زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

ابر قدرتها و کرونا

« ابر قدرتها و کرونا »


اگر در مدت ویروس کرونا که مردم اروپا و به خصوص آمریکا را هم درگیر و جان بسیاری را گرفته است، به چهرۀ آقای ترامپ نگاه کرده باشید، مشوش و آشفته است، خانم جوانش را هم دیگر همراه نمی آورد که مبادا به این ویروس مبتلا شود و از دست برود! گرچه خودش به مبتلا شدن نزدیک تر است، چرا بیچارگی و استیصال در چهرۀ آقای ترامپ نمایان است؟

کسی که خود را صاحب دنیا می دانست و حالا هم می داند، فکر می کرد همه جهان به فرمان او است، «امروز همه ملک جهان زیر پر ما» است، قیافۀ آن روز که الغای پیمان برجام را امضاء کرد، با ماژیک درشت، امضای افتخارآمیز خود را که تعهد رئیس­جمهور پیشین را شکسته و زیر پا گذاشته بود، مثلا با سربلندی جلوی دوربین ها بلند کرد و نشان داد که مائیم، قدر قدرت و قوی شوکت که توانستیم اعتبار رؤسای جمهوری ایالات متحدۀ آمریکا را ابطال و زیر سؤال ببریم، مائیم که قهرمان عهدشکنی هستیم، مائیم که تحریمهای لغو شده ایران و بعضی دیگر از کشورها را دوباره برقرار کنیم، مائیم که به عربستان تسلیحات جنگی رساندیم تا مردم بی­گناه یمن را قتل عام کند، مائیم که با مذاکراتی پی در پی گروه طالبان را تقویت می کنیم تا با انفجارهای مداوم، مردم مظلوم افغانستان را تکه تکه کنند، مائیم مابین آمریکا و مکزیک به اندازۀ سدّ سکندر دیوار بالا بردیم، مائیم که پولها و طلبهای دیگر کشورها را بلوکه می کنیم و می­خوریم و به آنها بر نمی­گردانیم، مائیم که اموال بنیاد علوی را به نفع خودمان مصادره می کنیم، مائیم که مانع می شویم اتباع چند کشور برای دیدار فرزندانشان به ایالات متحده بیایند، مائیم که پولهای ذخیره شده ایران را که بهای نفت و یا کالای دیگر بوده، خرج کشته هامان که روز یازدهم سپتامبر توسط گروهک القاعدۀ وابسته به عربستان کشته شده اند می کنیم، برای ما فرق نمی کند که دلارها مال کیست، ما یغما کردنش را بلدیم! با قلدری به کشورها حمله می کنیم، افرادی را که در حال جنگ نیستند و برای صلح تلاش می کنند ترور می کنیم.


رئیس جمهورهای پیشین به عمد هواپیمای مسافربری در راه دوبی در تاریخ 12 تیرماه 1367 را سرنگون کردند و تمام سرنشینان آن را به کام مرگ کشاندند، آنها به عراق حمله کردند و مردمان بسیاری را کشتند و زیربناهائی را از بین بردند، به سوریه حمله کردند و چه بسیار ویرانی که به بار آوردند و در لیبی و در کجای این دنیای آشوب زده و فقر زده است که از اقدامات تهاجمی آمریکا آسودگی دارند؟ و آقای ترامپ نیز باید کاری انجام دهد . «طاعت از دست نباید گنهی باید کرد»

می گوید مذاکره کنید، بر سر چه چیزی و چه کاری؟ یک مرتبه با اعتماد و اطمینان مذاکره کردیم، نتیجه­اش چه شد؟ نامردی پیدا شد و ضوابط و قواعد بازی را برهم زد، فرض کنید دوباره و سه باره مذاکره کنیم، از آن چه چیز بیرون می آید؟ آیا در دنیا سیاستمداری هست که بگوید مذاکره با آمریکا فایده ای دارد؟ کسی که آرزو دارد هرگز مذاکره ای نشود و همیشه استخوان لای زخم بماند، اسرائیل است، عربستان، گاه شیرده آمریکا هم می­باشد، همین آشفتگی را می خواهد، در دنیا آمریکا مورد اعتماد نیست، به امضاها و گفتار رؤسای جمهور و دیگر مقاماتش نمی توان اعتماد کرد، کسی نباید به پرچمی اهانت کند و یا مرگی بگوید، اما نسلهای آینده آمریکا، آنها که می خواهند رأی دهند، بدانند که مردمشان با چه موجوداتی سرو کار دارند، ما تکلیفمان را با آمریکا نمی دانیم، اهل صلح است یا جنگ؟ گرچه بعضی فرصتها را از دست دادیم، ولی نمی توانیم روی نامردیها و نادرستی های دولتمردان آمریکا حساب کنیم.

اکنون ویروس کرونا آمده، مردم آمریکا را هم می کشد، حتی به نسبت بیشتر از سایر کشورها، آقای ترامپ می خواهد چکار کند؟ کرونا، ابر قُلدرِ قرن را به چه استیصال و درماندگی انداخته است؟ دیگر از انتخابات و از ریاست جمهوری و حتی از جان خود سیر شده، این هم پایان کارش، که مردم کشورش دسته دسته بمیرند و از او کاری ساخته نباشد!

"دونالد ترامپ"، رئیس جمهور این کشور از همان ابتدا کرونا را جدی نگرفت و این بیماری را بی‌خطر می‌دانست، او ابتدا در سخنرانی‌های خود بارها این بیماری را به ‌سخره ‌گرفت و به مردم آمریکا اطمینان می‌داد که هیچ خطری آمریکا را تهدید نمی‌کند. برخی از سخنان او عبارت بودند از: «کرونا یک حقه جدید است...؛ فکر می‌کنم کرونا به‌زودی تحت کنترل قرار بگیرد، ببینیم چطور می‌شود...؛ در کشور ما تنها یک مبتلا که از چین آمده است، وجود دارد...؛ من فکر می‌کنم همه چیز درست می‌شود...؛ ما بهترین سیستم درمانی را داریم و هیچ مشکلی نیست...» عجیب است! همه چیز خراب است!


اما با گذشت زمان و افزایش چشمگیر تعداد مبتلایان و کشته‌های آمریکا، بسیاری از منتقدین صحبت‌های ترامپ را احمقانه خواندند که فقط اوضاع را وخیم‌تر خواهد کرد.

این ویروس در همه جای دنیا قربانی می گیرد، ولی رؤسای آنجا ادعای توانمندی و سرکوبی بیماری و هر دشمنی را ندارند، این بار نتوانست ادعا کند که ویروس را ایران به آمریکا وارد کرده و همه کاسه کوزه­ها را بر سر ایران بشکند، گرچه افراد بی منطق هر اتهامی را به هر کسی وارد می کنند.

امروز خدا به او و دیگر قلدران جهان نشان داد که عذاب الهی همه گیر است و از خودکامگی­ها،  تحریمهای اقتصادی و سیاسی آمریکا به خودش بر می گردد، ویروس کرونا بدون پاسپورت و گرفتن اجازه و با سرعتی اعجاب­آور، وارد همه جا می­شود و هر که را می خواهد نفله می کند، آیا وقت آن نرسیده که همه دیکتاتورهای جهان به ضعف خود پی ببرند و متوجه شوند که در برابر خدا، در برابر طبیعت، در برابر سیل و زلزله هیچند و هیچ و باز هم هیچ و هیچ،  بهتر نیست باز هم به قیافۀ ترامپ نگاه کنید و امضای لغو برجام را ببینید،  باشد که افتخار کنند بیشترین تلفات ویروس را در دنیا داشته ایم. دست انتقام طبیعت خدا همه جا هست و قدرتمندان را سرکوب می کند، ناتوانیها، عجزها و نمرودهائی را دیدیم که اسیر و مقهور یک پشه شدند.

دانشمندان جهان داروی این بیماری را نیز پیدا می کنند، ولی آیا داروی بیماری خانمانسوز ظلم و تجاوز و قلدری و خودبزرگ بینی را هم می توانند پیدا کنند؟ و آیا جز مرگ و نابودی و جهنم دوائی دارد؟ خداوند همۀ مسؤلان جهان را بیدار و آگاه و متوجه و متنبّه سازد. آمین


اصفهان - فضل الله صلواتی-  28 فروردین ماه 1399

 

هشدار ویروس کرونا به انسان

« تا تو را ناچار رو آن سو کنند »

فضل الله صلواتی

سالها به عقل و اندیشه و فرا گرفته های خود افتخار می کردیم، فکر می کردیم به مقام والای دانش رسیده­ایم، دانشمندان و حکیمان و خردمندان را بالاترین و برترین انسانها دانستیم، ادعا کردیم که همۀ مشکلات عالم را حل کرده ایم، بالا رفتیم و به اوج رسیدیم، همه دردها را شناختیم، به خاصیت همۀ داروها پی بردیم، تصمیم داشتیم پیری و رنجهای تن را براندازیم، برای بشر عمر جاوادنه فکر می کردیم، با قدرت فکر و تجربه، خویشتن را به عرش اعلی رساندیم، چه بسیار مرضها را که درمان کردیم، میکروبها، ویروسها، باکتریها، بیماری های مسری را کنترل یا ریشه کن ساختیم، احساس می کردیم به معنویت، حقیقت و خدا دیگر احتیاج چندانی نداریم، خودمان همه کارۀ جهان هستی باشیم خوب است! دین برای چه؟ خدا برای چه؟ غیب برای چه...؟

ناگهان دیدیم که نیروئی بالاتر از همۀ موجودات هم هست، اراده ای، ویروسی ناپیدا نشانمان داده شد که همه از فقیر و غنی، عالم و جاهل، کشورهای توسعه یافته و عقب مانده، مدعیان عقل و اندیشه، که ما را در حال توسعه و در مواردی وحشی به حساب می آورند، همه مان مبتلا شدیم، همه سرافکنده شدیم، همه به جهل و ناتوانی خود اعتراف کردیم، باور نمی کردیم که چنین شود.

«وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا» (اسرا-85) ما اندکی از دانش را در اختیار شما گذاشته بودیم، خیلی زود مغرور شدید، خود را باور کردید که کسی شده اید و باور کردید که در برابر عظمت الهی کاری از دستتان ساخته است!

حقارت،  ضعف و کوچکی خود را فراموش کرده بودیم، ادعای خدائی می کردیم «اَنا رَبکم الاعلی» گفتیم که خدا، خودمانیم، روح ما و جسم ما و اندیشۀ ما خداست، ولی نشان داد که در برابر یک ویروس که صدها از آن در سر سوزنی جا می گیرد، ناتوانیم، داستان نمرود و منکوب و مغلوب شدن در برابر یک پشه را تصور نمی کردیم و باور نداشتیم، آن را مثالی برای آگاهی مردم می گفتیم، ولی امروز باسواد و بی سوادمان شاهدیم که در برابر یک ویروس تسلیم هستیم، مغلوب شده ایم! شکست خورده ایم!

ویروس کرونا که از پشه خیلی کوچکتر است به انسانها هشدار می دهد که: ای بشر، هنوز در قدم اول هستی، باید نهایت کوشش کنی تا به مداوای این بیماری هم دست یابی که حتما دست پیدا می کنی ولی دوباره ادعای فرعونی و خدائی نکنی که باز هم ناشناخته ها و این ویروسها در طبیعت نهفته است، این اولین نبود و آخرین هم نیست، این آزمایش انسانها است، که به هر جا برسی موجود ضعیفی در برابر خدائی، در برابر عظمت و کبریائی او باید سر فرود آوری از صمیم قلب بگوئی: «سبحان ربی الاعلی و بحمده» ای خدا تو از اندیشه های نارسای من منزّه تری، تو برترین هستی و فقط تو در خور ستایش هستی و اگر به پیامبر و امام احترام می گذارم به خاطر آن است که بندۀ تو هستند، با کمال خضوع و خشوع در برابر قدرت بی انتهای تو سر فرود می آورم و فریاد بر می آورم: «الله اکبر» تو از هر چه من می اندیشم بزرگتر هستی. «سبحان الله»

به عقل نازی حکیم تا کی                            به فکرت این ره نمی شود طی

به کنه ذاتش خرد برد پی                             اگر رسد خس، به قعر دریا (میرمشتاق اصفهانی)

«اصفهان- 25 فروردین ماه 1399»

« اندوه که اندوه گساران همه رفتند »

درگذشت شادروان استاد احمدقدرتی پور  نویسنده ، شاعر ، داستانسرا و هنرمند نقاش بر اندوهمان افزود، در  یکشنبه روزی به تاریخ  هفدهم فروردین ۹۹ و در فضای کرونایی ، هنرمندی غریبانه و ناشناس تنها با تشییع همسر و دختران دلبندش در گوشه ایی از آرامستان باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.
فرزندان پدری را با دست خود درون خاک سرد گورستان دفن کردند که همه ی عمر با درد و رنج و ناکامی دست به گریبان بود.
نه یادمانی ، نه یادبودی ، نه مجلس ترحیمی ، و نه اشک بر مزار غریبش.
زمان شاه ، شش ماه را در سلول زندان ضد اطلاعات پادگان فرح آباد اصفهان هم بند بودیم.
احمد دلسوخته ی مردم بود و قلبش برای وطن می تپید.
او نیز آینده درخشانی را برای وطن آرزومند بود، پس از پیروزی انقلاب هم سرنوشت بهتری فراسویش نبود، هنرمندی که نه قدر دید و نه بر صدر نشست.
درگذشت این زنده یاد را به همسر، دختران باوفایش ، همبندی های پیشین، یاران انجمن صنفی روزنامه نگاران اصفهان ،جوامع هنری، تصویرگران و ادیبان ، تسلیت می گویم

خدایش او را غریق رحمت بی منتهای خود فرماید.


فضل‌الله صلواتی
۱۷ فروردین ۹۹

باید بلای تهدید آمیزی را که دامنگیر همه مردم جهان شده است را به فرصت تبدیل کنیم

« که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند »

چه دوندگی­ها و پیگیری­ها پیش از ایام عید و چه برنامه­های وسیعی برای ایام نوروز داشتیم، چه دیدنها و چه شادمانی­ها، سفر به دیگر شهرها و ملاقات با آنها که دوستشان می­داشتیم، سالن های ورزشی، اغذیه فروشی­ها، رستوران­ها، هتل­ها، آنها که جامه­های نو و لباسهای فاخر تهیه کرده بودند تا بر تن مردم کنند، جوانان را بیارایند، چه بسیار عروس­ها و دامادها که آماده جشن و برگزاری مراسم شادی و نشاط بودند، شهرهائی که همه ساله در ایام نوروز با هجوم مسافران به نان و نوائی می­رسیدند، جبران کسادی چندین ماهه را می­کردند، کفش  و کلاه­ها و لباس­های نو در فروشگاه ها و مغازه­ها ماند، از سویی کسبه هم باید ببندند و خود در خانه بنشینند، از عوض کردن پیوسته کانال­های تلویزیون خسته می­شوند و چقدر به در و دیوار نگاه کنند؟ چه فرصت مناسبی بود برای مطالعه و خواندن کتابهای تاریخی و رمانها و اشعار عارفان و اندیشمندان و خاطرات گذشتگان که نمی­دانم در این آپارتمان­های کوچک، چند جلد کتاب سودمند جمع شده که در فرصت پیش آمده خوانده شود!؟ و از این فراغت بهره گیری گردد؟  انجام کارهای عقب افتاده، دیدن فیلمهای فاخر، تمرین هنرهای فردی و...

ای کاش مثل بعضی فروشگاهها، کتابخانه ها و کتابفروشی­ها هم با پیک رایگان، کتابهای مورد نیاز را بنا به درخواست به خانواده ها برده و پس از مطالعه باز می­گرداندند.

ای کاش برای سازندگی روحی نیز می­توانستیم، برخی دعاهای ماه های رجب، شعبان و رمضان را با توجه به ترجمه های آن با خود زمزمه کنیم و فشارهای روحی را که بر ما وارده شده تسکین ببخشیم، آیا فرصت سازندگی جسم و روح پیش می­آید که آیاتی از قرآن را با ترجمه آن مطالعه نمائیم و به نحوی که چند آیه را با ترجمه آن به ذهن سپرده ایم؟ بیشتر گوشیهای تلفن همراه قابلیت استفاده و پشتیبانی برای متن و صوت، قرآن، نهج البلاغه، کتابهای تاریخی، اشعار فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ و... را دارند، اگر هم اشکالی هست، در گروه های مرتبطی که در همین شبکه های مجازی تشکیل شده یا تلفنی از استادان سؤال کنیم و به روحیه خود، نشاط بخشیم، تحرک و ورزش کنیم، بدانسان که در خانه خود روی مبل نشسته ایم، پرواز کنیم، به سیر آفاق و انفس برویم.

ما ز بالائیم و بالا می رویم    ما ز دریائیم و آنجا می رویم (مولوی)

آیا نمی توانیم این بلای تهدید آمیز را که دامنگیر همه مردم جهان شده، به فرصت تبدیل کنیم و چون از این مشکل رها شدیم، انسان دیگری شده باشیم، با معلومات و معرفت و آگاهی بیشتر؟

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتاد                         بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی                               

از پای تا سرت همه نور خدا شود                               در راه ذوالجلال چوبی پا و سر شوی(حافظ)

حضرت علی فرمایند: «عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ»(کلمات قصار: 250) خدای را از آنجا شناختم که آن خواسته ها که من داشتم، همه غیر آن شد و پیمان ها از هم گسیخت، آن برنامه که برای عیدمان داشتیم و کارهائی که می خواستیم انجام دهیم، عملی و میسر نشد! و مشخص نیست که تا کی ادامه داشته باشد.

در کدام هوا و فضای مترنّم فروردین در خانۀ خود می نشستیم و در به روی خود می بستیم!؟ و مبادا که عمری تلف شود و مبادا که در خانه را به روی مرگ ببندیم و خویشتن تسلیم مرگ شویم، که مردان و زنان با اراده، مرگ را نیز منکوب می­کنند، ما با مطالعۀ بیشتر خود را می آرائیم و با عبادت بیشتر جان را صفا می بخشیم و با کمک به دیگران و بخشندگی به بینوایان بلا را بر می گردانیم «که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند» و مسلمانان و بلکه همۀ دینداران بر آن عقیده اند که هر بلای جانسوزی را صدقه و شاد کردن خاطر مسکینان ریشه کن می کند و ما می توانیم با اراده ای قوی و پایداری و ایمان، این بلای سخت را که دامنگیر مردم جهان شده، ریشه کن کنیم، تجربه ها، دانش ها، اندیشه ها را به کار اندازیم که راه چارۀ علمی بیابیم و با ارادۀ الهی و کمک به دیگران گامی در جهت رهائی انسان ها برداریم

.

وقت را غنیمت دان، آنقدر که بتوانی                          حاصل از حیات ای جان، این دم است تا دانی

کام بخشی گردون، عمر در عوض دارد                       جهد کن که از دولت، دادعیش بستانی

با دعای شب خیزان، ای شکر دهان مستیز                    در پناه یک اسم است، خاتم سلیمانی

جمع کن به احسانی، حافظ پریشان را                          ای شکنج گیسویت، مجمع پریشانی

فضل الله صلواتی- 13 فروردین ماه 1398

۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی

«صلواتی» مردم با عشق به امام خمینی و جمهوری اسلامی، آری گفتند

متن خبر خبرگزاری ایمنا

             نخستین فرماندار اصفهان و عضو هیئت رئیسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان اصفهان گفت: در انتخابات سال ۵۸، مردم با عشق و علاقه به امام خمینی (ره) و راهش و بدون هیچ اختلافی به استقرار نظام جمهوری اسلامی آری گفتند.

فضل الله صلواتی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا پیرامون روند برگزاری اولین انتخابات جمهوری اسلامی اظهار کرد: روز دوم فروردین ماه سال ۱۳۵۸، فرمانداران شهرستان‌های کشور برای بررسی چگونگی برگزاری رفراندوم به دیدار امام خمینی (ره) رفتند که حضرت امام (ره) در آن جلسه تاکید کردند که انتخابات باید در کمال آزادی و امنیت و بدون هرگونه اهانت به مخالفان جمهوری اسلامی برگزار شود.

وی افزود: در انتخابات سال ۵۸، مردم با عشق و علاقه به امام خمینی (ره) و راه ایشان، بدون هیچ اختلافی به استقرار نظام جمهوری اسلامی آری گفتند. پس از آن صحت شمارش تمامی آرا صورت جلسه شده و به تأیید هیئت‌های نظارت رسید.

نخستین فرماندار اصفهان گفت: زمان رأی گیری خبر رسید در مسجد نورباران اصفهان که یکی از حوزه‌های اخذ رأی بود با مخالفان جمهوری اسلامی برخورد شده است. من به عنوان مسئول اجرای انتخابات به آن مکان رفتم و به مجریان رأی گیری اخطار دادم طبق فرمان امام خمینی (ره) موافقان و مخالفان باید در آزادی کامل رأی خود را به صندوق بیندازند و هیچکس حق تعرض و اهانت به آن‌ها را ندارد.

صلواتی خاطرنشان کرد: شاید اگر راه دوستداران امام (ره) و روشنفکران دینی مانند بهشتی‌ها و باهنرها ادامه می‌یافت وضعیت فعلی کشور مطلوب‌تر بود؛ اما طی سال‌های پس از انقلاب فرصت طلب‌ها در احزاب نفوذ کردند و عقاید خاص خود را بر کشور تحمیل کردند. این حرکات باعث شد جمهوری اسلامی از اهداف خود منحرف شود.