مراسم تجلیل از استاد و مفسر قرآن و نهج البلاغه دکتر فضل الله صلواتی با حضور اعضای انجمن قرآنی نور وامید و جبهه اصلاحات شهر خوراسگان در تاریخ دوشنبه 29 مهرماه 1398
❇️ ❇️ ❇️ دراین مراسم به پاس قدردانی و تلاشهای صورت گرفته چند دهه گذشته از استاد صلواتی تجلیل به عمل آمد.
جلسه با دکتر جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری، پیرامون مسائل و مشکلات کلان شهر اصفهان
این دیدار با حضور دکتر فضل الله صلواتی و تنی چند از فعالان سیاسی و پیشکسوتان، دکتر کامران و دکترعابدی نمایندگان مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، علیرضا نصر ریاست شورای اسلامی شهر اصفهان، دکتر معین عضو شورای اسلامی شهر، دکتر نوروزی شهردار اصفهان، سید محمود حسینی برگزار شد.
دکتر کاظم اکرمی یادآور شد:
برای نمونه آقای دکتر صلواتی نماینده محترم اصفهان برای اینکه دوران نمایندگی را به اتمام برساند حتی مجبور شد از خودش برای خدمت به مردم هزینه کند آنهم نه به منظور ورود به مجلس بلکه در طول دوره نمایندگی. زیرا برای ورود به مجلس اصلا نیازی به پول خرج کردن نبود.دکتر کاظم اکرمی یادآور شد: برای نمونه آقای دکتر صلواتی نماینده محترم اصفهان برای اینکه دوران نمایندگی را به اتمام برساند حتی مجبور شد از خودش برای خدمت به مردم هزینه کند آنهم نه به منظور ورود به مجلس بلکه در طول دوره نمایندگی. زیرا برای ورود به مجلس اصلا نیازی به پول خرج کردن نبود.
روز چهارشنبه رئیس جمهور روحانی در جلسه هیأت دولت با اشاره به اینکه بهترین مجلس در طول تاریخ انقلاب اسلامی مجلس اول بود، اظهار داشت: در آن مجلس، نظارت به این شکل وجود نداشت و حتی شورای نگهبان و این همه دفاتر نظارتی وجود نداشت و همه از جناحهای مختلف آمدند و ثبت نام کردند؛ حتی منافقین هم در آن انتخابات ثبت نام کردند. همچنین گروههایی مانند دفتر هماهنگی، نهضت آزادی و جبهه ملی نیز ثبت نام کردند و بهترین انتخابات و بهترین مجلس ثمره آن بود.
رئیس جمهور اظهار داشت: نباید اینقدر سختگیری کرده و فشار بیاوریم و فکر کنیم هر چه این فیلتر را تنگتر کنیم، نتیجه مثبتتری خواهد داشت.
دکتر روحانی افزود: مردم خودشان خوب میفهمند و بهترین ها را انتخاب میکنند. بویژه در انتخابات مجلس شورای اسلامی که عمدتاً محلی بوده و مردم کاندیداها را بهتر میشناسند و انتخاب میکنند.
رئیس جمهور اظهار امیدواری کرد در انتخابات آینده همه به نشاط سیاسی رسیده و با برگزاری انتخابات خوب بار دیگر آمریکا و دشمنان ملت ایران شکست حتمی بدهیم.
در همین زمینه یکی از نمایندگان دور اول مجلس شورای اسلامی گفت: آقای روحانی که خود در مجلس اول حضور داشته، حرف درستی زده است. مجلس اول دربرگیرنده بسیاری از مبارزین قبل انقلاب و انسان های مخلصی بود که دنبال خدمت به مردم بودند نه چیز دیگر.
دکتر کاظم اکرمی یادآور شد: برای نمونه آقای دکتر صلواتی نماینده محترم اصفهان برای اینکه دوران نمایندگی را به اتمام برساند حتی مجبور شد از خودش برای خدمت به مردم هزینه کند آنهم نه به منظور ورود به مجلس بلکه در طول دوره نمایندگی. زیرا برای ورود به مجلس اصلا نیازی به پول خرج کردن نبود.
وی در ادامه گفت: در مثالی دیگر خانم گوهرالشریعه دستغیب و تعدادی دیگر از نماینده ها اصلا حقوقی از مجلس دریافت نمی کردند. از این رو, شورای نگهبان که آن زمان هم حضور داشت می بایست ویژگی های آن مجلس و نمایندگانش را احصاء می کرد و باعث می شد تا مجالس بعدی بهتر از آن دوره مجلس شوند.
اکرمی ادامه داد: متاسفانه این نگاه در نظر اعضای محترم شورای نگهبان نبود که تلاش شود هر مجلسی بهتر از مجلس قبل باشد و شوربختانه ما مبتلا به مجالسی شدیم که بیشتر افرادی که وارد آن می شدند در حد نمایندگی مجلس نبودند و افرادی هم آمدند که با زد و بندها به دنبال منافع خود بودند.
عضو شورای بازنگری قانون اساسی گفت: اگر بخواهند که حضور در مجلس آینده با مشارکت هر چه بیشتر مردم همراه باشد، با توجه به صحبت های آقای رئیس جمهور، باید نظارت را به اندازه ای اعمال کنند که در دوره اول مجلس شورای اسلامی وجود داشت؛ یعنی یک نظارت حداقلی.
وگرنه این نظارت استصوابی که به واسطه اش هر کس را که صلاح می بییند آورده و هرکس که صلاح نیست کنار می زنند، باعث می شود تا مردم علاقه کمتری برای حضور و مشارکت در انتخابات داشته باشند.
وی گفت: اگر شورای نگهبان به این نتیجه برسد که برای نشان دادن اقتدار و علاقه مردم ایران به انقلاب اسلامی باید فضا را برای ورود انسان های صالح و شایسته باز کند، بسیار پسندیده است. مشکل اینجاست که شاخصه ای برای ارائه به مردم جهت انتخاب افراد وجود ندارد. مجلس باید از افراد معتقد، متخصص و کارشناس تشکیل شود؛ کسانی که سابقه پاکدامنی دارند و برای نماینده شدن هزینه ای نمی پردازند.
این کافی نیست که بگویند چون کسی از نظر دستگاه امنیتی و قضایی کشور مشکلی ندارد می تواند وارد مجلس شود. بلکه این جزو حداقل هاست. باید گفت بسیاری افراد از این نظر مشکلی ندارند اما پس صلاحیت علمی، تخصصی و تقوایی چه می شود؟
اکرمی ادامه داد: بی تردید مردم اگر احساس کنند مجلسی قرار است تشکیل شود که صدا و سخن آنها را به گوش مسئولین می رساند و به دنبال منافع خودش نیست، مشارکتی بالا به عمل می آورند. البته نمایندگانی هم در این مجلس نظیر آقایان مطهری، صادقی، حیدری و... بودند که صدای مردم را رساندند و نمایندگان واقعی مردم بودند.
وی بیان کرد: بنابراین تخصص، کارشناسی، دیانت، تقوا و همچنین صداقت و درستی از شاخصه هایی هستند که اگر وجود داشته باشد، مردم در انتخابات حضوری پرشور به هم می رسانند.
وگرنه اگر مانند دوره های اخیر به فرد بگویند که چون از لحاظ امنیتی و قضایی مشکلی نداری کاندیدا شو، ممکن است کسانی به مجلس راه پیدا کنند که نه شایستگی نمایندگی را دارند نه می توانند برای مردم کاری انجام دهند.
اکرمی با اشاره به این گفته رئیس جمهور که گروههایی مانند دفتر هماهنگی مردم و رئیس جمهور، نهضت آزادی و جبهه ملی نیز ثبت نام کردند و بهترین انتخابات و بهترین مجلس ثمره آن بود، اظهار داشت: این حرفی بسیار درست است که بسیاری گروه ها نظیر نهضت آزادی ایران و بعضی گروه های دیگری که پیش از انقلاب حضور داشتند با اینکه ممکن است با برخی نظرات آنها موافق نباشیم، در مجلس اول حضور داشتند و عملکرد خوبی هم داشتند.
بسیاری از اعضای این گروه ها انسان های سالم و خوبی بوده و هستند. بنابراین اگر فضا را باز کنیم که صاحبان همه نگرش ها بتوانند وارد مجلس شوند، بی تردید آمار مشارکت بسیار بالا خواهد رفت.
وی افزود: فضا نباید محدود به حضور عده ای گردد که «انقلابی» خوانده می شوند یا اینکه تنها جمع اندکی آنها را انقلابی می شناسند.
کاظم اکرمی درباره این بخش از سخنان رئیس جمهور که گفته «نباید اینقدر سختگیری کرده و فشار آوریم و فکر کنیم هر چه این فیلتر را تنگتر کنیم، نتیجه مثبتتری خواهد داشت» گفت: فیلترهایی که در چند دوره اخیر وجود داشته بسیار محدود کننده است.
می دانم بعضی از نمایندگان محترم مجلس خبرگان اول قانون اساسی که امروز دیگر نیستند و به عالم بقا پیوسته اند؛ مانند مرحوم رشیدیان یکی از نمایندگان محترم مردم خوزستان بعدها در دوره ای با رد صلاحیت مواجه شدند. او با اینکه انسان بسیار متدین و خوبی بود، تنها گناهش این بود که از شرایط موجود انتقاد می کرد و به همین خاطر رد صلاحیت شد.
وی بیان کرد: اگر این طور باشد که هرکس که منتقد است رد صلاحیت شود مردم نیز مشارکت کمتری خواهند کرد ولی اگر از افرادی که نقد درست و عالمانه و به نفع جمهوری اسلامی می کنند استقبال کنند شرکت مردم نیز بیشتر خواهد شد.
اکرمی در پایان گفت: باید همه کسانی که دست اندر کار انتخابات هستند تلاش کنند تا مردم احساس کنند می توانند افرادی را که دارای شایستگی ها و ویژگی های لازم هستند وارد مجلس کرده و با میل و رغبت در انتخابات شرکت کنند. بنابراین باید شرایط را برای شرکت هرچه تمام تر مردم در انتخابات مهیا کرد تا انقلاب در برابر دشمنان قسم خورده ما بیمه شود./ جماران
فضلالله صلواتی
منتشر شده شماره 4457 روزنامه اعتماد، پنج شنبه 14شهریورماه 1398
اگر علی (ع) حکومت را میپذیرد برای آن است که به مردم خدمت
کند، در همان ایام محدود و اندک زمامداری، مفهوم عدل و آزادی و خدمت به خلق
را نشان داد، با یتیمان میگریست و با اسیران و مسکینان همغذا میشد،
برای عشق به خدا، بینوایان، یتیمان و اسیران را غذا میداد و به مشکلاتشان
رسیدگی میکرد، با کودکان
پدر مرده همدردی میکرد و چون خلخال از پای زنی مظلوم ربودند، آشفته و توفانی میشد و نظام حکومت و زمامداران جامعه را محکوم میکرد.
مبادا تا قیامت کسی فریب بخورد و اسلام ناب محمدی را با اسلام معاویه و یزید، بنیامیه و بنیعباس و در دنیای معاصر، با اسلام تکفیریها، بوکوحرام، داعشیان، القاعده و طالبان اشتباه کند و این مشعل نورانی را حسین (ع) در روز دهم محرم سال 61 هجری، در مقابل دیدگان بشریت روشن کرد تا خلقها تا قیامت حق را از باطل تشخیص دهند و در این دنیای پرتلاطم آشفتگیها، راه خود را پیدا کنند و حق را بیابند.
تاریخ جهان روی نخبهها تکیه دارد. در هر رشته و در هر جایی برترینها را مینمایاند. آنها که در تاریخ نامهاشان سرلوحه خوبیها، نیکیها و خدمتهاست، هماره زندهاند و جاویدانند. مگر میشود نام پیامبران و اولیاءالله را از صحیفه روزگار محو کرد؟ آنها فقط خوبی بودند و سعادت مردم را میخواستند، نیکی مطلق بودند و در برابر آنها، ناشایستگانی بودند که جز منافع خود و وابستگانشان را درنظر نمیگرفتند، قدرتمندان میخواستند خدای جهان هستی باشند! «انا ربکم الاعلی» من پروردگار برتر شما هستم، کسی بالاتر و برتر از من نیست، ولی موسی و هارون، قدرتمند دیگری را به رخ میکشیدند، از کسی دیگر نام میبردند که او برترین است.
او کیست؟ کجاست؟ اگر در زمین است به جنگ او میرویم و اگر در آسمان است، او را هدف تیر خود قرار میدهیم، ما خدای دیگری را تحمل نمیکنیم، در جهان خدای دیگری نباید باشد!
منیتها آنقدر بسیار است که نمیتوان شمارش کرد.
«نردبان خلق این ما و منی است عاقبت زین نردبان افتادنی است» (مولانا)
مگر بیشتر از فرعون میشود بالا رفت؟ کشتنها، سوزاندنها، آخر به کجا میرسد؟ سرنوشت فرعونها، ضحاکها، معاویهها، آتیلاها، چنگیزها، معاویهها، یزیدها و تا زمان ما هیتلر و لنین و استالین و صدام و... چه بودند و چه شدند؟
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد بار به منزل (حافظ)
پیغمبران؛ منادی عشق و محبت
پیغمبران و جانشینان آنها و صالحان در جامعه بشری جز مهربانی به خلق و دوستی مردم چه کاری داشتند؟ آنها منادی عشق و محبت بودند، آنها میخواستند در جهان فقط عدالت حاکم باشد، همه مردم دنیا در رفاه و شادمانی و سعادت باشند، خوشبختی این جهان را مقدمه خوشبختی و سعادت جهانی دیگر بیان میداشتند، رابطه با خدا یعنی عشق و رابطه با مردم یعنی محبت، که دین غیر از محبت نیست. «لیس الدّین الّا الحُبّ» فرمایش پیشوایان ماست.
محمد (ص) که آمد برای آن بود که مردم یکدیگر را دوست بدارند، به هم عشق بورزند، شعار محمد (ص) بود:
إِنّما بُعِثْتُ لِأُتمِّم مکارِم الْأخْلاقِ: به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق، رفتار نیک مردمان و محبت به یکدیگر مبعوث شدهام، باشد که مردم با هم رفتاری نیکو داشته باشند و چون حیوانات درنده به جان هم نیفتند، هر که زورش بیشتر، قدرتش زیادتر، اموال خلق را بیشتر یغما کند، بزند و ببندد تا بر مظلومان و ناتوانان مسلط شود.
مردی نبود فتاده را پای زدن گر دست فتاده را بگیری، مردی (رودکی)
آیا غیر از خاندان رسالت و شاگردان مکتب اولیا و انبیا، مردی و مردانگی را سراغ دارید؟ غیر از علی و فرزندانش، پس از محمد (ص) انسان شایستهای را میشناسید که وجودش سرشار از لطف و محبت به مردم باشد؟
چرا علی (ع) حکومت را پذیرفت؟
اگر علی (ع) حکومت را میپذیرد برای آن است که به مردم خدمت
کند، در همان ایام محدود و اندک زمامداری مفهوم عدل و آزادی و خدمت به خلق
را نشان داد، با یتیمان میگریست و با اسیران و مسکینان همغذا میشد، برای
عشق به خدا، بینوایان، یتیمان و اسیران را غذا میداد و به مشکلاتشان
رسیدگی میکرد، با کودکان
پدر مرده همدردی میکرد و چون خلخال از پای زنی مظلوم ربودند، آشفته و توفانی میشد و نظام حکومت و زمامداران جامعه را محکوم میکرد.
سرگذشت همه شاهان و زمامداران تاریخ را تا امروز خواندهایم، حکومتهای کدامیک با امثال علی(ع) قابل مقایسه بودند؟ درآمد ملی باید بین همه مردم به تساوی قسمت شود، درآمدهای یغما شده، همه باید به بیتالمال برگردد، حتی اگر به کابین زنان رفته باشد.
خداوند حکیم در قرآن کریم سوره مبارکه هود آیه 113 مردم را از سازش با ستم منع میفرماید و به آنهایی که با ظالمان سازش میکنند وعده عذاب داده است: «ولا ترْکنُوا إِلی الذِین ظلمُوا فتمسکمُ النارُ وما لکمْ مِنْ دُونِالله مِنْ أوْلِیاء ثُم لا تُنْصرُون» و (شما مومنان) هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست شوید و به آنها دلگرم باشید وگرنه آتش (کیفر آنان) شما را هم فرا خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید داشت و هرگز کسی شما را یاری نخواهد کرد.
امیرمومنان فرمود: «کسی که ظلم میکند و کسی که با ظالم همکاری دارد و کسی که به ستم رضایت دارد، هر سه در جزا شریکند.»
در پرتو چراغ بیتالمال با محوریت علی، نمیتوان کارهای شخصی را انجام داد و... امثال معاویه، چنین عدلی را نمیتوانند تحمل کنند، به نبرد برمیخیزند و جنگهای جمل و صفین را برپا میکنند، چه بسیار مردم کشته میشوند، باشد که علی به زانو درآید و عدالتش را برای خود نگهدارد، مردم زمان که به ستمپذیری عادت کردهاند، درک عدالت برای آنها مشکل است، قدرتهای باطل و شیطانی هر روز نیرومندتر میشوند، از اموال مردم به مداحان و سربازان مزدور و متملقان و آخوندهای درباری میدهند تا امثال معاویه را معاویه کنند و قدر قدرت و قوی شوکت و حاکم علیالاطلاقش نمایند! و پیشنهاد امارت یزید فاسق را بر مومنین به او بدهند و مخالفان حاکمیت یزید را یکییکی از میان بردارند، امامحسن (ع) زیادبنابی، عایشه، سعدوقاص و... در آن صورت یزید میخواهد، العیاذبالله جانشین پیامبر(ص) باشد! «وعلیالاسلام، السلام» با این اسلام انحرافی باید خداحافظی کرد، حاکمیت ظالمان، کفر مطلق است، نه اسلام.
تکلیف امام حسین (ع)
در این شرایط تکلیف امثال حسین «امام زمان» چیست؟ آیا دست روی دست بگذارد تا فردی فاسق و آدمکش زمام امور مسلمانها را در دست گیرد و خود را وصی و جانشین محمد (ص) معرفی کند؟
«ألا ترون أنّ الحقّ لا یعملُ بهِ، و أنّ الباطِل لا یتناهی عنهُ، لِیرغبِ المُومنُ فی لِقاءِالله ِ مُحِقّا، فإنّی لا أری الموت إلاّ سعاده، و لا الحیاه مع الظّالِمین إلاّ برما» (تحف العقول 245)
(آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد؟ به راستی که مومن باید به [مرگ و] دیدار خدا روی آورد. پس من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمیبینم.)
چگونه آشکارا زورگویان تاریخ، حق را وسیله سوءاستفاده قرار دادهاند، از حق دم میزنند و خلاف حق عمل میکنند، حق جز ابزار برای رسیدن به قدرت فاسقان و نادرستان نیست، در این صورت چه باید کرد؟ هر چه هست باطل است، افراد در حد توان از جان و مال مردم سوءاستفاده میکنند، ارزشی برای جان و مال دیگران قائل نیستند، حتی اگر همه مردم در زندگی به مشقت افتند، کشته شوند، به زندان بیفتند، باشد که قدرت امپراتوری حفظ شود، آیا من هم (حسین) باید وسیله و ابزار دست ستمکاران شوم؟ آیا من هم باید پله نردبان ترقی ظالمان شوم؟ «هیهات مِنّاالذلّه» ذلت و خواری از ما و خانواده به دور است، ما نمیتوانیم تحمل ستمکاریها و ظلمهای به مردم را داشته باشیم، ناظر باشیم هر روز بیگناهان به چوبه دار سپرده شوند؟ یا در زیر چکمه و شمشیر خونخواران، در خون خویش بغلتند، یا به صلیب ستم، چون میثم تمار میخکوب شوند؟! در چنین اوضاعی آنها که ایمان دارند، روی حق ایستادگی میکنند، عشق به پیروزی خلق دارند، باید دست از جان بشویند، لقای پروردگار را طلب کنند، با جان و مال و زندگی و اسارت خاندان خود، ایستادگی نمایند، باشد که خونشان خون خدا شود (ثارالله) دستشان، دست خدا شود (یدالله) اندیشههاشان خدایی شود و عاشقانه به طرف معشوق، همان معبود ازلی و ابدی بروند و به حق بپیوندند.
سرنوشت مجاهدان و مبارزان
آیا این نیست که جد بزرگوارش محمد (ص) میخواهد او را کشته و خاندانش را اسیر ببیند؟ چگونه میتوان به مردم زمان ثابت کند که مدافع حق، هماره جانش در معرض خطر است، سرنوشت مجاهدان و مبارزان، جان دادن در راه خداست و رنجهای اطرافیان و حسین (ع)، چنین بود و بدینسان به دیدار حق شتافت، باشد که اثبات کند که این مدعیان اسلام و قرآن و محمد(ص)، در مسیر مسلمانی و پیامبری نیستند، کسی فریب نخورد، اینها که حاضرند پسر پیامبر خدا، منادی رحمت، مهربانی، عدالت و ایمان را بکشند و خانوادهاش را اسیر شهرها و دیارها کنند، اینها در جهت اسلام محمدی (ص) نیستند، بلکه این اسلام یزیدی است! مبادا تا قیامت کسی فریب بخورد و اسلام ناب محمدی را با اسلام معاویه و یزید، بنیامیه و بنیعباس و در دنیای معاصر، با اسلام تکفیریها، بوکوحرام، داعشیان، القاعده و طالبان اشتباه کند و این مشعل نورانی را حسین(ع) در روز دهم محرم سال 61 هجری، در مقابل دیدگان بشریت روشن کرد تا خلقها تا قیامت حق را از باطل تشخیص دهند و در این دنیای پرتلاطم آشفتگیها، راه خود را پیدا کنند و حق را بیابند و به آن نتیجه برسند که:
«إن الحُسین مِصباحُ الهُدی و سفینه النجاه» به یقین حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.
«تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال»
نویسنده و پژوهشگر تاریخ امویان
مصاحبه اختصاصی کانال خبری تحلیلی راپورتچی با استاد فضلالله صلواتی:
قسمت دوم
قسمت ٩: رفتارهای سیدمهدی هاشمی باعث حذف آیتالله منتظری شد#مصاحبه
ادامه مطلب ...