صادق خلخالی: به هر حال این گوی است و این میدان و این انقلاب و این روزگار ما. تراژیک یا غیر تراژیک، کاری نمیتوان کرد، همان گونه که این افراد نیز ابتدای انقلاب و در برابر قاطعیت من برای اعدام سرسپردگان رژیم شاده کاری نمیتوانستند بکنند. در که همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد .
پاسخ فضل الله صلواتی ،نماینده مجلس اول شورای اسلامی به ادعاهای صادق خلخالی
بسمه تعالی
صادق خلخالی : خوب ما همیشه به این مجاهدت علاقه داشته ایم . دیدی که روی رساله ام هم نوشته ام فقیه مجاهد ، در صورتی که می توانستم بزنم فقیه عالیقدر...
صادق خلخالی: یک حکم واحد ندارند. ابعاد فساد باید بررسی شود. مسلم است فیلمسازی که یک فرضیه الهی مثل حج را با احوال یک معتاد یکسان دانسته است، مجازات سنگینتری دارد، نسبت به فیلم سازی که ابعاد کوچکتری از فساد را به نمایش گذاشته است، یا فیلمی که در آن بازیگر مردی با زن شوهر داری، جلوی دیدگان مخاطب آمیخته و عمل زنای محسنه مرتکب شده است با فیلم دیگری که فقط به لحاظ روابط عادی بین بازیگران مبتذل شناخته میشود، کیفیت اجرای حکم الهی متفاوت است. اگر فرصت مییافتم، پس از مجازات سران رژیم فاسد گذشته، برای احیای هنر اسلامی، همه عوامل تولیدات فساد هنری دوران طاغوت را به محاکمه میکشاندم. یک کتاب هم دیدید که من راجع به عرفان و هنر اسلامی نوشته ام ...
صادق خلخالی: بله. فیلم قیصر بر خلاف فیلم گوزنها فیحد ذاته مشکلی نداشت، اما در آن برهه زمانی احتمال فتنه انگیزی هایی در استفاده از آن وجود داشت که صلاح دیدم نمایش آن متوقف گردد. خود این کارگردانش هم ( مسعود کیمیایی ) که همان اول انقلاب بچه های کمیته ظاهرا خمره شراب گیری و عرق کشی و دویست ، سیصد گرم تریاک ازش گرفته بودند...
صادق خلخالی: درباره توقیف فیلم در دیکتاتوری شاه ساواکیها باید توضیح بدهند، اما ما فیلم را توقیف نکردیم. در این مورد اگر راست می گویند چرا نمی روند آن ها را محاکمه کنند؟
صادق خلخالی: به هر حال توقیف فیلمها در زمان شاه به وسیله ساواک نشانگر گوشهای از جنایات آنهاست. برخورد قهری با هنر و هنرمندان راهکار پسندیدهای نیست..
صادق خلخالی: ساواک در توقیف فیلم ها ملاحظات امنیتی را لحاظ میکرد. مثلا به خیال آنها گوزنها ضد سلطنت بود. ما حکومت سلطنتی نیستیم. بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم. صاحب حکومت ما خداوند است و فیلمهای سینمایی اگر مخالف این رویه نباشد، بلااشکال است...
صادق خلخالی : خب فقها چکاره اند؟! اگر این کارها را نکنند که ول معطل اند . این ها کار می کنند و سینما را اصلا در نظام اسلامی آخوند ها می توانند درست کنند...
صادق خلخالی: انقلاب الحمدالله توانست بسیاری از میراثهای دیکتاتوری شاه را نابود کند...
صادق خلخالی: هر موجی که تعلق به دیکتاتوری شاه بود باید نابود میشد. پس برای چه انقلاب شد؟ قرار نبوده سنتهای هنری پیشین برقرار بماند. یک عده هم مردم فریب بودند و میخواستند خودشان را در صف مبارزات مردم بیاورند. شبها عرقشان را میخوردند و اسم پیشرو بر خودشان گذاشته بودند. فیلمهایی که در آن ها زنا و لواط می شد، پیشرو بودند؟!
صادق خلخالی: در همین فیلم قیصر که میگویید آغازگر موج نوست، یادم هست با دختر فیلم زنا میشود. این مخالف اسلام و تربیت دینی است. سوژه کردن تجاوز به ناموس مردم کجا در مبارزات اسلامی مردم، ضد رژیم شاه بود؟! این ها تحلیلهای گمراه کننده است که حقیقت سینمای قبل از انقلاب را کتمان میکند...
صادق خلخالی: من قبل از انقلاب همش تبعیدم می کردند این شهر و آن شهر. البته بیکار که می شدیم از مطالعه و تحقیق تلویزیون نگاه می کردیم ، ولی پیش نیامد که اصلا سینما برویم. حالا شاید خیلی ها باورشان نشود که من تو عمرم سینما نرفتم ، ولی فرصتی پیش نیامد که بریم داخل این سالن ها. فیلم دیده ام ، اما از تلویزیون بوده است . بعد هم من بیکار نبودهام که بر سینمای فاسد آن دوره دقیق شوم و آمار بگیرم که در کدام فیلمها لواط شده است و در کدام فیلمها زنا. کلیت آن سینما چنین بود. عده فراوانی از هنرمندان فاسد رژیم گذشته عفو شدند و اکنون که آزادی ها گسترش یافته حتی آن بازیگری که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی متهم به زنا بود با شروطی در سینمای ایران به فعالیت پرداخته است...
صادق خلخالی : همین که ...موی سرخ را بازی کرده....
صادق خلخالی : آهان . همین آقا را آوردند پهلوی من ، تعریف کردند که چه کار کرده با این زن های تو فیلم . حکمش اعدام بود ، اما شانس آورد که چی شد اعدام نشد یا پشیمان شدم. آزاد شد و البته این آزادی موهبت مقدسی است که فاسدین و فاسقین نباید آن را به ابتذال بکشانند و به وسیله آن ارزشهای انقلابی را نابود کنند. برای حفظ این ارزشها جامعه به خلخالی دیگری نیاز دارد و عرصه فرهنگی و هنری ایران بیشتر تشنه این امر است...
صادق خلخالی: ما نیازمند نظریه های هانتینگتون و ... نیستیم. اسلام فلسله و نظریه عرصه های مختلف زندگی است. برای تحلیل جامعه مان به تحلیلهای عوامل استکبار نیازی نداریم. توحید، عدالت، نوع دوستی و ... نزد اسلام ارزش است و نیازی به بازنگری و بازسازی هم ندارد. ارزشهای انقلابهای حقیقی هیچ گاه رنگ نمیبازند و از بین نمیروند. این انقلاب های مادی در شرق وغرب بودند که پس از گذشت زمانی ارزشهایشان مورد تردید واقع شد. انقلاب اسلامی، انقلاب مادی نبود. یک انقلاب معنوی حقیقی بود...
صادق خلخالی: اما و اگری وجود ندارد. ارزشهای انقلابی که در جامعه ما از بین نمیرود. ارزشهای انقلابی ما وامدار از دین اسلام است و این وامداری راز جاودانگی آن ارزشهاست...
صادق خلخالی: ذهنی بودن ارزشها یعنی چه ؟
صادق خلخالی: این ها تعاریف دینی نیست. ما استنادمان باید به فقه باشد. مثلا وقتی من میگویم آزادی سینمایی تا آنجا برای من ارزش است که به دین اسلام ضربه نزند، این یک تعبیر درون دینی است. اگر قرار باشد هر کس در ذهن خود فکر کند که فلان چیز با ارزش و فلان چیز بی ارزش است و کسی دیگر چیز دیگری فکر کند که یک بلبشوی بزرگ به راه میافتد. داوری اشخاص که نمیتواند چیزی را بی ارزش یا با ارزش تلقی کند. ما در زمینه سینما معتقدیم که فیلمهای سکسی مغایر ارزشهای اسلامی هستند. زنا و لواط را نباید نشان داد. نباید آب و رنگ زنان در سینما به گونهای باشد که جوانان به راه استمناء کشیده شوند. اینها خیلی ملموس است، کسی نمیتواند در ذهنش خیال کند که فیلمی که زنا را نشان میدهد، ضد ارزش نیست. میتواند؟!
صادق خلخالی : من مثلا همچین چیزی که شما می گویید را واقعا ندیدم...
صادق خلخالی : خب این چه ربطی دارد؟ نمی شود که فیلم سکسی بسازند و آخرش مثلا بگویند به زن فیلم که خیلی خری و بعد بگویند این تقبیح کرد سکس را ، پس خوب است بگذاریم جوان و نوجوان و... ببینند. نمی شود...
صادق خلخالی : حالا این باغ ها را کی دستور داده ببندند؟
صادق خلخالی : همین هایی که می گویی مردم می خواهند باز شود ؟
صادق خلخالی: این حرفهایت را مقداری قبول دارم، اما هیچ کدام از مسئولین فرهنگی به ما مراجعه نکردهاند تا برایشان گشایش فقهی کنیم. مسایل فرهنگی – هنری از ابعاد پیچیده و گسترده ای برخوردار است و بهبود آن از عهده و توان کارشناسان کنونی ایران خارج میباشد. البته وزارت فرهنگ و هنر ایران را منطبق بر قرآن و سنتهای اسلامی کند، لیکن برخی با ایجاد شبهه های ارزشی آن را با بن بست روبرو میسازند...
صادق خلخالی: مثلا میگویند عطاالله مهاجرانی اسلام را نمیشناسد. ضد دین است. یکی از این دیوانه هایی که تو حوزه گاه پیدا می شوند گفته بود مهاجرانی در سیا ] سرویس اطلاعاتی آمریکا [ کار می کند. اصلا مگر شوخی است ، یارو نباید حداقل اگر این کار را می کنه دو سه بار در سال به ادارش بره ؟
صادق خلخالی : بله. این ها کار و زندگی دارند...
صادق خلخالی : خلاصه این طور نیست که راجع به مهاجرانی می گویند. راه عطا الله مهاجرانی، این سید جلیل القدر، یکی از بهترین راه هاست. او خودش اهل قلم است، درس مقدمات خوانده و اصلا یکی از طلبه هاست. ولی متاسفانه اذیتش میکنند و این جناح ها میگویند ارشاد هم باید در دست ما بود باشد.
صادق خلخالی: فرقی نمیکند. به هر حال اگر ارشاد را به دست اینها بدهید، میبینید اوضاع مطابق سلیقه پیغمبر در نخواهد آمد.
صادق خلخالی: مشخص است . جناحها. جناحها که درد دین ندارند. درد قدرت دارند. ارشاد را نباید به دست همین ها داد.
صادق خلخالی: حالا این را من نمیدانم و به من هم مربوط نیست. ایشان دلش خواسته و به آن جا رفته است. من هم به مجمع روحانیون مبارز رفته ام . خب خلاصه هر کی یک جا باید برود دیگر.
صادق خلخالی : خب مثلا اگر بروند به مجمع روحانیون مبارز بهتر است و معلوم است در خط انقلابند و...
صادق خلخالی : من اینها را درست نمی شناسم ، حالا انقلاب هم که یک خط ندارد که بگوییم همه در آن باید باشند ، چند خط دارد که روحانیون مبارز هم که ما هستیم و مجاهدت کرده و می کنیم در آن خط هاست. چی می گفتم؟
صادق خلخالی : خب مهم این است که هنر پس از حماسه دوم خرداد 76 طریقه تعالی را طی کرده و اگر رویه کنونی را ادامه دهد به جاودانگی نائل خواهد شد. توسعه هنری ای که موازی با توسعه سیاسی و توسعه فرهنگی در پیش گرفته شده است از چهارچوبهای عقیدتی و اسلامی محکمی برخوردار است. از آن رو که اهل قلم، اهل هنر واهل دین در راس مسئولیتها قرار گرفتهاند اسباب خوشحالی برای فقها و ما مراجع عالیقدر فراهم شده است. اگر چنین نبود روزگاری میرسید که فضلا میگفتند: فاتحه اسلام را باید خواند. با این حال متاسفانه هنوز دار و دسته مهاجرانی را اذیت میکنند.
صادق خلخالی: بله، آدمهایی هستند که مرتبا میگویند آن آروزی ما حاصل نشد، حال آنکه آرزوی اینها، آن هنگام حاصل میشود که فرهنگ به تمام معنا، فرهنگ نماز، روزه، جهاد انقلاب و فرهنگ خواسته های مردم مدنظر گرفته شود. وقتی چنین شد میبینیم باب آن خیلی وسیع است.
صادق خلخالی: یک وقت فرهنگ امیرالمومنین دربرابر فرهنگ معاویه قرار است سنتهای گذشته را ویران کند و یک وقت فرهنگ معاویه در مقابل فرهنگ ابوبکر یا عمر وعثمان است. فرهنگ علی (ع) اسلام حقیقی بود و غیر از اسلام حقیقی چیزی مد نظر نداشت، لذا در نهج البلاغه چندین بار توصیه میکند که بیایید و بنشینیم تا مشکلات جهان اسلام را حل کنیم. برخی میخواهند بگویند امیرالمومنین (ع) یک دقیقه حاضر نشد با معاویه بنشیند، حال آنکه معاویه در مملکت قدرتمند شده بود و میخواست خواسته هایش را پیاده کند. علی (ع) میخواست جلوی هرج و مرج را بگیرد، و گرنه جلوی فرهنگی را گرفتن که کاری ندارد. اگر به فرهنگ ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) نگاه کنید، میبینید که این فرهنگ، فرهنگ ثروت نبود، فرهنگ شوکت نبود، فرهنگ حقیقی اسلام بود. این یک الگوی پیاده شدنی برای امروز ماست. فرهنگ در جامعه ما بر خلاف رویه پیغمبر است.
صادق خلخالی: بخشی از فرهنگ ما بر خلاف رویه پیغمبر است.
صادق خلخالی: نکشیدم...
صادق خلخالی: وظیفه من نبوده است که بروم اندازه بگیریم و ببینم کدام بخشهای فرهنگی منطبق با رویه پیغمبر بوده وکدام بخش ها منطبق نبوده است. یک نمونه اش همین صدا وسیماست. شخص آقای علی لاریجانی مشکلات فراوانی دارد که در دادگاه باید به آن رسیدگی شود.
صادق خلخالی : من اسناد از این موجود زیاد دارم. او بلایی سر حاج شیخ صادق تسوجی آورد که در شان یک انسان مسلمان که نه ، اصلا در شان آدم نبود. می خواستند این بنده خدا را آلت دست قرار دهند و بنشینند و کنارش سینه بزنند ، بعد ظاهرا بعدش دیدند این ناجوری دارد و شاید گند کارشون در بیاید و دست از حرکاتشان برداشتند . نه آقای علی لاریجانی ، بلکه برادرش محمد جواد نیز صلاحیت ریاست صدا و سیما را ندارند . آن بدبخت که خودش را نابغه کل می داند. چه آبروریزی ای کرد رفت با سفیر انگلیس نشست به فالوده خوردن.
صادق خلخالی: من تمدن تکنولوژیک را نمیشناسم. تمدن اسلامی پایه و مبنای زندگی ما ایرانیان بوده و هست. سازه های نو فرهنگی هم تا زمانی که مخالف تمدن اسلامی نباشد، بلااشکال هستند. منتها منظور شما از سازه های نوین ذهنی یا مادی را درست نمیفهم.
صادق خلخالی: مثلا چه سازه های ذهنیای وارد سینما شده که باید احکام نوینی صادر کرد؟
صادق خلخالی: بله. اگر این آقایان گفته اند که درست است و میشود.
صادق خلخالی: زن مسلمان بیحجاب ایرانی را که برای عموم شناخته نشده است، از طریق سینما و تلویزیون میتوان نمایش داد شناخته شده بودن زن مشکل ایجاد نمیکند. در حقیقت مشکل به محیط باز میگردد و تجویز این عمل منوط به فریبنده نبودن زن در تصویر است واینکه آن فیلم اشاعه فحشا نکند. در این صورت مشکلی ندارد. من خیلی باز فکر میکنم و معتقدم حتی در فیلمهای پیش از انقلاب اسلامی که زنی به زمین میخورد و مردی دست آن را گرفت و بلند میکرد، در صورتی که شخصی در آن محیط حضور نداشت، عمل خلاف شرعی رخ نمیداد. حتی دست دادن زن و مرد در فیلم اگر مبتنی بر مناسبات مفسده انگیز و هوس بازانه نباشد، بلامانع است. ولی اگر در فیلمی دختری با زینت و آرایش غلیظ نمایش داده شد، منجر به اشاعه فحشا میشود و آقایان هر چقدر هم بگویند دخترک مروج فساد نیست، سخنانشان بالاثر است. مثلا این چهارهزار دختری را که این هاشمی رفسنجانی برداشته از ترکمسنان آورده و اینها را در فیلمها نشان میدهند که دارند ورزش میکنند،در صورتی درست است که کمک به رواج مفسده نکند. افعال باید با خلوص نیت همراه باشد و با کمک همان تمدنی که گفتید خیلی از مسایل هنری را میتوان حل کرد.
صادق خلخالی: بله. با همین تمدن در غرب خیلی کارها کردهاند.
صادق خلخالی: خب شما گفتید چی هست ، من هم فهمیدم. بعد هم لازم نیست ما روحانیون همه چیز را که بشناسیم، وگرنه نمی گفتند آخوند ، می گفتند فیلسوف. قسمت های خوب این تمدن را باید استفاده کرد. منظورم بخش فنی آن است. آب و رنگ فیلمهای خارجی به سبب همان بخشهاست . این فیلمها اگر سازنده باشد و برخوردار از اغواگری نباشد میتواند مورد استفاده مسلمانان قرار گیرد. ما نمیتوانیم با دست خود اسلام را از بین ببریم که میخواهیم فرهنگی را از خارج به این جا بیاوریم. خیلی از این فیلمها سکسی است و باید مواظب بود. سکس فرهنگ ما نیست و فقهی که این مسایل را مجاز میداند، فقه ما نیست. یک عده دنبال منافع خودشان هستند و می خواهند فقه را متناسب با منافع خودشان تغییر دهند. من اینگونه نیستم. من میگویم فرهنگ پیاده شود و افرادی هم بیایند از این فرهنگ استفاده کنند.
صادق خلخالی: فرهنگ فریبنده نباشد. فرهنگ آموزنده باشد.
صادق خلخالی: در چه زمینه مثال بیاورم؟
صادق
خلخالی: به عنوان مثال شهید مرتضی مطهری نقدی را بر فیلم محلل (نصرت
کریمی) نوشتند. آیت الله مطهری برایم تعریف میکرد که : رفتیم مچ کارگردان
این فیلم را گرفتیم و گفتیم موضوع محلل که به شما مربوط نیست. شما با این
فرهنگی را میخواهی پیاده کنی؟! کارگردان فیلم هم جوابی نداشت.
خلخالی : بله...
صادق خلخالی: کلا از حیثی موافق سینما هستم و از حیثی مخالف. اگر اشاعه فحشا شود ما مخالفیم. محلل قصد اشاعه فحشا و توهین به دین اسلام را داشت.
صادق خلخالی: به هر حال قصدمان بود که با این جماعت چنان برخورد شود که دیگر کسی فکر اهانت به مقدسات به ذهنش خطور نکند. سازنده محلل را من بودم اعدام می کردم. به مطهری هم گفتم با چند تا اعدام این ها ادب می شوند و چند سال بیمه ایم. یعنی جامعه بیمه است. اما ایشان زیاد موافق نبود و امام هم از طریق آقای مطهری متوجه شدند موضوع برخورد ها را که بنا داشتیم بکنیم و منع کردند...
صادق خلخالی : جوابتان را دادم.
صادق خلخالی: مشخص است. فرهنگ مطلوب این نیست که از یک جا درست کنیم و از یک جا باز کنیم. نباید کلاه شرعی بگذاریم و حقه بازی کنیم. هدف نباید این باشد. یک دختر چهارده ساله را زینت و زیور کنید و لب و صورتش را زنگ و روغن بمالید و سپس وارد صحنه کنید، اگر هم بگویید اشاعه فحشا نیست، خود به خود اشاعه میشود. آقای وزیر ارشاد چه بخواهد و چه نخواهد این گونه فتنه انگیزی میشود. من عقیده ام این است که هیاتی از فقها و دانشگاهیان جمع شوند و موارد مفسده انگیز را مشخص کنند.
صادق خلخالی: تا جایی که مفسده انگیز نباشد.
صادق خلخالی: مثلا نباید ارکان اسلام و حکومت را مورد تعرض قرار دهند. باید این آدمهایی را که میگویند باید حد را از بین برد و قصاص را ساقط کرد، سانسور کند.
صادق خلخالی: سانسور کند . زندان راه حل خوبی نیست. در آزادی های نسبی نباید موازین شرعی را زیر سوال برد. آنهایی که این موازین شرعی را زیر سوال میبرند چه قصد و غرضی دارند؟ میخواهند بگویند دین با ذائقه شان جور در نمیآید؟ ذائقه آنها غیر ذائقه اسلام است. اسلام میگوید این کتاب، این فرهنگ، این حکومت جور دیگری باشد. در خارج از ایران هم کشورها از فرهنگ خودشان کوتاه نمیآیند. در سوئیس من رفته بودم و سانسور دولتی خیلی بیشتر از کشورهایی بود که اتفاقا ادعای آزادی هم نداشتند. مثلا آن جا موسیقی را سانسور میکردند،حال آنکه ما خیلی از موسیقیها را جایز میدانیم.
صادق خلخالی: درست به خاطر ندارم، اما سانسور بود. در حالی که ما سانسور درچنین زمینه هایی نداریم.
صادق خلخالی: اگر مفسده انگیز باشد، خیلی چیزها دارای حرمت شرعی است. اکثر موسیقیها در دین اسلام جایز است. مرحوم فیض کاشانی، شیخ انصاری و ... آراء سازنده ای درباره موسیقی دارند...
صادق خلخالی: این موسیقی پاپ اگر منطبق با موازین اسلامی شود، اشکالی ندارد جایز است.
صادق خلخالی:من مقصود آن را نمیفهمم...
صادق خلخالی: بله: مقصودشان را نمیفهمم. بهتر از این نمیتوانم بگویم. موسیقی پاپ و امثال آن هم تا آنجا خوب است که به فرهنگ ما تعرض نکنند. ما فرهنگمان را به هر قیمتی که شده است، نگه میداریم. آن موقع که هویدا لخت میخوابید به او میگفتم که معلوم است شما اصلاً فرهنگ ایرانی و اسلامی را نمیشناسی که چنین میکنی.
صادق خلخالی: چون کار مخالف شرع و مخالف فرهنگ ما میکرد. پاسداران از دیدن او در آن حالات خجالت میکشیدند.
خلخالی: به هر حال ما میدانستیم هویدا آدم مفسدی است و چنین حقایق بر ما آشکارتر میشد.
خلخالی: احتمالاً دیده بودم . خیلی از حقایق را نمیشود گفت. باید فکری به حال نان کرد.
صادق خلخالی: نان را دیگر...
صادق خلخالی: بله. گاه کار به جایی میرسد که برخی میخواهند ریشه آدم را بزنند، و لو به هر قیمتی که شده است ما هم مجبور میشویم چون پول به ما نمیدهند کوتاه بیاییم و برخی چیزها را نگوییم یا بگوییم.
صادق خلخالی: مجاهد هم بالاخره نان می خواهد. منتها چهار تا نمیخواهد، ولی سه تا را که میخواهد.
صادق خلخالی: گروههای فشار! مثلا تا ما حرفی می زنیم، تهدید میکنند. هتک حرمت میکنند و حیثیت ما را زیر سوال میبرند. بعد مصاحبه ام با بی بی سی و... آمدند جلوی خانه فحش و فضاحت کشیدند من را. این مجله صبح را خوانده بودند که بد و بیراه گفته بود که چرا می گذارند مسوولان من مصاحبه کنم. آن مطلب را کردند پیراهن عثمان و گفتند دفعه دیگر مصاحبه کنی می کشیمت. معنوی که خیلی وقت است مرا کشته اند، چی مانده دیگر از من غیر از گوشت و پوست؟ همه آرزو هایم را به گور خواهم برد وقتی می بینم چهارتا جوجه جوون جرات می کنند هر چه از دهانشان در می آید به من بگویند یا مردم مسخره کنند و بگویند فلانی آدم کش بود و پشت فرمان نشسته بود و حکم اعدام سی تا سی تا صادر می کرد.
صادق خلخالی: درست است. دشمنان انقلاب این اراجیف را برای صدمه زدن به ما به کار میبرند. آنها وقتی تاب مقاوت در برابر قاطعیت من نیاورند، شروع به ترور شخصیتی کردند. این ترور شخصیتی را همان ابتدای اعدامها آغاز شد. هر چه روند این ترور گسترش مییافت می فهمیدم که باید بر اعدام ها محکمتر بایستم. جوانی در سنندج به من گفت شما عقده اعدام کردن دارید ، گفتم اگر این کارهایم عقده است ، آره ، من عقده ای ام . ما هم در فکر آبروی خودمان بودیم و به آنها جواب میدادیم. مداوم که نمیشد بی آبرویی باشد و آمریکاییها، ابراهیم یزدی و مهندس بازرگان به مرامشان واصل شوند.
صادق خلخالی: سحابی و بازرگان این شعارها را میدادند تا دوستان خود را از زندانهای انقلاب نجات دهند. هر روز مهندس بازرگان با دارو دسته اش به زندانها میرفت عده ای را فراری میداد. علیرغم همه مواظبتهای ما آنها شاپور بختیار را فراری دادند و باعث گریختن خیلی از ساواکیها شدند. یکبار که بازرگان میخواست هویدا را به بهانه ای از زندان به نخست وزیری ببرد تا احتمالاً بعدا بگویند در میان راه فرار کرد، با او شدیداً برخورد کردم. این آقا باید در دادگاه برای کارهایی که کرده جواب پس بدهد و بگوید که بختیار را چگونه فراری داده است...
صادق خلخالی: ایشان البته آدم نمازخوانی هم هست ، ولی به هر حال اسناد روزی آشکار میشود و خیانتهای امثال سحابی و بازرگان را میفهمید.
صادق خلخالی: عزت جوان خوبی است. قابل اطمینان تر از او وجود ندارد. الان هم میگویم. شاید بهتر از خاتمی هم بدرد مملکت بخورد. اما به پدر او نباید اطمینان کرد. او با بازرگان و ابراهیم یزدی به انقلاب اسلامی خیانت کرده اند و باید محاکمه شوند. این ها میخواستند شهردار تهران را از زندان قصر فراری دهند. به او گفته بودند اگه نشد، جلوی خلخالی اگر جانماز آب بکشی شاید تو را آزاد کند. ایشان در بند یک زندان قصر دنبال من میدوید و میگفت: آقای خلخالی ! مهرنداری من نماز بخوانم!. او فاقد همه صلاحیتها بود. ولی فکر میکرد زنده میماند، و حال اینکه تا دیدم مرتبا جلوی من جانماز آب میکشد، سریع دستور اعدامش را صادر کردم. حرکت انقلابی این نبود که بخواهیم بشماریم چند تا قدم برداشته ایم. باید میدویدیم. همین دویدن ها بود که ابدیت این انقلاب را تضمین کرد.خون هایی که دادیم و خون هایی که ریختیم همه برای حقیقت انقلابی بود که امام برپا کرد.
صادق خلخالی : یکبار گفتم که حالا نبش قبر نکن ، اتفاقاتی افتاد . نمی گویم که هیچ خطایی نبود که ، ولی وارد ماهیت آنها نمی شوم. بماند بین من و خدای من.
صادق خلخالی : تاریخ باید نماد دلاوری های انقلابیون باشد ، حالا خطاهایشان را که نباید بزرگ کرد. مثلا اینکه پاسداران یک برادر دوقلو را به جای دیگری آورده اند و من اعدامش کرده ام ، اینکه نکته مهمی نیست یا مثلا یک گروه بودند که آخر سال 59 فکر می کنم دستگیر کردند که اساسا اسلامی بودند ، اما خب به ما گفتند که اینها مارکسیست هستند و من بدون فوت وقت از دم تیغ گذراندمشان. بعد هم اعلام کردیم، اینان در صف شهدای انقلاب هستند و حقیقتا هم دروغ نگفتیم.
صادق خلخالی : آن خنده شیطانی بود. دقیقا آن صحنه را به یاد دارم.
صادق خلخالی : الان شما می آئید از دلیل و اثبات دلیل حرف می زنید . آن موقع این چیزها نبود اصلا. می گفتند فلانی ضد انقلاب است ما هم اعدامش می کردیم. آن دسته هم که گفتی همه شان محارب بودند. حبس ابد هم با اعدام که زیاد فرقی نمی کرد.
صادق خلخالی: به هر حال این کتاب هر ایرادی که دارد اصول دین من است. در این سن و سال چنین وضعیت جسمانی که حوصله و توان کار و مسئولیتی را برایم باقی نگذاشته، واجب دانستم خاطراتم را منتشر کنم.
صادق خلخالی: از دفترچه خاطرات روزانه ام که قدمتی فراوان دارد، بهره برده ام. به سبب بیماری، حافظه ام ضعیف شده است و خیلی مسایل را از یاد بردهام. نشانه هایی را که در تقویمهای قدیمی ام و دفترچه های یادداشتم می یابم، وقایع را برایم تجدید میکنند. مثلا یادم رفته بود که عبدالعلی بازرگان، پسر مهندس بازرگان هم با ایشان به زندان ها میرفت و در فراری دادن آدمهای پدرش کمک میکرد.
خلخالی: نه . هیچ تحلیل نوینی ندارم. عقاید من همان است که بود. آدمها و عقاید را هم چنان از همان زاویه دید میبینم. مثلا درباره کوروش، پادشاه ایرانی، با اینکه خیلی ها مثل سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی و ... با رساله تحقیقی من مخالفت کرده اند و ایرادهای بی منطق گرفته اند، هم چنان معتقدم که او لواط میداد و جنایتکار بود. شما شاید از حرفهای من برداشتهای جدید کرده باشی . همه عوض شده اند، ولی من همانم که هستم. اتفاقاً بر خلاف نظر شما، تحلیلهای لابه لای خاطراتم این نکته را ثابت میکند.
صادق خلخالی: ما کدام عبارت را تحریف کردهایم؟
صادق خلخالی: از کلمات تاریخی برداشتها متفاوت است. حالا چون بنده آخوند هستم و به راحتی میتوانند ادعا کنند که سر از این مسایل در نمی آورم، قول آنها در نظر بسیاری معتبر است. اما مثلا باستانی پاریزی چون تیپ روشنفکر جماعت را به خود میگیرد، اجماع درباره صحیح بودن ادعایش سریع حادث میشود. تحقیقی را که من پیرامون زندگی کوروش کرده ام هیچ کدام از این به اصطلاح مورخینی که نام بردید، نکرده اند. این شبه روشنفکران نمیتوانند ببینند که آخوندها هم درباره تاریخ ایران باستان تحقیق میکنند و افرادی مثل من در برابر خیانتهای تاریخیشان میایستند. اینها فئودال مسلکها و لائیکهایی هستند که میخواهند تاریخ مدح شاهان و طاغوتیان باشد. من در برابر مداحان دهخدا هم ایستاده ام و برای نخستین بار چهره خائنانه دهخدا را در مجله کیهان اندیشه تصویر کردم. با جرائت تمام اعلام کردم که لغت نامه دهخدا هم چون تاریخ تمدن ویل دورانت برای اسلام و مسلمین خطرناک و خطرآفرین است. تمام نوشته های دهخدا توهین به مذاهب است و هیچ کس هم توان مقابله با آنها را نداشته است.این جا هم تنها من بودم که مجاهدت به خرج دادم.
صادق خلخالی: یک عده هستند که همیشه مدافع طاغوت هستند و طرفدار فرهنگ مبتذل غربی. دهخدا هم از این مرام و مسلک حمایت میکرد و یک فراماسون بود. روحانیت شجاع ایران او را تکفیر کرده بودند ، اما عده ای میخواهند این واقعیات تاریخی را پنهان کنند.
صادق خلخالی: من نگفته ام این مجلد متن کامل خاطرات است. ناشر به غلط و اشتباه روی جلد کتاب عنوان متن کامل را چاپ کرده است. بیچاره فکر میکند کتاب این گونه پرفروش شود. ناگفته ها هنوز فراوان است.
خلخالی: تفضیل آن نکات در صورت شرح جریانات آن روزگار است . اکنون نمیخواهم و صلاح نیست که برخی ناگفته ها را باز گویم. قبلا هم که آمدی منزل به تو گفته بودم. زود یادت می رود.
صادق خلخالی: چهار دکتر را از اصفهان نزد من به قم آوردند. میخواستند این چهار دکتر محکوم به اعدام را عفو کنم. واسطه عفو اینها آقایی در اصفهان به نام آقای صلواتی بود. اکنون نیز هست. مثل شما روزنامه نگاری می کرد. وقتی پرونده متهمان را مطالعه کردم، دیدم هر چهار نفر محکوم به اعدام هستند. نمیتوانستم عفوشان کنم. تاخیر جایز نبود و برای همین همان لحظه که حکم را استنباط کردم هر چهار دکتر را از دم تیغ گذراندم و اعدام کردم. شب آن واسطه عفو از اصفهان به من زنگ زد و گفت: آقای خلخالی! آن چهار نفری را که پیش شما هستند عفو کردید؟! چه میخواهید بکنید؟! گفتم: کدام چهار نفر؟! گفت: همان چهار دکتر که از اصفهان آمده اند. گفتم: کارشان تمام شد. خیال شما راحت باشد. دیگر چهارنفری وجود ندارد.
صادق خلخالی: بله.
صادق خلخالی: خیر. دستورش را دادم. کوه را هم جلوی من بگذارند، نمیتوانم تیراندازی کنم.
صادق خلخالی: آن عکس ، عکس است. من خودم کسی را نکشته ام.
خلخالی: نمیدانم کی و کجا آن عکس گرفته شده است. شاید داشتم تمرین میکردم.
صادق خلخالی: واجب است که مسلمان دفاع کردن از خود را بیاموزید...
صادق خلخالی : هنگامی که حاکم شرع دادگاههای انقلاب بودم مخالفتهای زیادی در داخل و خارج از کشور علیه من ابزار میشد. البته همواره حضرت امام خمینی (ره) من را تشویق به فعالیتهای انقلابی میکردند. ناگهان احساس کردم که به جایی رسیده است که عده ای برای اینکه من از کار برکنار شوم به ناحق نهادهای دیگر انقلاب و کشور را مورد حمله قرار داده اند. مصمم شدم که از ریاست دادگاههای انقلاب اسلامی استعفا دهم. سه دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و یک دوره نماینده مجلس خبرگان رهبری بودم. خودم هم توان کار سیاسی گسترده نداشتم، اما آقایان هم منتظر بودند تا به بهانه ای مرا خانه نشین کنند. تا اینکه صلاحیت من را در دوره چهارم انتخابات مجلس شورای اسلامی به دلیل عدم اشتهار به تقوا و عدم التزام عملی به مبانی دین اسلام رد کردند. جریان فرصت طلب به هر حال صدمه خودش را به من زد. به یکی از اعضاء شورای نگهبان ، همین امامی کاشانی ، گفتم: " شما با رد صلاحیت من اعتبار کلیه اعدامهای ابتدای انقلاب را نزد مردم زیر سوال برده اید. شما نمیدانید وقتی که میگویید من التزام عملی به دین اسلام ندارم، چه تبعاتی نزد افکار عمومی دارد. شما یک مقطع اقدامات انقلابی را مورد تردید واقع کردید و عدالت قاضی ای که دهها نفر را محکوم به اعدام کرده ، زیر سوال برده اید..."این ها اصلا نمی دانند گاه چه کار می کنند. این شورای نگهبان خیلی سلیقه ای شده است...
صادق خلخالی: پاسخ درستی نداد، امامی کاشانی گفت موضوع رد صلاحیت شما را مجددا بررسی خواهیم کرد. من هم گفتم: لازم نکرده است که تو بخواهی صلاحیت من را بررسی کنی . من خودم روزگاری مرجع تعیین صلاحیت زندگی افراد بوده ام ، بعد تو می خواهی من را بررسی کنی؟ خلاصه انصراف دادم. تصمیم عده ای این بود که دیگر نتوانم به صحنه سیاسی کشور باز گردم...
صادق خلخالی: نمیدانم،اما میدانم آنها حتی دوست ندارند که دست به قلم گیرم و خاطراتم را منتشر کنم. متاسفانه تا به حال مقاومت کرده اند و تا اندازهای نیز به مرام خود واصل شده اند.
صادق خلخالی: دلیلش قدرت است و قدرت نیز همیشه کار خود را میکند.