زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

به مناسبت چهلمین روز درگذشت جانگداز آیت الله طاهری


اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه


به مناسبت چهلمین روز درگذشت جانگداز


 آیت الله سید جلال الدین طاهری اصفهانی


(رحمت الله علیه)


بود و رفت ...  !!!


 

انسان والا طاهری    در جان و دلها طاهری     روح و روانها طاهری        محبوب جانها بود و رفت

بحر خروشان طاهری    دریای جوشان طاهری     قلب پریشان طاهری       پویا و جویا بود و رفت

مصداق ایمان طاهری   عشق فراوان طاهری    شاگرد قرآن طاهری    در لفظ ومعنی بود و رفت

سید جلال الدین ما           آرامش و تسکین ما       خدمتگذار دین ما          اندر دل ما بود و رفت

نسل حسینی بود و رفت   یار خمینی بود و رفت   حق الیقینی بود و رفت   فرزندزهرا بود و رفت

بود انقلابی مرد دین        بود افتخار مسلمین         در سلک ارباب یقین       غرق تمنا بود و رفت

در خطبه های جمعه ها    گفته بسی ناگفته ها        سوز دل افسرده ها     پویا و گویا بود و رفت

سردار اندر جبهه ها        سالار بر فرزانه ها            خورشید اندر خانه ها     مولا و آقا بود و رفت

در جبهه با رزمندگان      همگام با آزادگان          در مجمع دلدادگان      با شور و غوغا بود رفت

با سالکان با عارفان     با عالمان با زاهدان          با مردمان بی نشان      در روز و شبها بود و رفت

صبر و متانت پیشه اش  راه خدا اندیشه اش   حق جوئی اندر ریشه اش   عبدی زمولی بود رفت

راه عدالت راه او      لطف خدا همراه او         سرداده بر درگاه او        با شور و شیدا بود و رفت

از بین مادلخسته رفت   ازبی وفائی رسته رفت  بامردمان پیوسته رفت   دررنج اعدا بود و رفت

فارغ ز حقد و کینه ها     اندر درون سینه ها        روحش چنان آئینه ها     دور از ریاها بود و رفت

آسوده شد از رنج و غم   از محنت و درد و الم      اندوههای بیش و کم      اندر بلاها بود و رفت

مست الست جان شده     فارغ از این و آن شده     محو رخ جانان شده     مست تماشا بود و رفت

رفت از جهان پر محن      آسوده شد از رنج تن       تن شد رها از پیرهن       فارغ ز دنیا بود و رفت

مرگ عزیزان، راز ما        هم سوز ما هم ساز ما      در سینه ها آواز ما         او یار ماها بود و رفت

لطف خدا هرجا رسد   برجسم و جان یکجا رسد   برذرهّ تا بیضا رسد     چون فیض عظمی بود ورفت

در مجمع آزادگان           اندرکنار شاهدان    با جملة دلدادگان         در عشق تنها بود  و رفت

در کوی یاران شهید       خوش گشت پایانش سعید    در قلب آنان  آرمید      محو تقاضا بود ورفت

اندر روند بندگی         مرگش شروع زندگی       با رفعت و بالندگی         تا عرش اعلی بود و رفت

مرد خدا شد جاودان       در این جهان و آن جهان    دلها بود از وی نشان    در راه فردا بود و رفت

اندیشه اش پاینده شد     روح بلندش زنده شد      انوار حق تابنده شد         بالا و بالا بود و رفت

 

خدایش غریق رحمت بی منتهای خود بفرماید

فضل الله صلواتی (طوفان) -   اصفهان تیرماه 1392   ادامه مطلب ...

آیت الله طاهری،وفادار به انقلاب و مردم

آیت الله طاهری،وفادار به انقلاب و مردم


لینک در پایگاه بوی باران

پایگاه خبری تحلیلی امیدنامه

آیت الله طاهری،وفادار به انقلاب و مردم
برای حرکت‌های انقلابی در هر کشوری، در گذشته‌ها مردان خوشنام و با شهامت و با ایمان جلو می‌افتادند و بدون توجه به دنیا و مافیها، فارغ از اندیشه زن و فرزند، مال و منال، خانه و باغ پرچم مبارزه را برمی‌افراشتند. آن ابرمردان سودای مردمی در سر داشتند و در راه خدمت به جامعه با ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض و فساد مبارزه می‌کردند. خود را به زندان مبتلا می‌کردند تا مردم آزاد باشند، فریاد از حق و عدالت سر می‌دادند و خود را گرفتار ناعادلان و ستمکاران می‌کردند تا حق اصالت پیدا کند. در هیچ کجای دنیا حاکمی، شاهی، دیکتاتوری، قدرتمداری نیست که خویشتن را دادگر و دادگستر و مخالفانش را دگراندیش، برانداز، توطئه‌گر و ضدامنیت و... نداند. در مصر امروز به خاطر نفرتی که توطئه‌گرایان علیه اسلام‌گرایان داشتند آنها را تروریست خواندند و صدها تن از «اخوان المسلمین» را در دادگاه‌های فرمایشی خود به اعدام محکوم کردند. اگر روزی همان اخوان‌المسلمین پیروز شوند و بر سر کار بیایند، مخالفان خود را به همین اتهامات محکوم می‌کنند! اگر کودتاگران پیروز شوند، آنها قهرمانند و ناجی ملت و مردم برای آنها کف می‌زنند و مداحان در رسانه‌ها تعریف و تمجید می‌کنند، ولی اگر کودتا شکست خورد، همگان آنها را خائن و ضدانقلاب و وابسته به بیگانه و... به حساب می‌آورند و تظاهرات‌کنندگان خواستار اعدام آنها می‌شوند. قرار روزگار تاکنون به همین منوال گذشته است و می‌گذرد. ولی حق‌پرستان و حق‌گویان‌اند که «ز آب و خاک دگر و آب و هوای دگرند». آنان جان بر سر دست گذارند و خود را با قدرت‌های زمانه درگیر کنند و سختی‌ها و رنج‌های آنان را تحمل کنند. چه بسیار افرادی که در برابر انحراف‌ها و خودکامگی‌های اندیشه قرون وسطی ایستادگی کردند و تباه شدند، در برابر بنی‌امیه و بنی‌عباس و... در دنیای اسلام، قهرمانانی بودند که آنها نیز مورد غضب خلیفگان جور قرارگرفته و به‌سزای خود از نظر آنها رسیدند و به فیض شهادت نایل شدند. در طول تاریخ زندان‌ها، شکنجه‌ها، تبعیدها، اعدام‌های سیاسی و دینی، همه نتیجه مبارزات پایداران روزگار خویش بوده است که برای احقاق حق و اجرای عدالت قدم برداشتند و در انبوه مبارزان زمان شاه، کسانی که سعادت ملت ایران را می‌خواستند، در سختی و رنج جان باختند شاهد این بودیم که به چه سرنوشت‌هایی دچار شدند و به جای ایجاد جامعه عادلانه، در سلول‌های تنگ و تاریک طاغوتی، زندان اوین، زندان کمیته مشترک و... من که فقط 14 ماه در زندان‌های انفرادی ضد اطلاعات ارتش در پادگان فرح‌آباد اصفهان محبوس شدم، باشد که باعث تحریک و آشوبگری زندان‌های عمومی اصفهان نشوم و بقیه در زندان ساواک و شهربانی و... آن همه شکنجه، آن همه آزار، آن همه سختی، برای آن بود که امثال آیت‌الله طاهری و یاران و دوستان‌شان جنایات حاکمان و دست‌اندرکاران حکومت را نادیده نمی‌گرفتند و تملق نمی‌گفتند و اعتقاد نداشتند که «هر عیب که سلطان بپسندد هنر است»، بالاخره عیب و گناه سلطان از همه بالاتر و بدتر است و باید محاکمه شود. آیت‌الله سیدجلال‌الدین طاهری با اندوخته‌های فقهی در حد مرجعیت و روشنفکری و آگاهی و روشن‌بینی قدم به میدان نهاد، کسی که در خطبه‌های نمازجمعه و در منبرها فساد حکومت خودکامه را فریاد می‌کرد و نمی‌توانست فقر و جهل و انحراف و انحطاط جامعه را تحمل کند، خود را به آب و آتش می‌زد، با فداکاری به میان آتش فقر طاغوتیان می‌رفت، او و دیگر مبارزان و جهادگران قصد اصلاح جامعه را داشتند، آنها می‌خواستند جلوی نظم و بی‌عدالتی را بگیرند، در ابتدای کار جز صلاح و مصلحت حکومت و ملت قصد دیگری نداشتند، ولی دریوزگان دربار و شاه آنها را دستگیر کردند، کتک زدند، شکنجه‌های روحی و جسمی دادند، تبعید کردند، اجازه ملاقات با افراد یا تلفن ‌زدن به خانواده را به آنها ندادند و چه بسیار جوانانی را که زیر شکنجه‌ها شهید کردند؛ جان‌باختگانی که نه شناخته شدند و نه کسی برای آنان مراسمی برگزار کرد، خدایشان غریق رحمت بی‌منتهای خود بفرماید. آیت‌الله طاهری در اصفهان الگو و اسوه بود، دیگر شهرها و استان‌ها هم از اراده و ایمان و پایداری او الهام می‌گرفتند، به مردم اصفهان و به مردان انقلاب روحیه می‌داد. آیات خدامی و سیدمحمد احمدی و دیگر روحانیون انقلابی شهر، با وی همراه و همگام بودند، روحانیون مبارز وی را یاری می‌کردند، حرکت‌های‌شان الهی بود و خالصانه و مخلصانه گام برمی‌داشتند، همه مردم ایران، تمام شهرهای کشور به امید آنکه عدالت و آزادی را حاکم گردانند و قدم در راه دموکراسی گذارند با پیشوایان‌شان، با علما و روشنفکران‌شان برای براندازی ظلم و تبعیض به دنبال امام خمینی رحمه‌الله‌علیه قدم برمی‌داشتند، تظاهرات بر پا می‌کردند، فریادها برمی‌آوردند، مصیبت‌ها را تحمل کردند و رنج‌ها را شاهد بودند و به سیاهچال‌ها افتادند. چه شهدای جوانی که در راه خدا به پیشگاه ملت تقدیم کردند، سرانجام در انقلاب پیروز شدند، شاه رفت و امام آمد، فجر انقلاب طالع شد، خورشید انقلاب‌اسلامی‌ایران بر همه مردم جهان گرما بخشید، حرکت‌ها آغاز شد، تاریکی‌ها روشن شد، آزادی و دموکراسی نهادینه می‌شد، مقدمات رفاه و آبادانی رخ می‌نمود، که باز هم شیطان‌ها از ملت ایران غافل نبودند، دشمن جنگ هشت ساله‌یی به ملت ایران تحمیل کرد، با فداکاری‌ها و جانفشانی‌های بسیار دشمن خونخوار از سرزمین‌مان بیرون رفت، اما به چه قیمتی؟ ده‌هاهزار شهید و جانباز، بی‌خانمانی هزاران نفر، ویرانی ده‌ها شهر و روستا و... آیت‌الله طاهری در طول جنگ رزمندگان را تنها نگذاشت، به جبهه‌ها سر می‌زد، در پادگان‌ها و مقر‌ها و پاسگاه‌ها با سربازان مجاهد و مبارز اسلام دم‌خور می‌شد و به آنها روحیه می‌داد، در حد امکان نیازهایشان را برطرف می‌کرد، در کنار آنان آرزوی شهادت می‌کرد ولی عنایات الهی شامل حال مردم اصفهان می‌شد که او بازگردد و در خطبه‌های نمازجمعه با صدای لرزان و مطمئن و اثرگذار خود برای مردم سخن گوید و حمایت از نیروهای رزمنده را از آنها بخواهد و از حق برای آنان بگوید. مردم وفادار اصفهان هیچگاه تنهایش نگذاشتند، در همه مراحل با او بودند و از دل و جان به رهنمودهایش گوش می‌دادند، او را نماینده امام امت و زبان گویای او می‌دانستند. نهایت همراهی و همکاری را با وی داشتند و تا پایان زندگی اندوهبارش با وی بودند و هنگام مرگ روی دست‌ها تا گلستان شهدای شهر بدرقه‌اش کردند و در کنار شهیدان و در قلب خود برای همیشه جایش دادند. «طاب ثراه و جعل الجنه مثواه».او نیز شهید شاهد بود و در تمام عمر، زندگی شهادت گونه داشت و در هر شرایطی سرباز پیشرو و پیشگام اسلام بود. شهید آن است که زندگی‌اش در راه هدف الهی و پیروزی حق باشد، مزار مطهر او و دیگر شهیدان، زیارتگاه عاشقان حقیقت و دوستداران اسلام محمدی و تشیع علوی است.

«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما»

وسلامٌ علیْهِ یوْم وُلِد ویوْم یمُوتُ ویوْم یُبْعثُ حیًّا

بود و رفت

انسان والا طاهری/ در جان و دل‌ها طاهری/ روح و روان‌ها طاهری/ محبوب جان‌ها بود و رفت/ بحر خروشان طاهری/ دریای جوشان طاهری/ قلب پریشان طاهری/ پویا و جویا بود و رفت/ مصداق ایمان طاهری/ عشق فراوان طاهری/ شاگرد قرآن طاهری/ در لفظ و معنی بود و رفت/ سید‌جلال‌الدین ما/ آرامش و تسکین ما/ خدمتگزار دین ما/ اندر دل ما بود و رفت/ نسل حسینی بود و رفت/ یار خمینی بود و رفت/ حق‌الیقینی بود و رفت/ فرزند زهرا بود و رفت/ بود انقلابی مرد دین/ بود افتخار مسلمین/ در سلک ارباب یقین/ غرق تمنا بود و رفت

در خطبه‌های جمعه‌ها/ گفته بسی ناگفته‌ها/ سوز دل افسرده‌ها/ پویا و گویا بود و رفت

سردار اندر جبهه‌ها/ سالار بر فرزانه‌ها/ خورشید اندر خانه‌ها/ مولا و آقا بود و رفت

در جبهه با رزمندگان/ همگام با آزادگان/ در مجمع دلدادگان/ با شور و غوغا بود رفت

با سالکان با عارفان/ با عالمان با زاهدان/ با مردمان بی‌نشان/ در روز و شب‌ها بود و رفت

صبر و متانت پیشه‌اش/ راه خدا اندیشه‌اش/ حق‌جویی اندر ریشه‌اش/ عبدی ز مولی بود رفت/ راه عدالت راه او/ لطف خدا همراه او/ سر داده بر درگاه او/ با شور و شیدا بود و رفت

از بین ما دلخسته رفت/ از بی‌وفایی رسته رفت/ با مردمان پیوسته رفت/ در رنج اعدا بود و رفت// فارغ ز حقد و کینه‌ها/ اندر درون سینه‌ها/ روحش چنان آیینه‌ها/ دور از ریاها بود و رفت/ آسوده شد از رنج و غم/ از محنت و درد و الم/ اندوه‌های بیش و کم/ اندر بلاها بود و رفت

مست الست جان شده/ فارغ از این و آن شده/ محو رخ جانان شده/ مست تماشا بود و رفت//رفت از جهان پر محن/ آسوده شد از رنج تن/ تن شد رها از پیرهن/ فارغ ز دنیا بود و رفت/ مرگ عزیزان، راز ما/ هم سوز ما هم ساز ما/ در سینه‌ها آواز ما/ او یار ماها بود و رفت

لطف خدا هرجا رسد/ برجسم و جان یکجا رسد/ بر ذره تا بیضا رسد/ چون فیض عظمی بود و رفت/در مجمع آزادگان/ اندر کنار شاهدان/ با جمله دلدادگان/ در عشق تنها بود و رفت

در کوی یاران شهید/ خوش گشت پایانش سعید/ در قلب آنان آرمید/ محو تقاضا بود و رفت/ اندر روند بندگی/ مرگش شروع زندگی/ با رفعت و بالندگی/ تا عرش اعلی بود و رفت

مرد خدا شد جاودان/ در این جهان و آن جهان/ دل‌ها بود از وی نشان/ در راه فردا بود و رفت/ اندیشه‌اش پاینده شد/ روح بلندش زنده شد/ انوار حق تابنده شد/ بالا و بالا بود و رفت

خدایش غریق رحمت بی‌منتهای خود بفرماید/ فضل‌الله صلواتی (توفان) - اصفهان تیرماه 1392