درگذشت معلم فرهیخته و استاد گرانقدر و از نویسندگان مبرّز هفته نامه نوید اصفهان:
« انالله و انا الیه راجعون »
مرحوم مغفور روانشاد فضل الله مطیعی
را به خانوادۀ آن فقید سعید، به فرهنگیان محترم و به کانونهای بازنشستگی کشوری در سراسر ایران عزیز، تسلیت گفته و برای همگان آرزوی صبر و سلامت و توفیق و برای آن مرحوم آرزوی مغفرت دارد.
یادآوری مینماید که صبح روز دوشنبه 22 آبان ماه در مسجدالمهدی(عج) خیابان فرایبورگ، خیابان مرداویج، از طرف خانواده و بعدازظهر همان روز در مسجد باب الرحمه واقع در میدان امام حسین(ع)(دروازه دولت) از طرف مدیریت آموزش و پرورش استان اصفهان به یاد ایشان و مرحوم معزالدینی مجلس یادبودی برگزار می گردد.
(رحمت الله علیهما)
فضل الله صلواتی
21 آبان ماه 1396
دیدار هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان با جناب دکتر فضل الله صلواتی، پیشکسوت روزنامه نگاری،پدر معنوی و یکی از اعضای هیئت موسس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان
جناب آقای دکتر مهرعلیزاده
استاندار محترم اصفهان
انتصاب آن برادرگرامی را برای استانداری استان پهناور اصفهان تبریک گفته و پیروزی و موفقیت ایشان را برای خدمت به مردم قدرشناس و وفادار اصفهان آرزو می کند، امید است که با حضور آن شخصیت گرامی، با تجربیاتی که در خدمت به انقلاب دارند، خواسته های به حق مردم اصفهان برآورده گردد.
با احترام فضل الله صلواتی
مکتب عاشورا
فضل الله صلواتی
انتشار در مجله پیام ابراهیم
(جامعه زنان انقلاب اسلامی)
شماره 23 - 1396
مدیر مسئول: خانم اعظم طالقانی
عاشورا زندگی است، حرکت است، یک جریان تاریخی است که چگونه میتوان با ظلم مبارزه کرد؟ وظیفه هر مسلمان، بلکه هر انسانی است که ریشه ستم را از جهان برکند، تا خلق خدا آسوده باشند، انسانیّت حکم میکند که موری به ستم پامال نشود، به اندازۀ شاخ حجامتی خونی به ناحق ریخته نگردد.
حضرت علی(ع) فرماید: «من حاضر نیستم که دانۀ جوی را از دهن مورچهای به زور بگیرم»، آنهائی که بیمهابا خون مردم را میریزند و اموال آنان را به یغما میبرند، هتک ناموس میکنند، آیا بوئی از آزادگی و انسانیبت بردهاند؟ گرگهای خونخواری هستند که از هر فرصتی استفاده میکنند و خوی ددمنشانۀ خود را بروز میدهند.
حسینهای تاریخ، به هر قیمتی که شده باید جلوی این گرگها را بگیرند، گرگ که قانون و ایمان و انسانیت را نمیفهمند، رحم و مروّت را درک نمیکنند، امروز در میانمار، صدها انسان بیگناه را میکشند، خانههاشان را آتش میزنند، هزاران تن از مردم را آواره بیابانها میکنند، حیران و سرگردان، گرسنه و تشنه رهایشان مینمایند، هر چه جوامع به اصطلاح متمدن امروز، پیش میروند، بر قساوت، جهالت و ددمنشی آنها افزوده میگردد.
در این زمان در میانمار، در غزه، در یمن چه میگذرد؟ ظلم و ستم و کشتار تا کجا باید ادامه پیدا کند؟ لیاقت و شعور اجتماعی و ایمان به کجا رفته است؟ آیا اینها که تفنگ به دست دارند و انسانها را قتلعام میکنند، به خدائی، به قیامتی، به انسانیتی ایمان دارند؟ حتی مانع رساندن دارو و غذا به مظلومان و به رنجدیدگان میشوند! این راه خطا به کجا ختم میشود؟ مگر جهنم غیر از این است؟
حسین(ع) معلم بشریّت، فرزند رسول خدا(ص)، با خون خود میخواهد به همگان درس آزادگی بدهد.
«گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش»، ولی گوش شنوا و چشم بیدار کجاست؟
حسین(ع) با جانفشانی خود و یارانش نشان داد، که قدرتهای مسلط زمان در مسیر اسلام نیستند، اینها جانشین محمد(ص) نمیباشند، اینها بوئی از اسلام و مسلمانی نبردهاند، بنیامیّه معاند با اسلام و مسلمانی و اهل بیت محمد(ص) هستند.
قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ»، (أنبیاء/73)
وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ (سجده/24).
امام حسین(ع) مظهر صفات برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاه»
رهبری مسلمانها و بیان قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها افتاد، مطابق میل و منافع خودشان تفسیر میکردند، امام حسین(ع) رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از طنین صدای امام حسین(ع) تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعۀ آن روز مسلمانان را برملا و مردم را از خواب غفلت بیدار کرد امام(ع) فرماید: «شما را به زنده ساختن آیات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»
حسین و یارانش شهید میشوند تا حق بماند، اسلام پایدار گردد، قرآن اصالت خود را نگهدارد، واقعیتها روشن و آشکار شود، افول و اضمحلال بنیامیه و قدرت ابوسفیانی از همان روز عاشورای سال61 آغاز گردید.
عاشورا چه بسیار مردمی را تا امروز به فکر انداخت که حق و باطل از هم جدا هستند، هرکس ادعای مسلمانی کند، مسلمان نیست، هر کس که به ناحق پیشوائی مسلمانها را در دست گرفته، نمیتواند جانشین پیامبر(ص) باشد.
اصلاح جامعۀ اسلامی آن است که مدعیان دروغین را به مردم معرفی کنند، فساد و انحراف آنها را آشکار نمایند، همانطور که مسلمانها به امام باید معرفت داشته باشند، دشمنان را نیز باید بشناسند، جامعه را از آنها برحذر دارند.
گاهی به کشته گشتن و گاهی به کشتن است
ترویج دین به هر چه زمان اقتضا کند
امام حسین(ع) خود و فرزندانش و یارانش به قربانگاه بنیامیه رفتند، تا وسیلهای باشند برای ریشهکن کردن ظالمان، کشته شدند برای رسیدن هدف عالی و غایی الهی، دیدیم که به اهداف خود رسیدند، نام بنیامیه را در جهان به بدی و بدکاری ثبت کردند و تا سال132 هجری دیگر اثری از آثار بنیامیه باقی نماند، علاوه بر کشته شدن همۀ مردان آنها به دست عباسیان، جنازۀ مردگان خلیفگانشان را از زیر خاک بیرون کشیدند و آتش زدند و خاکسترشان را بر باد دادند و این است سرنوشت شوم ظالمان که جز لعنت و نفرین چیزی برای آنها نماند.
«ظالم از دست شد و پایه مظلوم به جاست»
و این است حاکمیت حسین(ع) بر جهان هستی، و هر سال محرم را میبینیم که با چه شور و غوغای بیشتری جلوهگر میشود، هر کسی با هر تفکری و هر برداشت و بینشی، عرض ارادتی خاص به ساحت مقدس آن امام همام دارد، به عنوان عزاداری سیدالشهداء، برنامۀ سازندگی و معرفتشناسی امام حسین(ع) را دنبال میکند، پرچم امام حسین(ع)، مدیحهسرائی و مراثی او، تعزیهداری و ذکر مصائب او، همه و همه سازنده است، اگر هدف اندیشههای حسین(ع) باشد، و تنها هدف عزاداری، روضهخوانی و مداحی نباشد، حقایق نیز گفته شود، حسین(ع) و عاشورا و محرم، دانشگاهی شود برای تربیت انسانهای آزاده، برای اجرای عدالت در جهان بشریّت، که این راه حسین(ع) بود.
«الا لعنه الله علی القوم الظالمین»
علیرضا رجایی
عیادت آقایان: دکتر صلواتی و مهندس محمود دردکشان از آقای علیرضا رجایی
علیرضا رجایی (تولد۲۸ مهر ۱۳۴۱) از فعالان سیاسی ملی - مذهبی ایران، زندانی سیاسی و مدیر انتشارات گام نو و مدیر گروه سیاسی هیأت تحریریه روزنامههای جامعه، توس و نشاط بود. وی در انتخابات مجلس ششم سال ۱۳۷۸ کاندیدای ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی در تهران بود و بر اساس نتایج انتخابات در ردۀ بیستوهشتم قرار گرفته و به مجلس راه یافت، اما پس از ابطال تعداد ۵۳۴ صندوق رای حاوی بیش از ۷۰۰ هزار رأی توسط شورای نگهبان ،وی از فهرست نامزدهای منتخب خارج شده و جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد. او دارای تحصیلات دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران است.
بازداشت در سال ۱۳۷۹ - علیرضا رجایی در اسفند سال ۱۳۷۹ همراه با جمعی دیگر از فعالان ملی_مذهبی نظیر:
عزت الله سحابی، حبیب الله پیمان، رضا رئیس طوسی، محمد ملکی، محمد بسته نگار، محمدحسین رفیعی، محمد محمدی اردهالی، تقی رحمانی، هدی صابر، مسعود پدرام، سعید مدنی، رضا علیجانی، مرتضی کاظمیان و محمود عمرانی، بازداشت و سپس در زمستان ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شد.
زندان پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم - وی در سال ۱۳۸۸ برای مدتی و در اردیبهشت ۱۳۹۰ به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی از سوی مأمورین امنیتی بازداشت شد.
طبق حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی، به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی و نیز فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از تمامی حقوق اجتماعی و حق عضویت در تشکلهای سیاسی و نهادهای مدنی، محکوم شد. علیرضا رجایی در مورخه ۴ آبان ۹۴ پس از تحمل شش سال حبس از زندان آزاد شد.
آغاز بیماری، برادر علیرضا رجایی در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد عنوان کرد که روند شیوع و ابتلای وی تقریباً از اسفند ماه سال ۹۳ آغاز شد. در خرداد ماه سال ۹۴ توده ای از سینوس وی بیرون آمد. او روند درمانی خود را با ۴ دوره شیمی درمانی سنگین و بدنبال آن ۳۵ جلسه رادیو تراپی سپری کرد و در نهایت پزشکان مجبور شدند روز یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۶ طی یک عمل سنگین ۱۴ساعته مورد جراحی قرار دهند که در اثر این عمل جراحی یک چشم وی تخلیه و بخشی از صورت و فک او برداشته شد.