زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

مکتب عاشورا

مکتب عاشورا

فضل الله صلواتی



انتشار در مجله پیام ابراهیم

(جامعه زنان انقلاب اسلامی)

شماره 23 - 1396

مدیر مسئول: خانم اعظم طالقانی



 

     عاشورا زندگی است، حرکت است، یک جریان تاریخی است که چگونه می‌توان با ظلم مبارزه کرد؟ وظیفه هر مسلمان، بلکه هر انسانی است که ریشه ستم را از جهان برکند، تا خلق خدا آسوده باشند، انسانیّت حکم می‌کند که موری به ستم پامال نشود، به اندازۀ شاخ حجامتی خونی به ناحق ریخته نگردد.

حضرت علی(ع) فرماید: «من حاضر نیستم که دانۀ جوی را از دهن مورچه‌ای به زور بگیرم»، آنهائی که بی‌مهابا خون مردم را می‌ریزند و اموال آنان را به یغما می‌برند، هتک ناموس می‌کنند، آیا بوئی از آزادگی و انسانیبت برده‌اند؟ گرگ‌های خونخواری هستند که از هر فرصتی استفاده می‌کنند و خوی ددمنشانۀ خود را بروز می‌دهند.

حسین‌های تاریخ، به هر قیمتی که شده باید جلوی این گرگ‌ها را بگیرند، گرگ که قانون و ایمان و انسانیت را نمی‌فهمند، رحم و مروّت را درک نمی‌کنند، امروز در میانمار، صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، خانه‌هاشان را آتش می‌زنند، هزاران تن از مردم را آواره بیابان‌ها می‌کنند، حیران و سرگردان، گرسنه و تشنه رهایشان می‌نمایند، هر چه جوامع به اصطلاح متمدن امروز، پیش می‌روند، بر قساوت، جهالت و ددمنشی آنها افزوده می‌گردد.

در این زمان در میانمار، در غزه، در یمن چه می‌گذرد؟ ظلم و ستم و کشتار تا کجا باید ادامه پیدا کند؟ لیاقت و شعور اجتماعی و ایمان به کجا رفته است؟ آیا اینها که تفنگ به دست دارند و انسانها را قتل‌عام می‌کنند، به خدائی، به قیامتی، به انسانیتی ایمان دارند؟ حتی مانع رساندن دارو و غذا به مظلومان و به رنج‌دیدگان می‌شوند! این راه خطا به کجا ختم می‌شود؟ مگر جهنم غیر از این است؟

حسین(ع) معلم بشریّت، فرزند رسول خدا(ص)، با خون خود می‌خواهد به همگان درس آزادگی بدهد.

«گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش»، ولی گوش شنوا و چشم بیدار کجاست؟

حسین(ع) با جان‌فشانی خود و یارانش نشان داد، که قدرت‌های مسلط زمان در مسیر اسلام نیستند، اینها جانشین محمد(ص) نمی‌باشند، اینها بوئی از اسلام و مسلمانی نبرده‌اند، بنی‌امیّه معاند با اسلام و مسلمانی و اهل بیت محمد(ص) هستند.

قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ»، (أنبیاء/73)

وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ (سجده/24).

امام حسین(ع) مظهر صفات برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاه»

رهبری مسلمان‌ها و بیان قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها افتاد، مطابق میل و منافع خودشان تفسیر می‌کردند، امام حسین(ع) رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از طنین صدای امام حسین(ع) تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعۀ آن روز مسلمانان را برملا و مردم را از خواب غفلت بیدار کرد امام(ع) فرماید: «شما را به زنده ساختن آیات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»

حسین و یارانش شهید می‌شوند تا حق بماند، اسلام پایدار گردد، قرآن اصالت خود را نگهدارد، واقعیت‌ها روشن و آشکار شود، افول و اضمحلال بنی‌امیه و قدرت ابوسفیانی از همان روز عاشورای سال61 آغاز گردید.

عاشورا چه بسیار مردمی را تا امروز به فکر انداخت که حق و باطل از هم جدا هستند، هرکس ادعای مسلمانی کند، مسلمان نیست، هر کس که به ناحق پیشوائی مسلمانها را در دست گرفته، نمی‌تواند جانشین پیامبر(ص) باشد.

اصلاح جامعۀ اسلامی آن است که مدعیان دروغین را به مردم معرفی کنند، فساد و انحراف آنها را آشکار نمایند، همانطور که مسلمان‌ها به امام باید معرفت داشته باشند، دشمنان را نیز باید بشناسند، جامعه را از آنها برحذر دارند.

گاهی به کشته گشتن و گاهی به کشتن است

             ترویج دین به هر چه زمان اقتضا کند

امام حسین(ع) خود و فرزندانش و یارانش به قربانگاه بنی‌امیه رفتند، تا وسیله‌ای باشند برای ریشه‌کن کردن ظالمان، کشته شدند برای رسیدن هدف عالی و غایی الهی، دیدیم که به اهداف خود رسیدند، نام بنی‌امیه را در جهان به بدی و بدکاری ثبت کردند و تا سال132 هجری دیگر اثری از آثار بنی‌امیه باقی نماند، علاوه بر کشته شدن همۀ مردان آنها به دست عباسیان، جنازۀ مردگان خلیفگانشان را از زیر خاک بیرون کشیدند و آتش زدند و خاکسترشان را بر باد دادند و این است سرنوشت شوم ظالمان که جز لعنت و نفرین چیزی برای آنها نماند.

«ظالم از دست شد و پایه مظلوم به جاست»

و این است حاکمیت حسین(ع) بر جهان هستی، و هر سال محرم را می‌بینیم که با چه شور و غوغای بیشتری جلوه‌گر می‌شود، هر کسی با هر تفکری و هر برداشت و بینشی، عرض ارادتی خاص به ساحت مقدس آن امام همام دارد، به عنوان عزاداری سیدالشهداء، برنامۀ سازندگی و معرفت‌شناسی امام حسین(ع) را دنبال می‌کند، پرچم امام حسین(ع)، مدیحه‌سرائی و مراثی او، تعزیه‌داری و ذکر مصائب او، همه و همه سازنده است، اگر هدف اندیشه‌های حسین(ع) باشد، و تنها هدف عزاداری، روضه‌خوانی و مداحی نباشد، حقایق نیز گفته شود، حسین(ع) و عاشورا و محرم، دانشگاهی شود برای تربیت انسان‌های آزاده، برای اجرای عدالت در جهان بشریّت، که این راه حسین(ع) بود.

«الا لعنه الله علی القوم الظالمین»

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.