زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

علی غفورزاده «استاد قیام»

«زندگی استاد قیام »
شعر مرحوم حاج احمد غفور زاده «استاد طلایی» به مناسبت درگذشت استاد قیام

 

«منتشر شده در هفته نامه نوید اصفهان 17 آذرماه 1372 شماره 276»

تهیه و تنظیم: وحید صلواتی

با کمال تأسف درگذشت همکار مخلص «نوید»، شاعر دردها و رنجها، شادروان علی غفورزاده «استاد قیام» را به جامعه شعر و ادب اصفهان، برادر گرامیش آقای حاج احمد غفور زاده «استاد طلایی» فرزند ارجمندش جمشید غفورزاده و دیگر بازماندگان و دوستانش تسلیت می گوئیم و برای او طلب مغفرت و رحمت بی منتهای الهی را آرزو می کنیم.

مدیر و نویسندگان، شعرا، گزارشگران، خبرنگاران، دست اندرکاران و کارمندان نوید اصفهان، ستاد رسیدگی به امور آزادگان، لیتوگرافی ها و چاپخانه های اصفهان مراکز انتشاری

 

به همین مناسبت اشعار ذیل توسط «استاد طلایی» سروده شده است:

« ژاله ای در لاله ای؟! »

بزرگ شاعر ایران، «غفور زاده، قیـــام»

«علی» که بود به شعر و کلام و نثر تمام

 

علی، که مدح علی گفت و خاندان علی

چو ذوالفقار علی، در مقام استحکــام

 

علـی که عارف حق بود و عاشـــق الله

به سوی کعبة حق رفت و شد «کفن احرام»

 

نه اینکه بود برادر مرا به اصل و نـژاد

که بود هم سخن شعر من به وجه تمام

 

برادرم نه که با جان برابرم، افسوس

نهاد زودتر ازمن، به سوی مقصد گام

 

نوشت آنچه که باید نوشت، در ره حق

سرود، آنچه که باید سرود و کرد اعلام

 

ترانه ها، همه میزان به علم موسیقـی

سروده ها، همه آهنگ ساز، ‌نظم کلام

 

خطش به جلوة طاووس، در دل آرائی

شکرشکن، سخنش، همچو طوطیان به خرام

 

کتابهای فراوان نوشت در همه «دور»

پر از کنایه و تشبیه و صنعت و ایهام

 

به علم قافیه استاد بود و علم عروض

که بود توسن شعرش به امر قافیه رام

 

کتاب «صبح امیدش» طلیعة خورشید

که تیغ تیز کشیده به روی شام ظلام

 

سرود مثنوی ناب «آسمان و زمین»

که عشق و عقل در آن مثنوی شده ادغام

 

به «شاهکار قیامش» اگر نظر فکنــی

تراز لطف سخن می برد سوی احلام

 

دبیر «انجمن شعر و مکتب سعدی»

بجاست دفتر این انجمن به خط قیام

 

کتاب مذهبــی او بود «قیام علـــی»

که نیمه چاپ شد، از جور گردش ایام

 

یکی محصل فایض، به مکتب قرآن

تلمذش همه در فقه و منطق و احکام

 

به پارسی سخنش، شیوه «اوستائی»

به امر دین، هنرش، در طریقت اسلام

 

نمود جمع، به دفتر فزون تر از سه هزار

به پارسی دری، واژه های گوهر فام

 

مرید «مولوی» و دوستدار «فردوسی»

که بود «حافظ و سعدیش» منبع الهام

 

به شعر گفت  که «حب الوطن من الایمان»

که این سخن بود از حضرتی، ‌بلند مقــام

 

کلام او همه محکم، ولی به شیوة نـو

نوآوری، که سخن گفت در خور ایام

 

همیشه خواست، ‌ز یزدان ترقی ایــران

به رقص پرچم ما خواست، تا بود سر بام

 

به «رزم» بود قوی و به «بزم یاران» بود

متین و ساده، فروتن شکسته و آرام

****************

هزار و سیصد و هفتاد و دو و مه آذر

ستاره کرد غروب و سپیده اش شدم شام

 

فشرد نای مرا آسمان، نه دستم را!

شرنگ ریخت زمانه،‌ مرا به کام، نه جام!

 

چراغ بزم ادب گشت ناگهان خاموش

نوای بانگ اذان کرد ختم او اعلام

 

چو زنده رود فشانم گلاب بر خاکش

که بوی عطر سپاهان دهد مغاک قیام

 

بمن مگو که غمش را ز دل کنم بیرون

نکرده است کسی زندگی پس از اعدام!

 

چسان قبول کنم زنگ، پس از مرگش

که این حلال بود بهر من حرام حرام

 

کجا روم به که گویم، کجا ترا جویم؟!!

که هر که رفت نیامد دگر از او پیغــام!

 

بر آن سرم که از این بعد با دلی پر خون

فرستم از ره یزدان بر آن مقام پیــــام

****************

قسم به صبر، که صبر تو بود ایوبــی

که «هشت خانه» ندیدی دو هشت سال تمام

 

اسیر خانه شدی پای بست بیمـــاری

بپای «چرخ» گهی می شدی کمی اعزام

 

گله نمی کنم از کس، ولی نکرد کسی

به طول مدت دردت به مرحمت،‌ اقدام

 

قیام! بار دگر شعر تازه ای بشنــو

به آفرین تو،‌ محتاجم ای ستوده مرام

 

چگونه طبع «طلایی» به شعر پردازد؟!

که آفتاب طلائی پرید از لب بـــام

****************

« ماده تاریخ »

چو شد آزاد از بند قفس، ‌روح قیــام ما

«طلائی» خواست، با شمسی کند تاریخ او انشا

 

«قیام» آورد سر در جمع و خود تاریخ خود گفتا

«قیام آسوده شد از دست این دنیا و مافیهــــا

«هـ - ش 1372 = 100+1272»

 

شرح حال و زندگی روانشاد قیام


علی بن عباس غفورزاده اصفهانی، شاعر، نویسنده و از بنیانگذاران انجمن ادبی سعدی  (1306 -  1372 هجری خورشیدی)

علی غفورزاده متخلص به «قیام» فرزند حاج عباس، شاعر و ادیب معاصر اصفهان، در آذرماه ۱۳۰۶ خورشیدی در محلّه «زاغ آباد» ورنوسفادران سِدِه (خمینی شهر فعلی) ماربین متولّد شد

مدتی در مکاتیب به تحصیل علوم قدیمه پرداخت، سپس دوره ابتدایی را در دبستان اسلامی سِدِه و دوره متوسطه را در آموزشگاه‌های شبانه اصفهان به پایان رسانیده و علوم دینی و زبان عربی را در محضر علمای مشهور سده و علوم سه گانه شعر را، در اثر مطالعه و شرکت مداوم در انجمن های ادبی اصفهان فرا گرفت از همان دوران کودکی لب به سرودن شعر گشود.

قیام چون در خانواده شعر و ادب پرورش یافته بود، در همان از 15 سالگی دست به قلم شد. محیطش برای سرودن شعر کاملا آماده بود از سن 20 سالگی با ذوق سرشاری لب به سرودن شعر گشود. شغل اول او فلاحت در املاک شخصی و بعدا کارگرکارخانجات اصفهان و در نهایت کارمند اداره ریشه کنی مالاریای اصفهان بود.

قیام یکی از موسسین انجمن ادبی و هنری سعدی اصفهان(تاریخ تأسیس1329 ) و از اعضای پرکار انجمن ادبی و هنری پیام بود. بارها دبیری انجمنهای ادبی سرای سخنوران وسعدی را برعهده داشت‌ و در انجمن‌های ادبی پروانه و کمال و سعدی و صائب شرکت می‌کرده است. او شاعری عارف مسلک بوده و برخی از اشعارش در مجلات و روزنامه‌های اصفهان به چاپ می‌رسید.

آثار و تالیفات

تعدادی ا زآثارخود را به چاپ رساند و در حال نهایی کردن تعدادی دیگری از آثارخود بود که اجل مهلتش نداد

برخی ازآثارمنظوم و منثور او عبارتنداز:

-         «دیوان اشعار»(متجاوز از سه هزار بیت) -  «صبح امید قیام»،  - «نوروز و جمشید»،  -  «قیام علی(ع)»،  - «قیام حسین(ع)»،  - «سرود کوهستان»، (دو بیتی به لهجه محلّی)،-  - «درس زندگی و یا ترانه‌های دل»، (نغمه های دل)  یا غوغای عشق)، - «کلمات قصار و منشات قیام»،  - «باشکوه‌ترین روز تاریخ»(به نظم و نثر) - «آسمان و زمین»، (مثنوی مطبوع، 1342)،  - «شاهکار قیام»، - «داستان اسب گاری»، «نامه ها».

وفات

این شاعر خوش قریحه در اواخر عمر دچار بیماری شد و توان راه رفتن نداشت، اما همچنان فعال بود و می نوشت، نهایتا در آذرماه ۱۳۷۲ش. در اصفهان وفات یافت و در صحن امامزاده سیّدمحمّد سِده (خمینی شهر) مدفون شد. فضل‌اللّه خان اعتمادی خوئی نیز سروده است:

«قیام کرد اجل ناگهان به مرگ قیام   که بود ادیب و محب علی بنام علی»

 شعر زیر از اوست:

«دلبرا در آتش عشق تو می‌سوزم هنــــوز

شمع شد خاموش و من شمع شب افروزم هنوز»

«سرد شد بزم جهان خورشید افتاد از شرار بی وفا

من در تب عشــق تو می‌سوزم هنــــوز»

منبع - - - - - -

-   مهدوی، سیدمصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج۴، ص۵۲۲.  

-   مهدوی، سید مصلح‌الدین، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص۳۸۲-۳۸۳.

-        -   حاج اکبرغفورزاده برادر استاد قیام   -

            - هفته نامه نوید اصفهان، شماره ۲۷۶ به تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۷۲، ص۳

-        مقدمه منظومه زمین و آسمان

« کپی آزاد،  با ذکر نام شاعر و منبع »