نامه دکتر صلواتی به رهبری - کلامی از سر دلسوزی....(2)

«باسمه تعالی»

سلام و درود بر رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران

با آرزوی توفیق و سلامتی برای حضرتعالی که یار و همرزم انقلابیون پیشین، همگام رزمندگان اسلام و رهبر بزرگوار امروز هستید.

اینجانب فضل الله صلواتی به عنوان یک دلسوز انقلاب، یک مبارز و مجاهد، یک ایثارگر، یک زجر کشیده در راه پیروزی بر نظام ستمشاهی و یک خادم ملت، خود را موظف به آن می دانم که برای تحقق آن نظامی که به رهبری خمینی کبیر و ادامه آن نهضت به زعامت حضرتعالی، تلاش نموده ام از باب «النصیحه لائمه المسلمین» با هدف استمرار نظام مبتنی بر اسلام و مردم سالاری نکاتی چند را عنوان کنم.

اول : فراموش نکردن آرمان های انقلاب که همانا برانداختن طاغوت و دیکتاتوری سپس تأسیس نظامی اسلامی مبتنی بر استقلال کشور حاصل از امنیت و آزادی برآمیخته از مشارکت مردم در تصمیمات حیاتی و بیان آزاد عقاید در ترویج تضارب آرا و جدال احسن

دوم : آنچه امروز برای همه خیرخواهان انقلاب دغدغه خاطر گردیده خدشه وارد شدن بر همان آرمانهاست،

امنیت کشور به بهانه رویکرد به استراتژیِ تقویت دفاعی، میدان را از دفاع به توسعه مرزها در کشورهای همجوار وارد نموده و عملا  این اجازه به دولتهای دیگر می دهد که از ایران آزرده خاطر شده لذا آنان در دفاع از خود، کشور ما را چه از لحاظ امنیتی چه از لحاظ اقتصادی آسیب پذیر و از این جهت و از زاویه دیگر موجب نیاز ما به حمایت دیگران همچون روسیه و چین نموده، استقلال و امنیت کشور را دچار آسیب کرده است.

چه بسا در آینده نه چندان دور خدای ناکرده شاهد تجزیه کشور و اثبات نظریه جنگ تمدن های هانتیگتن باشیم. لذا افزایش حوزه فعالیت نیروهای مسلح شاخه قدس سپاه پاسداران عملا این مولود انقلاب را با خطر و نهایتا پر خطر خواهد کرد که زیان آن نه تنها به حضرتعالی که به مردم و به میهن عزیز و مسلما بیش از همه به خود این نیرو وارد خواهد آمد، به همین لحاظ پیشنهاد تحدید این نیرو در راستای وظایف قانونی قوای نظامی در قانون اساسی کشور و وصیت امام راحل همچنین پایان نفوذ و موازی کاری آنان در حوزه سیاست نهادهای اطلاعاتی و فرهنگ و اقتصاد را انتظار داشته که به عنوان یک خواست عمومی به دور از پاراپاگانداهای سیاسی دستگاههای تبلیغی وابسته به آنان توسط آن مقام محترم خواستار و خواهان باشم.

سوم: به زعم برخی صاحبنظران بزرگترین عامل بی علاقگی مردم کشور به انتخابات، نظارت استصوابی می باشد که سلاحی در دست وابستگان و تصمیم¬گیران در شورای نگهبان است.

آنچه در تأسیس شورای نگهبان مدنظر مهندسین انقلاب و قانون اساسی بود نظارت بر مصوبات مجلس در تطبیق با شرع مقدس اسلام و قانون اساسی بود و دیگر هیچ.

نظارت استصوابی، متأسفانه تبدیل به سلاحی شده تا توسط آن نهاد، شایسته سالاری ذبح و به دنباله آن فرهنگ ریا و نفاق در جامعه و بین بازیگران سیاست نهادینه شود تا بدینوسیله با حذف منتقدان خیرخواه و خارج از سلیقه دست اندرکاران مسن شورای نگهبان دور از جامعه، فرصت طلبان با کمترین تعهد و سواد به راحتی به مناصب حکومتی دست یافته و به همین واسطه نفاق موجود در درون (فرصت طلبان) مروج و عامل فساد در سیستم اجرایی، قانونگذاری و قضایی گردند، مسلما نتایج این روش موجب آزار روحی حضرتعالی هم هست و نیاز به عنوان نمونه و‌ مثال ندارد که شورایی که موظف به نگهبانی قانون اساسی است خود بدعت گذار و بر خلاف قانون، به قانونگذاری مشغول باشد.

چهارم: دستگاه قضا از دادگستر بودن خارج و ترازوی عدالت به واسطه سیاسی شدن در کفه دیگر سنگین شده، متأسفانه رؤسای انتصابی به هیچ وجه عقاید سیاسی خود را در این منصب نه تنها فراموش نکرده بلکه شفاف به بیان علایق و‌گرایشات سیاسی عملا به ذبح شفافیت و آزادی بیان با داشتن قضاتی چون: مرتضوی، ‌منصوری و.... مشغول بوده و هست.

در سیستم اداری فساد و رشوه خواری و اثرگذاری آن بر عدالت موجب کندی یا تغییر احکام به نفع توانایان و ظهور امثال طبری ها و دولت آبادیها گردیده است.

پنجم: صدا و سیما که در عملکرد با آن هزینه بالا ظاهرا جمهوری دیگری جدا از جمهوری اسلامی ایران است و بعضا به جای آگاهی بخشی خط دهنده تصمیمات فردای تندروها بوده و هست، انتظار اصلاح این روند موجب تقویت نظام و بازگرداندن توجه مردم به رسانه ملی و‌ کمرنگ شدن صفت میلی بودن آن است.

ششم: حذف همه رانت ها از نهادهای منصوب به حاکمیت جهت تقویت اقتصاد و آزادی این بستر در تحقق برابری فرصت، به هدف هدایت رقابت آزاد و تعیین نرخ ها در عرضه و تقاضای بازار که منتهی به تثبیت بازار و ایجاد اشتغال، افزایش تولید و کاهش تورم و رفع موانع و افزایش رفاه جامعه و بستن راههای فساد و ‌بحران سازی است.

همانگونه که خاطر عالی مستحضر است غارت، تنها دست بردن در کیسۀ بیت المال مردم نیست، مسلما صندوق بیت المال را از حق خود محروم کردن هم مصداق فساد می¬باشد، معاف شدن یکسری از نهادها از پرداخت مالیات، ظلم به مردم و‌ایجاد رقابت نابرابر در اقتصاد است.

هفتم: حضرتعالی با دیگر انقلابیون در مقطعی همرزم و همراه و همفکر بوده و افتخار درک محضر امام خمینی(رحمه الله علیه) و شاگردی عالمان بزرگ را داشته اید، پس از پیروزی نهضت اسلامی در مجلس اول افتخار همکاری و علاقمندی به فعالیت در عرصه فرهنگ و سیاست را داشتم، حضرتعالی به واسطه استعداد در مناصب بالا و بنده به سبب علاقه به تدریس در دانشگاه و پژوهش، مشغول شدم، در این مقطع سنی که امروز و فردایی بیش نیست و دور از شهرت پست و مقام در کنار ملت خواهم بود و آن مقام گرامی هم در موقعیت والای رهبری نظام مشغول خدمت بوده، که پیوسته دعا می کنم خدایتان توفیق بیشتر دهاد.

وظیفه امثال من انعکاس خواست ملت و برنامه رهبری اندیشیدن و اتخاذ تدابیر بهتر برای ایران عزیز و ملت بزرگوار ایران برای فردای بهتر است، فردایی که از همۀ ما تنها اسم، خاطره و اثر می ماند و در هر موضعی خیر جامعه را درخواست داشته و صلاح آنان را که صاحبان اصلی انقلاب هستند، خواستاریم.

متأسفانه انقلابیون گذشته مورد شماتت هستند که با تلاشهای خود نتوانستند کشور را در چهار دهۀ گذشته مدیریت کنند!

امروز کفۀ مطالبات مردم با دیروز متفاوت و مسلما فردا به احتمال زیاد بالاتر است، اگر دیروز ولایت فقیه تنها خواستگاه جامعه بود و این مهم توسط رهبر فقید و اکنون زعامت حضرتعالی تا اینجا به انجام رسیده است. آیا در فردای بدون شما (که انشاالله عمرتان مستدام باد) فقیهی را سراغ دارید که توانی مشابه در خود عیان کرده باشد، و شما همچون امام راحل آسوده خاطر باشید و مردم از همۀ ما به نیکی یاد کنند؟

نیروهای نظامی خلاف تصور امثال بنده را داشته باشند اما مجبور به تکرار این سخن ناپلئون بناپارت هستم: «شاید به سرنیزه مدتی کوتاه بشود تکیه داد اما بر روی سرنیزه نمیتوان نشست.»

تکیه به سرنیزه توان داد و لیک        /              بر سر سرنیزه نباید که نشست

قاطبه مردم ایران قبل از ما مسلمان و بعد از ما هم مسلمان و شیعه باقی خواهند ماند، پس چه بهتر اینکه شورای ولایت فقیه با شرکت فقهائی جوان و دانا آغازگر و‌ پرچمدار اصلاح گردند. سخنان حضرت امام را در روز 12بهمن در بهشت زهرا عملی کنند و به اصلاح قانون اساسی بپردازند و اینکه «کسی اجازه ندارد برای نسلهای بعد تصمیم گیری کند.» قدرت را به واسطه یکسری از اصلاحات به مردم بازگردانده و استمرار نظام را به واسطه دوستی و مهر و‌ واگذاری امور به اهلش موجب شوند که این همانا سنت رسول الله(ص) می باشد که: «در اجماع امت من خطایی وجود ندارد» و امید که کمتر وجود داشته باشد.

از قادر بی همتا و خالق یکتا، بخشایش و خیر و سلامتی شما را خواستار است.

ارادتمند

اصفهان - فضل الله صلواتی

خردادماه سال 1400