- دکتر فضل الله صلواتی، پژوهشگر و خادم قرآن در آیین گشایش شانزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت:
- قرآن و عترت همواره باید در کنار هم قرار داشته باشند؛ اگر از هم جدا شوند، خسران بزرگی گریبانگیر مسلمانان می شود.
- خداوند به ما توفیق داده است که خدمتگزار قرآن و عترت باشیم؛ این توفیق، بزرگترین نعمت زندگی ما محسوب می شود.- اگر افتخاری در زندگی ما باقی بماند، عمل در راستای ترویج فرهنگ قرآنی است.رمضان ماه نزول قرآن است و هر سال در این ماه و در محل نمایشگاههای بینالمللی استان اصفهان نمایشگاهی با عنوان قرآن و عترت برپا می شود. امسال شانزدهمین دوره این نمایشگاه است و در واقع بزرگتریـــن گردهمآیی فعالان قرآنی در بخش های مختلـــف به حساب می آید. شعار انتخاب شده برای نمایشگاه امسال « قرآن کتاب زندگی» است که سعی دارد با هدفگذاری مشخص و برگزاری چنین رویدادهایی، قرآن را به متن زندگی مردم وارد کند. نکته ای که علیرضا نصر، نایب رئیس شورای اسلامی شهر، هم به آن اشاره می کند و می گوید: «قرآن را نه فقط برای خواندن و شروع جلسات بلکه آن را باید در متن و بطن زندگی خودمان وارد کنیم. باید با قرآن مانوس و جلیس باشیم تا در تمام لحظات زندگی و در تمامی مشکلات از این میراث گرانبها استفاده کنیم.»
بخش های نمایشگاه تفکیک شد
اولین
سخنران مراسم افتتاحیه، علی یارمحمدیان مدیرعامل نمایشگاه های بین المللی
استان اصفهان است که ضمن تشکر از تمام کسانی که در نمایشگاه شرکت کرده
اند، میگوید: «خوشحالیم که در ماه مبارک رمضان، شرکت نمایشگاه ها به مکانی
برای علاقه مندان به قرآن، قاریان، حافظان قرآن، تولیدکنندگان محصولات
قرآنی و محققان و پیشکسوتان قرآن بدل شده است تا جامعه قرآنی در محلی واحد
به ارتباط و تعامل و تبادل دستاوردهای خود بپردازد.» او
ویژگی مهم این دوره از نمایشگاه را تفکیک بخش های مختلف می داند و آماری
نیز از وضعیت نمایشگاه ارائه می دهد: «شانزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت با
مشارکت بیش از 70 شرکت کننده در زمینه های مختلف قرآنی در بیش از 180
غرفه برگزار می شود و ویژگی مهم این دوره تفکیک بخش تجاری و اقتصادی از بخش
های علمی و فرهنگی و قرآنی است که امیدواریم این اقدام منجر به بالا رفتن
کیفیت نمایشگاه قرآن و عترت بشود.»
قرآن تزئینی نیست
«امیدوارم
این نشست مطلعی باشد برای گامنهادن به سوی ماموریت هایی که در ارتباط با
قرآن عزیز داریم، چرا که یکی از مباحثی که قطعا و یقینا مدیریت شهری باید
به آن اهتمام داشته باشد بحث قرآنی و علوم قرآنی است.» نایب
رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به اهمیت فهم و درک قرآن و تمسک به
آن در زندگی روزمره، به جمله ای از امام خمینی (ره) اشاره میکند: « اگر
قرآن نبود باب معرفت الله بسته بود الی الابد. یعنی اگر به دنبال معرفت
الهی هستیم باید آن را از مسیر قرآن به دست بیاوریم .»علیرضا
نصر همچنین به مغفول ماندن قرآن در زندگی مسلمین می پردازد و این نکته را
مسئلهای تاریخی و از زمان پیامبر اسلام (ص) می داند: «پیامبر اکرم به خدا
شکایت می برد که قرآن در نزد قوم من مهجور و رها شده و مورد کم لطفی قرار
گرفته است. من فکر می کنم بعد از قرن ها ما هم به چنین چیزی گرفتار شده ایم
و بدون تعارف همه ما در هر پست و مقامی در مقابل قرآن کوتاهی کرده ایم.»
وی راه برون رفت از این اوضاع را جدیت در تولید، توزیع و
مصرف اندیشه های قرآنی می داند، به گونه ای که باید قرآن را هر روز به
خوبی یاد بگیریم و ترجمه و تفسیر کنیم تا بتوانیم در مقابل مشکلات عدیده
امروزی در جامعه از راهکارها و راه حل هایش استفاده کنیم.
قرآن و عترت، دو بال پریدن
فضل
الله صلواتی به عنوان سخنران ویژه مراسم افتتاحیه نمایشگاه قرآن و عترت،
با بیان اینکه قرآن بدون استاد و راهنما فهم نمی شود نیز اضافه می کند:
«باید انسان برتر باشد تا بتواند قرآن را بفهمد و توانایی داشته باشد تا
آن را درک کند. همچنین باید به مراحل بالای وجودی دست یابد تا بتواند آن
را تفسیر کند و این مراحل از عهده هر کسی بر نمی آید.» او
ائمه اطهار را که در احادیث به عنوان عترت از ایشان یاد شده است مهمترین
معلم قرآن می داند و فراتر از آن معتقد است: «بدون تمسک به امامان معصوم نه
تنها قرآن فهمیده نمی شود که خود قرآن ابتر و ناقص میماند. اگر قرآن بدون
اهل بیت باشد کاری از پیش نمی برد. اگر یک بال کبوتر را ببندید، چگونه
با یک بال پرواز میکند و چگونه می تواند حرکت داشته باشد؟ در واقع قرآن و
عترت دو بال یک پرنده اند و هر دو باید وجود داشته باشد تا انسان بتواند
در مسیر رستگاری قدم بردارد.» این خادم قرآن با اشاره به
اینکه در طول تاریخ همیشه عده ای با دین و سوءاستفاده از آن، مردم را منحرف
کرده اند به مقابله میان معاویه و حضرت علی(ع) اشاره میکند: «معاویه می
تواند با تزویر، قرآن را سر نیزه کند و با همان قرآن راه را بر علی(ع) که
خود متن و اصل قرآن است ببندد و او را به شکست برساند.»
وی با ذکر اینکه سال های طولانی در خدمت قرآن و فرهنگ قرآنی بوده است و
خودش را یک دانش آموز و یک طلبه در این مسیر می داند، میگوید: «از پنج شش
سالگی در محضر پدرم، اساتید و مفسران مختلف قرآن از جمله آیت الله طالقانی
بوده ام و در این سالها موفق شدم تاریخ تفسیرهای شیعی و نیز کتابهای
دیگری را در حوزه امامان معصوم تدوین کنم و خدا را بابت این لطفی که به من
ارزانی داشت تا قدم کوچکی در مسیر فرهنگ قرآن و عترت بردارم، شاکرم.»
در فعالیت های قرآنی بهترین هستیم
حجت
الاسلام صادقی، مدیر کل اداره اوقاف و امور خیریه، به عنوان آخرین سخنران،
صحبتهای خود را با اشاره به یکی از بزرگترین طرحهای فرهنگی اداره اوقاف
با نام «افق» که در جوار امام زادگان برگزار می شود، آغاز کرد:«
طرحی به نام «افق» در امام زادگان در حال اجرا است.الف آن آسیب های
اجتماعی است که وجود دارد و هیئت های امنای اماکن متبرکه و امامزادگان
موظف به فعالیت در این عرصه هستند. حرف ف مخفف فعالیت فرهنگی است و حرف ق
مخفف قرآنی.» وی با بیان اینکه یکی از وظایف اداره اوقاف،
فعالیت در عرصه های قرآنی است، برگزاری چهل و دومین دوره مسابقات قرآنی به
میزبانی اصفهان در مهرماه امسال را یکی از همین فعالیت ها برشمردو اضافه
کرد:«ما اوقافی ها افتخار داریم هم در حوزه قرآن و هم عترت فعالیت کنیم.
درواقع امام زادگان ما نیز فرزندان اهل بیت هستند و تکریم و بزرگداشت
امام زادگان تکریم پیامبر اسلام(ص) است و به غیر از این هم نیست.» صادقی
تمامی این دستاوردها را مدیون انقلاب مقدس جمهوری اسلامی می داند و معتقد
است: «شهدا خون خود را فدای قرآن و عترت کردند و ما هم با تمام توان باید
در این مسیر گام برداریم.»
مدیر کل اداره اوقاف و امور
خیریه با اشاره به وضعیت فعالیت های قرآنی در دوران طاغوت، نمونه بزرگ
موفقیتهای قرآنی پس از انقلاب را اینگونه بیان می کند:«اوایل انقلاب باید
دنبال قاری های مصری و عراقی و کویتی می گشتیم ولی امروز به برکت انقلاب،
بهترین قاریان و حافظان را در کشور خودمان داریم. آن هم با توجه به اینکه
لهجه ما فارسی است ولی قرآن عربی، اما با این حال در قرائت جزء بهترین ها
هستیم.»
برای روشنایی های شهر
«روشنایی شهر» یادنامه ای مشتمل از 40 مقاله است که پس از درگذشت استاد محمدباقر کتابی، معلم، مثنوی پژوه و مفسرقرآن و نهج البلاغه به همت دفتر تخصصی زبان، ادبیات و مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان و با کمک جمعی از دوستان و همکاران او در پاسداشت از این چهره اصفهانی، تدوین، منتشر و در شب بزرگداشت او رونمایی شد. کتاب «روشنایی شهر» در مدت یک سال و در پنج فصل شامل، مصاحبه، مقالات قرآنی و روایی، مقالات فلسفی، کلامی و روان شناختی، مقالات ادبی، اصفهان شناسی و رجال شناسی گردآوری، تدوین و بهانه ای برای ارج گزاری مقام علمی، اخلاقی و بازخوانی خاطرات وی شد.
می رسد هر دم مرا از
چرخ آزاری جدا/ می خلد در دیده من هر نفس خاری جدا/ چون گنهکاری که هر ساعت
از او عضوی برند/ چرخ سنگین دل ز من هر دم کند یاری جدا/ از متاع عاریت
برخود دکانی چیده ام/ وام خود خواهد زمن هر دم طلبکاری جدا/ تکیه بر پیوند
جان و تن مکن صائب که چرخ/ این چنین پیوندها کرده ست بسیاری جدا
سید
مهدی نوریان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، درمراسم بزرگداشت
محمد باقر کتابی با مرور این شعر صائب به توضیح شخصیت عرفانی و معنوی محمد
باقر کتابی گریزی می زند و هم یاد بزرگمردان اصفهان را گرامی میدارد: «
400 سال پیش در اصفهان، شب و روز صائب تبریزی با مثنوی می گذشت و چند قرن
پس از او افکار و زیست محمد باقر کتابی از مقام مولانا متاثر شد. اینکه
صائب میگوید چون گنهکاری که هر ساعت از او عضوی برند/ چرخ سنگین دل زمن هر
دم کند یاری جدا، مرا به یاد همین چند دهه اخیر می اندازد که بزرگانی چون
منوچهر قدسی، محمد حقوقی، محمد جواد شریعت، جمشید مظاهری و غلامعلی کریمی،
محمدباقر کتابی و خلیل رفاهی را از دست دادیم. اصفهان در این سال ها شخصیت
هایی را از دست داد که به این زودی جایگزین نخواهند داشت.» دکترنوریان
اشارهای به دیگر بزرگان اصفهان می کند که دکتر محمد باقر کتابی فرصت
شاگردیشان را داشته است:« زمانی نقل میشد که بدیع الزمان فروزان فر گفته
بود من در اصفهان دو قبلهگاه دارم و آن دو یکی حاج آقا رحیم ارباب است و
دیگری شیخ محمد باقرالفت. دو شخصیتی که در نوع خود بینظیر بودند و مرحوم
کتابی هم توفیق حضور و بهرهگیری از وجودشان را یافته بود. کتابی خاطرات
بسیاری را از این دو شخصیت برجسته اصفهان نقل میکرد که بسیاری از آنها
عجیب و غیرقابل باور بود؛ از مقابله با نفس و ایستادگی در برابر زیاده
خواهی های انسانی که همه از درک آموزه های عرفانی آنان حکایت داشت.» نوریان
از اخلاق والای انسانی و فروتنی محمدباقر کتابی میگوید و از شاگردان و
دوستان او که از مصاحبتش به شور و شعف می آمدند و در ادامه به مقام علمی و
درکی که او در پژوهش مثنوی یافته بود اشاره میکند: « اخیرا مصاحبه ای از
دکتر محمدباقر کتابی در روزنامه ای به چاپ رسیده که در ضمن آن دکتر کتابی
از ارادتش به مثنوی سخن گفته و به نقد کسانی پرداخته که از سر ناآگاهی و
بدون مطالعه و درک عمیق افکار مولانا، با او سر مخالفت گذاشتند.» نوریان
تاکید دارد که مثنوی و مولانا هم بر زندگی و راه و روش دکترمحمد باقر کتابی
تاثیر داشته و هم به وسیله او بر شاگردانش:« محمد باقر کتابی امروز در
میان ما نیست اما جای خرسندی دارد که او زندگانی آبرومندی را سپری کرد، به
حرفه معلمی که علاقه داشت پرداخت و تردیدی نیست که او به منزله یک مسلمان و
معتقد علاقهمند به مولانا آمرزیده خواهد شد.» رضا روحانی، معاون سازمان
فرهنگی، اجتماعی شهرداری نیز بزرگداشت محمد باقر کتابی را از سه منظر حائز
اهمیت برمی شمارد و می گوید: «نخست، شخصیت برجسته دکتر محمد باقر کتابی به
منزله یک چهره دانشمند، ادیب و فرهیخته، استاد و معلم اخلاق، مفسر نهج
البلاغه بسیار جای تامل دارد. دوم اینکه بزرگداشت این چهره های شهر در
حقیقت پاسداشت مطلق فرهنگ، علم و اخلاق است، چرا که در وجود آنان مفاهیم
ارزشمندی تبلور یافته است. سوم اینکه برپایی چنین برنامه های فرهنگی طبیعتا
به غنا، طراوت و پربار شدن ساحت و اکوسیستم فرهنگی، ادبی و اخلاقی جامعه
یاری می رساند.»
معنویت و عشق در قلبش رسوخ کرده بود
فضل الله صلواتی بیشتر درباره شخصیت اخلاقی دکتر محمد کتابی، معنویت و عشقی که در قلب او رسوخ کرده بود یاد می کند و میگوید:«خیلی ها به حاج آقا رحیم ارباب یا الفت می گفتند که چرا اینقدر به مقامات تهران نامه می نویسید، اینها آدم های درستی نیستند اما آنان پاسخ می دادند که ما اصلا نمی فهمیم آدم درستی نیستند یعنی چه! دکتر محمد باقر کتابی هم درست همین مرام و عقیده را در برخورد با افراد داشت. استاد ادبیات فراوان هست اما آیا همه این خلوص و ایمان را دارند، آیا همه با خوانش مثنوی اشک می ریزند، متحول می شوند؟ با خواندن نهج البلاغه زنده می شوند، فرشته می شوند به کمال می رسند و به مقام و عزت و بزرگی دست پیدا می کنند؟ از هزاران تن یکی شان صوفی اند/ مابقی در سایه او می زیند. در این شهر اگر یک حاج آقا رحیم ارباب یا محمد باقر کتابی پدید آمد یا یک عالم و فرزانه پیدا شد ما باید آن را عمومیت دهیم؟ و بگوییم همه کسانی که در این راه قدم گذاشتند این چنیناند؟ نه این طور نیست اگر این چنین باشد که درست مثل امروز نسل جوان می گویند اگر راه این است ما آن را نخواستیم.» صلواتی در مرور حافظه اش به چند خاطره از شخصیت اخلاقی محمدباقر کتابی می رسد:« کتابی یک عاشق به معنای واقعی کلمه بود و علاقه داشت سفرهای زیارتی را در خلوت و تنهایی خود برود. در این سال های آخر گویا به سفر مکه رفت بود و آنجا دچار عارضه قلبی شد و بعد از آن پزشکان به او گفتند که سنش اجازه تنهایی سفر کردن را به او نمی دهد، اما او همچون عاشقی که نصیحت پذیر نیست تنها به دل خود توجه داشت. کتابی فارغ از دنیای مادی انسان های امروز می زیست. او به هیچ وجه وضعیت و متغییر های اجتماعی و اقتصادی را باور نداشت و می گفت اگر جامعه خراب است چرا من باید سود بخورم؟»