کتاب: مجموعه مقالات و سخنرانیهای، اولین کنگره بزرگداشت بانوی مجتهده(1)
سیّده نصرت امین(رحمت الله علیها)
سخنرانی آقای دکتر فضل الله صلواتی (از اصفهان)
«زن متعالی» از دیدگاه حاجیه خانم امین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
اَعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ. «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی، وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی، وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی، یَفْقَهُوا قَوْلِی».
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً»
در سالگرد درگذشت این بانوی بزرگوار عالمۀ فاضله، سیدۀ علویّه، دانشمند فرزانه و عارف وارسته، شایسته است که در خصوص کمالات این زن بزرگوار صحبت بشود. بنده توفیقی داشتم و 30 یا 40 سال قبل، کلیۀ آثار ایشان را خوانده بودم و تفسیر ایشان «مخزن العرفان» را با تفسیرهای آن زمان، «تفسیر المیزانِ» علامه طباطبایی، «تفسیر «اطیب البیان» آیت الله حاج سید عبدالحسین طیب و تفسیر «پرتوی از قرآن»، آیت الله سیدمحمود طالقانی، تفسیر «مجمع البیان» طبرسی و تفسیرهای دیگر مقایسه کرده بودم. چون صحبت از کنگره شد به نظرم رسید که با استفاده از آثار ایشان، موضوع: «تکامل زن یا زنِ متعالی» مورد بررسی قرار بگیرد و فرمایشات ایشان در این باره از کتابهایشان استخراج شود، و مباحثی مانند مسئلۀ انسان کامل و عرفان و رسیدن انسان خاکی به ملکوت اعلی که در آثار ایشان مطرح شده مورد بازنگری قرار گیرد.
کتاب «سیر و سلوک»، با «نفحات رحمانیّه»، یا هر کدام از کتابهای ایشان را که بررسی کنید، در مییابید که ایشان اصلا در حال پرواز است، در حال عروج است، در حال تکامل است، مثل این که جسم خاکی نمیتواند شخصیت ایشان را نگه دارد، مثل گنجشکی که در قفس باشد دائم خودش را به در و دیوار قفس میزند تا بلکه رها شود و پرواز کند. همان که مولوی میگوید:
ما ز بالائیم و بالا میرویم ما ز دریائیم و آنجا می رویم
در آثار ایشان مطالبی دربارۀ حقیقت انسان، شناخت نفس و روح، قوای ملکوتی، عقل و اندیشه، بررسی کامل عقاید فلاسفه و تطبیق برخی از عقاید فلاسفه، عرفا، متصوفه در کنار هم گذاشته میشود و بالاخره مکتب اهل بیت برگزیده میشود. البته میدانید که این راه، پیچ و خم بسیار دارد.
ای که از کوچۀ معشوقۀ ما می گذری / برحذر باش که سر می شکند دیوارش
اگر شما آثار عرفانی ملاصدرا، فارابی، ابن سینا، غزالی، محی الدین عربی را مطالعه کنید می بینید که اینها در چه عوالمی سیر کردند. بسیاری از علمای متشرّع و علمای شیعۀ امامیه روی جزئیات عقاید اینها حرف دارند. البته حضرت امام یک نظر کلی فرمودند که به قول مولوی: «هر کسی را اصطلاحی داده ایم»، هر کس را استعدادی دادیم، هر کسی را زبان و راه و روشی دادیم، با هر کس باید با زبان خودش حرف زد، و اگر یکی مثلا می گوید: «اناالله» کثرت را به وحدت تبدیل میکند. اگر سطحی بنگرید میبینید که مثلا حافظ درباره شراب حرف زده است. یا حضرت امام خمینی در اشعار خود بیان میکنند که از مدرسه و محیط های ریایی دوری می کنند. باید زبان امام را درک کنی، زبان حافظ را بشناسی، زبان مولوی را بررسی نمایی، تا بفهمی چه گفته اند.
برای مشاهده کامل متن ادامه مطلب را کلیک کنید
ادامه مطلب ...