زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

با افزایش و پذیرش نقدها، مردم رسانه ملی را از خودشان خواهند دانست

فضل الله صلواتی:
صدا و سیما خودش را از مردم جدا کرده است

سیاسی  12:30:18 1394/08/17

948-3492-5 کد خبر و لینک خبرگزاری ایسنا


نماینده دور اول اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: اگر فقط یک تفکر و یک جریان در صدا و سیما حاکم شد بقیه کنار می‌کشند و فاصله می‌گیرند.

فضل الله صلواتی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، اظهار کرد: صدا و سیما باید به صورتی اداره شود که مورد قبول و رضایت مردم باشد یعنی نقدهایی که باید انجام شود بیشتر شوند تا مردم این رسانه را از خودشان بدانند. وی افزود: شادی‌ها نیز باید در رسانه ملی بیشتر باشد وقتی عزاداری ها تند و زیاد باشد همین باعث می شود که مردم تا مردم کمتر به ماهواره‌ها روی بیاورند.

این فعال سیاسی بابیان اینکه اگر فقط یک تفکر و یک جریان در صدا و سیما حاکم شد بقیه کنار می‌کشند و فاصله می‌گیرند، افزود: در واقع، بهتر است صدا و سیما گروه‌هایی که در جهت نظام هستند را دعوت کند و از نظراتشان استفاده کند همچون برخی رسانه‌های خارجی که با افراد و سیاست مداران قدیمی رابطه برقرار می‌کنند و از آن‌ها سؤال می‌کنند در حالی که در صدا و سیما چنین چیزی وجود ندارد.

وی تصریح کرد: در صدا و سیما افراد قدیمی را کنار گذاشته‌اند و با روسای جمهور و وزیران قبلی مصاحبه ای انجام نمی‌شود. در واقع فقط یک جناح حاکم‌اند و صحبت‌های آن‌ها پخش می‌شود و حرف‌های آن‌ها گفته می‌شود گاهی هم نقدی انجام می‌شود اما این‌ها کافی نیست.

صلواتی با اشاره به رأی 18 میلیونی به روحانی خاطرنشان کرد: متاسفانه این 18 میلیون هیچ جایی در صدا و سیما ندارند در حالی که باید فضایی ایجاد شود که همه بتوانند حرف‌ها و نقدهایشان را در چارچوب نظام و قانون اساسی بیان کنند.

وی در مورد عملکرد شورای نظارت بر صدا و سیما گفت: نمایندگان حاضر در شورای ناظر بر صدا و سیما هم از یک جناح‌اند در حالی که باید همگانی باشد در واقع، در این شورا حتی دولت هم خیلی نفوذ ندارد.

اولین فرماندار اصفهان بعد از انقلاب با بیان اینکه صدا و سیما خودش را از مردم و انقلابیون جدا کرده است، اظهار کرد: صدا و سیمای اصفهان هم تابع مرکز است و فقط از یک جناح استفاده می‌کند و حرف نویی ندارند.      (انتهای پیام)


نامه ای به پیشگاه استاد، آیت الله منتظری نماد فروتنی و بزرگواری

نامه ای به پیشگاه استاد


منتشر شده در شماره 43 هفته نامه پایتخت کهن (21 شهریور 1394)

یادش به خیر، اوایل انقلاب در بسیاری از جاها، دوستی، صمیمیت و صداقت حاکم بود، مردم به روش سالهای قبل از انقلاب با هم مهربان و یکدل بودند، طلب کاری و نگرانی و خط بازی کم بود. مردم به رهبران انقلاب و رنج کشیدگان دوران ستم شاهی عشق می‌ورزیدند. هنوز روحیه استکاباری و مال اندوزی حاکم نشده بود. بعد از حضرت امام به دو روحانی بزرگ و عالیقدر، آیات عظام: طالقانی و منتظری که سالها در زندان های شاه بودند، نهایت لطف و عنایت را داشتند.

تازه به دوران رسیده هایی از راه رسیدند و خواستند که خودی بنمایانند، سعی در اختلاف اندازی و دو دستگی داشتند، برخی آنها را به شرق و بعضی به غرب منسوبشان می‌کردند، مستقیم یا غیرمستقیم مأموریت داشتند که انقلاب مردمی را، انقلاب اسلامی را به انحراف بکشانند، در گام اول دولت فخیمه منتخب امام و شورای انقلاب را به غیر انقلابی بودن متهم کردند برخی غناصر تندرو، دولتی را که اساس انقلاب بود، به لیبرال بودن متهم کردند، معلوم نشد چه دستهایی پشت پرده بود که از همان ابتدا باعث اختلاف و چند دستگی بین افراد می‌شد،

برخی انقلابیون و مرحوم شهید بهشتی را که عامل وحدت و انسجام بود در حزب جمهوری اسلامی به مسائل واهی متهم می‌کردند. عوامل نفوذی در حزب وارد شدند و برای رسیدن به اهداف خود آن را سپر قرار دادند.

در اوایل انقلاب، پس از رحلت امام(ره) بالاترین و محبوب ترین شخصیت در ظاهر و باطن، در سر و علن، آیت الله منتظری بود، هر روز پیامی و برای هر اجتماع و هر گروه و هر سمینار و همایشی، توسط معظم له پیامی فرستاده می‌شد، برای: دانشجویان، ورزشکاران، هنرمندان، صنعتگران و... که روزی در خدمتشان به شوخی گفتم، حضرت امام برای سخنرانی و تذکر و شما برای فرستادن پیام که خود فرمودند: شده‌ام آخوند پیامی!

در همان ایام نامه بلند بالایی به طور خصوصی برای ایشان نگاشتم و در آن آوردم که به جای پیام‌گویی و ملاقات‌های بسیار و درس خارج فقه و اصول که از دیگر عالمان نیز ساخته است، شما برای مسائل و مشکلات اصلی اسلام و تشیع فکر کنید، در آن نامه به بیش از پانصد مورد اشکالاتی که در فقه روز و کمبودها و نقصانهایی که وجود دارد اشاره کردم و نوشتم  که بهتر است گروهی را تشکیل دهید، از عالمان و آگاهان که روی این مسائل کار کنند و زیر نظر آن جناب، نواقص فقهی و کلامی و اصولی برطرف گردد و از همه نظرخواهی شود و آن ها که می دانند اظهار نظر کنند. آن نامه چون خصوصی بود با عناوین: پدر بزرگوار، جناب آقای منتظری، حضرت آقا و... نگاشته بودم و بدین وسیله می‌خواستم خیلی صمیمانه و نامه فرزندی به پدر بزرگوار روحانیش باشد، پس از چند روزی که گذشت از دفتر ایشان تماس گرفته شد که حضرت آقا می‌خواهند این نامه در روزنامه کیهان چاپ و منتشر شود و خواسته‌اند که از شما اجازه گرفته شود، معروض داشتم که این نامه همه‌اش اعتراض است، انتقاد و اشکال به روحانیت و به جامعه اسلامی و عناوین و القابی مثل آیت الله العظمی و فقیه عالیقدر و امثال آن در آن به کار نرفته است، حالت روزنامه‌ای ندارد، یا بفرستید تا خود ویراستاری کنم و یا در روزنامه خود دست اندرکاران که همه آنان خوش نیت و بی نظر بودند و هرگز اهانت و خشونت و تندی و نقد کینه توزانه نداشتند، عناوین را اصلاح کنند، به بنده گفته شد که حضرت آقا مایلند که به همین صورت ساده و بی ریا و صادقانه منتشر شود ، چند روز بعد آن نامه مفصل دو روز متوالی در دو صفحه کامل روزنامه کیهان چاپ و منتشر شد.

آن وقت‌ها هم روزنامه کیهان مورد توجه مردم بود و خریداران بسیاری داشت و تیراژ آن بالا بود، از فردای آن روز سیل انتقادات بر من وارد شد که کارت به جایی رسیده که انقلاب و آیت الله العظمی منتظری را زیر سئوال می‌بری؟ به ایشان این همه ایراد وارد می کنی؟

آنها نمی‌دانستند که تواضع و فروتنی و بزرگواری و الهی بودن آقای منتظری باعث چاپ این مقاله طولانی شده و این دلیل فقدان تشریفات برای چاپ این نوشته بوده است و من چنین نخواسته بودم، خواست جناب ایشان تا پایان زندگی پر برکتشان خواست من بوده است، من کیم لیلی و لیلی کیست من

آنچه آن مجتهد اعلم برای صلاح مسلمین دستور می‌داد، برای امثال حقیر حجت قطعی بود و انجام آن مسلم، برخی از آن‌ها که بعدها از دشمنان قسم خورده شدند و آن موقع خود را برای منافع وابسته می‌کردند، حتی از آمریکا پیغام دادند که چرا به آقا انتقاد کرده‌ای ! و عجیب که همه معترضان به من پس از تغییر احوال زود خط خود را عوض کردند و بر حسب ظاهر به الاف و اولوف رسیدند و تا آغاز سال 68 که نامه ای منسوب به امام منتشر شد، میانه خوبی با امثال ما نداشتند و بعدها هم به خاطر ارادت من به حضرت آقا عنایتی نداشتندکه ما جز الطاف الهی را خواستار نبودیم،.

 آقای مهندس میثمی که مجله چشم انداز ایران را منتشر می کنند خواسته اند که آن نامه در اختیارشان قرار گیرد تا به همان صورت  چاپ  و منتشر کنند، نمی دانم با محدودیت های کنونی برای نشریات آیا امکان چاپ در این زمان وجود دارد؟ آن وقت ها محدودیت سلیقه‌ای وجود نداشت همه مردم حرف دل را می زدند و جز دلسوزی برای انقلاب و عشق به مردم و مصالح جامعه چیزی وجود نداشت.

این خاطره را بدان جهت آوردم که روی کار آمدگان و رشد یافتگان امروز، به بزرگواری و شایستگی و ایمان و تقوای پایه گذاران اصلی انقلاب اسلامی پی ببرند و حق را بشناسند و رانت خواران و یغماکنندگان بیت المال و فرصت طلبان را از اینان جدا کنند .

                             از آن این داستان گفتم که امروز                               بدانی قدرو برهیچش نبازی

فضل الله صلواتی: مردم وقتی صداوسیما را از خود می دانند که نقدپذیرباشد

فضل الله صلواتی:
صدا و سیما خودش را از مردم جدا کرده است

خبرگزاری ایسنا
نماینده دور اول اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: اگر فقط یک تفکر و یک جریان در صدا و سیما حاکم شد بقیه کنار می‌کشند و فاصله می‌گیرند.فضل الله صلواتی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان ، اظهار کرد: صدا و سیما باید به صورتی اداره شود که مورد قبول و رضایت مردم باشد یعنی نقدهایی که باید انجام شود بیشتر شوند تا مردم این رسانه را از خودشان بدانند.
وی افزود: شادی‌ها نیز باید در رسانه ملی بیشتر باشد تا مردم کمتر به برنامه های مخرب ماهواره‌ها روی بیاورند.
این فعال سیاسی بابیان اینکه اگر فقط یک تفکر و یک جریان در صدا و سیما حاکم شد بقیه کنار می‌کشند و فاصله می‌گیرند، افزود: در واقع، بهتر است صدا و سیما گروه‌هایی که در جهت نظام هستند را دعوت کند و از نظراتشان استفاده کند همچون برخی رسانه‌های خارجی که با افراد و سیاست مداران قدیمی رابطه برقرار می‌کنند و از آن‌ها سؤال می‌کنند در حالی که در صدا و سیما چنین چیزی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: در صدا و سیما افراد قدیمی را کنار گذاشته‌اند و با روسای جمهور و وزیران قبلی مصاحبه ای انجام نمی‌شود. در واقع فقط یک جناح حاکم‌اند و صحبت‌های آن‌ها پخش می‌شود و حرف‌های آن‌ها گفته می‌شود گاهی هم نقدی انجام می‌شود اما این‌ها کافی نیست.
صلواتی با اشاره به رأی 18 میلیونی به روحانی خاطرنشان کرد: متاسفانه این 18 میلیون هیچ جایی در صدا و سیما ندارند در حالی که باید فضایی ایجاد شود که همه بتوانند حرف‌ها و نقدهایشان را در چارچوب نظام و قانون اساسی بیان کنند.
وی در مورد عملکرد شورای نظارت بر صدا و سیما گفت: نمایندگان حاضر در شورای ناظر بر صدا و سیما هم از یک جناح‌اند در حالی که باید همگانی باشد در واقع، در این شورا حتی دولت هم خیلی نفوذ ندارد.
اولین فرماندار اصفهان بعد از انقلاب با بیان اینکه صدا و سیما خودش را از مردم و انقلابیون جدا کرده است، اظهار کرد: صدا و سیمای اصفهان هم تابع مرکز است و فقط از یک جناح استفاده می‌کند و حرف نویی ندارند. /انتهای پیام

نامه ای برای آیت الله سید حسن خمینی

طرح ایجاد بزرگترین کتابخانه عمومی کشور و مرکز شناخت انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) در حرم مطهر


به نام خالق کتاب و قلم

فرهیخته بزرگوار، یادگار امام، حضرت آیت الله جناب آقای حاج سید حسن خمینی دام عزّه


سلام علکیم و رحمه الله و برکاته

خبر مسرت بخش طرح ایجاد بزرگترین کتابخانه عمومی کشور و مرکز شناخت انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) در حرم مطهر دریافت شد، ما از این تصمیم بسیار شایسته و به جا تقدیر و استقبال نموده و توفیق حضرتعالی و همکاران گرامی را برای تحقق این آرمان ارزشمند از خداوند خواستاریم.

از آنجا که افتخار ماست که دین ما با دستور «بخوان» آغاز می گردد، می طلبد که بهترین نهادها برای اجرای این امر الهی در همه‌ی کشورهای اسلامی وجود داشته باشد.

بی شک کشور ما نیز به چنین مرکزی که در شأن ملت، انقلاب، امام و تاریخ تمدن کهن ایرانی اسلامی بوده باشد نیاز دارد. پس بجاست بعد از آن همه طوفانهای انقلاب و جنگ، مسؤولان و مردم به این مهم بپردازند.

در پایان از خداوند بزرگ خواستاریم عنایت فرماید که به زودی این مرکز فرهنگی، همچون خورشید بر تارک ایران زمین بدرخشد و به بزرگترین کتابخانه خاورمیانه تبدیل گردد، پس برنامه ها و گامها محکم برداشته شوند و یقین داشته باشید که در این کار خیر تنها نخواهید ماند، به یاری خدا، مردم فرهنگ دوست اصفهان نیز در حد میسور به این کار خیر کمک خواهند نمود.

فضل الله صلواتی                                       عبدالله کوهپایی                              سیدعلی نکوئی اصفهانی

مهرماه 1394

گفتگوی چشم انداز ایران با دکتر صلواتی در خصوص وقایع ابتدای انقلاب

خاطراتی از پیروزی و سالهای نخستین انقلاب



گفت‌وگو با فضلالله صلواتی فرماندار اسبق اصفهان


منتشر شده در دوماهنامه سیاسی راهبردی چشم انداز ایران (شهریور و مهر1394)

 

         آقای دکتر ابتدا از وقتی‌که در اختیار نشریه چشم‌انداز ایران و خوانندگان آن قرار دادید، سپاسگزاریم. ما پروژه‌ای را در نشریه پیگیری می‌کنیم که با 333 استاندار پس از انقلاب گفت‌وگو کنیم تا این بحث‌ها و تجربه‌ها در اختیار افرادی قرار بگیرد که تازه می‌خواهند وارد کار اجرایی شوند؛ افرادی که کم‌تجربه هستند، وقتی انباشت تجربه 35 ساله از استاندارها، فرماندارها و شهردارها را بدانند، مسلماً به‌گونه‌ای دیگر فعالیت خواهند کرد. این تجربیات باعث می‌شود مسئولان از ابتدا با کار دیگران آشنا شوند و به‌اصطلاح دیگر صفرکیلومتر نباشند.

همان‌طور که می‌‌دانید استانداری سمت اجرایی مهمی در کشور ماست، به‌طوری‌که استاندارها در هر استان، به‌مثابه رئیس‌جمهور همان استان عمل می‌کند و چون نماینده ریاست‌جمهوری و دولت نیز هستند، حیطه فعالیت گسترده و قدرت عملکرد بالایی دارند و می‌توانند منشأ خدمات مؤثری باشند. اصفهان یکی از شهرهایی است که 10 درصد شهدای کشور را در کارنامه دارد و یکی از قطب‌های صنعتی و کشاورزی هم محسوب می‌شود، همچنین از شهرهای اصلی ایران است. پس از انقلاب ابتدا آقای محمدعلی واعظی استاندار بود و سپس آقای سید محمدکاظم بجنوردی جانشین وی شد که در هر دو دوره شما فرماندار بودید.ازجمله افرادی هستید که در این زمینه تجربیات فراوانی دارید و از ابتدای جوانی هم زندگی انقلابی‌ و پربرکتی داشته‌اید. ابتدا کمی از تجربیات دوران فرمانداری خود را بیان کنید و همچنین از نوع دیدگاه خودتان نسبت به طبقات مختلف استان بگویید. شما با افراد مختلف اعم از امام‌جمعه استان، رئیس حوزه علمیه، دانشگاهیان، فرهیختگان شهر و... چگونه برخورد می‌کردید؟

       با نام و یاد خدا، سخنان خود را از کمی پیش از انقلاب آغاز می‌کنم. من پیش از انقلاب چند سالی را به‌صورت اجباری در یزد اقامت داشتم، زیرا ساواک اصرار داشت که من در اصفهان نباشم. این اتفاق به‌صورت غیرقانونی رخ داده بود، بدون اینکه شورای تأمین یا دادگستری مرا محکوم کرده باشد یا حکم تبعید صادر شود. در ابتدا مرا به کاشمر فرستادند و به خاطر ارتباطاتی که مهندس میرمحمدصادقی داشت، باعث شد این تبعید به یزد منتقل شود. طی آن سال‌ها من با علما و بزرگان شهر یزد، آیت‌الله صدوقی، آیت‌الله روح‌الله خاتمی، سید محمد خاتمی و... بودند ارتباطاتی پیدا کرده بودم. همچنین در آن ایام در دروس حوزه علمیه حاضر شده و درس‌های حوزه را ادامه داده و بحث‌هایی را که مطرح شده بود دنبال می‌کردم. دروس فقه، اصول، اخلاق و... را نزد آیت‌الله سید جواد مدرسی و آیت‌الله انوری و دیگر علما تلمذ کردم. 

ادامه مطلب ...