعات خوش درخشید و در دوره نخست مجلس در کنار هم در تصویب لوایح و طرحها هماهنگ عمل می کردیم، از من می خواست که برای آن روزنامه مقالات انقلابی و ولایی بنویسم، در سفری به کشور ایتالیا برای شرکت در کنفرانس بین المجالس، با هم همراه بودیم و حقایق چگونگی انقلاب را در ایران بیان می داشتیم.
مرحوم سید محمود دعایی در اخلاق و رفتار، ایمان و گفتار، شخصی نمونه بود، برای اهالی فکر و قلم و رسانه های مردمی نهایت احترام را قائل بود و در حد امکان حمایت داشت، در سالهای انتشار «نشریه نوید اصفهان» در دهه 70، از هیچ کوشش و همراهی دریغ نورزید.
وی نماینده شش دوره مجلس شورای اسلامی بود. و در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را کسب کرد.
در مراسم رونمائی از برخی کتابهای اینجانب در تاریخ 20 مردادماه سال 1400 که در سالن همایش های کتابخانه ملی برگزار شد، حضور پیدا کرد و سخنان جامعی از خاطرات گذشته بیان داشت.
خدایش بیامرزاد و غریق رحمت بی منتهای خود قرارش دهد که پاک زیست و آبرومند از این جهان آشفته رخت بربست، هرگز تملق کسی را نگفت، به کسی و یا گروهی اهانت نکرده و با ساده زیستی گذراند.
درگذشت و فقدان این دوست مهربان، معلم وارسته، سیاست مدار، فعال اجتماعی و فرهنگی، پیراسته از دنیا و غمخوار و دلسوز مردم را به خاندان محترم دعایی، همسر، فرزندان و داماد گرامی او و همکاران فرهیخته «مؤسسه و روزنامه اطلاعات» و دیگر اصحاب رسانه، تسلیت می گوید.
خدایشان موفق و مؤید دارد.
اصفهان – فضل الله صلواتی
15 خرداد 1401
کتابخانه علامه جعفری - مراسم سالگشت مرحوم علامه جعفری
«23 شهریورماه سال 1361 – هیأت پارلمانی ایران برای شرکت در مجمع بین المجالس جهانی رم - ایتالیا: فضل الله صلواتی - سیدمحمود دعایی........»
مشاهده تصاویر مرحوم دعایی در مراسم نکوداشت و رونمایی از آثار فضل الله صلواتی ادامه مطلب :
ادامه مطلب ...