زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

ویژه نامه اصفهانی ها در سالگشت آیت الله هاشمی رفسنجانی


هاشمی اسوۀ تلاش و فعالیت



فضل الله صلواتی



منتشر شده در: ویژه نامه «یادآور» ضمیمه روزنامه اصفهان زیبا، دیماه 1396

(ضمیمه تاریخ معاصر اصفهان)



روزها به دنبال هم می­گذرند و ایّام طی می­شود تا شخصیت­های مفید و مؤثری در جامعه پیدا شوند و قدم­هائی در راه اصلاح جامعه بردارند.


سالها باید که تا صاحبدلی پیدا شود

بوسعیدی در خراسان، یا اویس اندر قَرَن


آدمها چه بسیار می­آیند و می­روند، هر روزی چه بسیار لشکرها از رحمها به سوی خاکدان و از دنیا به آخرت رهسپارند، ولی آنها هرگز مانند پیامبر(ص) و علی(ع) نمی­شوند.

«از هزاران تن یکی­شان صوفیند

دیگران در سایه او می­زیند»


تنها افرادی خاص، برتری پیدا می­کنند و وجودشان برای مردم مفید می­شود، رهبران بزرگ، فلاسفه و اندیشمندان عالی­مقام، چه تعدادی بودند؟ و چرا فراوان نیستند؟

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را                            

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید


این نخبه­ هائی که در هر قرن و یا در سالهائی به دنیا می­آیند چگونه حاکمیت پیدا می­کنند؟ چگونه هدایت و رهبری دارند؟ به چه صورت علم و تجربه فرا می­گیرند؟ چگونه همچون امیرکبیر و چون دکتر مصدق ، هر چند مدت محدود، زمام رهبری مردم را در دست می­گیرند، جامعه از برکت وجود آنان بهره­ور می­شود.

آیت الله هاشمی کتاب زندگی پرماجرای «امیرکبیر» را نوشت، باشد که خود نیز برای آینده امیرکبیری باشد برای ایران که مدتها بود کتاب «سرگذشت فلسطین» را ترجمه کرد، تا یاران را در آن مسیر قرار دهد، بعد از انقلاب سردار سازندگی شد، برای آبادانی ایران نهایت تلاش را داشت.

از چهره ­هائی بود که سربلندی و اعتلای ایران را خواستار می­شد، تا آنجا که در توان داشت، تلاش کرد، لحظه­ای کوتاه نیامد، و خودِ من ناظر بودم که در مسیر انقلاب، در طول جنگ، در فعالیت­های انقلابی، در شورای انقلاب، در مجلس شورای اسلامی، در هنگام ریاست جمهوری، در مجمع تشخیص مصلحت نظام و... هر جا که بود فوق­العاده بود، تمام وجودش خدمت به ایران عزیز بود، اعتلای ایران را می­خواست، اصلا به غیر ایران و اسلام فکری دیگر نمی­کرد، اگر با عربستان یا دیگر کشورها کنار می­آمد و اعمال نفوذ می­کرد برای ایران بود، چه کنیم که یاوه­سرایان و ژاژخوایان، نمی­خواهند که ایران هماره عزت یابد و در جهان قدرتمند و سربلند گردد، پیوسته به ریشه­ ها می­زنند، با کمک استعمارگران می­خواهند امثال امیرکبیر و مصدق و بازرگان نباشند، آنها را منزوی می­کنند و به صورتی از میان برمی­دارند.

آنها که معرفت دارند، نیک­مردان خدمتگذار را می­شناسند، معلوم نیست چرا اسباب دست مغرضان می­شوند؟ جلوی چند کودک را نمی­گیرند؟ که به بزرگان اهانت می­کنند! و مجلس­ها را برهم می­زنند.


امثال مرحوم هاشمی رفسنجانی همیشه صادق و لایق بوده­اند، مهم آن است که مردم لیاقت استفاده از نور وجود او را داشته باشند، هاشمی از عوامل اصلی انقلاب اسلامی در ایران بود، برای امام خمینی(ره) بهترین مشاور و همراه و همگام بود، حضرت امام او را نهایت دوست می­داشتند و به او علاقمند بودند، هاشمی غیر از اجرای فرامین امام، به چیز دیگری فکر نمی­کرد.


دست­های توطئه­­ گر و پشت پرده که هر زمانی به صورتی از آستین نفاق به در می­آیند، تصمیم گرفتند که هاشمی را هم از صحنه خارج کنند،  نیروهای خودسر، گروه ­های فشار، چماقدارانی که به سعادت ملت نمی­اندیشیدند به همان درآمد چماقداری و نهار و شامش فکر می­کردند، با وی به مخالفت برخاستند، رهبران آنها نمی­خواستند که آقای هاشمی که از همه لایق­تر بود، رئیس جمهور یا رئیس خبرگان شود، محور انقلاب را برای هدایت انقلاب، ردّ صلاحیت کردند. وقتی او را کنار گذاشتند، به یکدیگر لبخند زدند، با مرگ او مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، یتیم شدند، حالت دیگری پیدا کردند، در دانشگاه آزاد، هاشمی­زدائی پدید آمد، مدیران لایقی را که در آن دانشگاه به بهترین وجه مدیریت می­کردند، کنار گذاشتند، هر سمتی را که هاشمی داشت به تندروهای جناح خاص واگذار کردند و برای تحت فشار قرار دادن و شکست او، پسر و دخترش را زندانی کردند، هدف آن بود که هاشمی شکسته شود، ولی مردم تهران نمایندگانی را که او برگزیده بود، مورد توجه قرار دادند و به آنها رأی دادند، شورای شهر از یاران او شدند، همانها برگزیده شدند که هاشمی می­خواست، فرزندش را با بیشترین آراء برای شورای شهر برگزیدند و این حق­شناسی مردم  به آقای هاشمی بود که بی­ صدا انجام شد.


رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود آوردند: «.... هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد. او نمونه‌ی کم‌نظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستم‌شاهی و از رنج‌دیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود. سال‌ها زندان و تحمل شکنجه‌های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است. با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی‌شناسم که تجربه‌ای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ‌ساز به یاد داشته باشم....»


 مردم حتی در تشییع جنازه او، حق  آن بزرگوار را برآورده کردند، پس از تشییع حضرت امام(ره) بیشترین تشییع­کننده برای هاشمی بود، کسی معتقد نبود که ایشان اشتباهی نداشت، ولی اشتباهاتش قابل بخشش بود، و مردم از سر عنایت در تشییع جنازه باشکوه  او، باخلوص حاضر شدند و با نهایت اخلاص بدرقه­اش کردند.

خدایش بیامرزاد که با تلاش زندگی کرد و با تلاش فعالیت نمود و با سعادت مرد.

(قدس الله نفسه الزکیّه)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.