مصاحبه با فضل الله صلواتی: آذری قمی خواهان کاهش اختیار ولی فقیه بود
مخالفت با ولایت مطلقه فقیه یکی از وجوه بارز عقیدتی آیت الله آذری قمی بود. عقیده ای که او را مغضوب حکومت جمهوری اسلامی کرد و به حصر و تهدیدش منجر شد. آذری قمی عقیده داشت که ولایت فقیه نقش ارشادی دارد و نباید در مسائل اجرایی کشور دخالت کند. او همچنین معتقد به شرط مرجعیت برای ولی فقیه بود و از آنجا که آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را واجد این شرط نمیدانست به طور آشکار صلاحیت او برای تصدی این سمت را زیر سوال برد. اقدامی که باعث شد تندروهای طرفدار حکومت به منزل و محل درس او حمله کنند و شعارهایی همچون «آذری و منتظری، خوارج زمانند» سر دهند. جرس به مناسبت سالگرد درگذشت آیت الله آذری قمی با دکتر فضل الله صلواتی، از مبارزین سیاسی پیش از انقلاب و از یاران نزدیک آیت الله احمد آذری درباره آرای فقهی او گفتگو کرده است.
متن کامل گفتگو را بخوانید
فضل الله صلواتی: آذری قمی خواهان کاهش اختیار ولی فقیه بود
جرس: مخالفت با ولایت مطلقه فقیه یکی از وجوه بارز عقیدتی آیت الله آذری قمی بود. عقیده ای که او را مغضوب حکومت جمهوری اسلامی کرد و به حصر و تهدیدش منجر شد. آذری قمی عقیده داشت که ولایت فقیه نقش ارشادی دارد و نباید در مسائل اجرایی کشور دخالت کند. او همچنین معتقد به شرط مرجعیت برای ولی فقیه بود و از آنجا که آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را واجد این شرط نمیدانست به طور آشکار صلاحیت او برای تصدی این سمت را زیر سوال برد. اقدامی که باعث شد تندروهای طرفدار حکومت به منزل و محل درس او حمله کنند و شعارهایی همچون «آذری و منتظری، خوارج زمانند» سر دهند. جرس به مناسبت سالگرد درگذشت آیت الله آذری قمی با دکتر فضل الله صلواتی، از مبارزین سیاسی پیش از انقلاب و از یاران نزدیک آیت الله احمد آذری درباره آرای فقهی او گفتگو کرده است.
متن کامل گفتگو را بخوانید
آقای صلواتی! آشنایی شما با آیت الله آذری قمی چگونه بود؟
با آیت الله آذری قمی در جریان مبارزات انقلابی علیه رژیم شاه همسو و هم جهت بودیم. در سالهای دهه پنجا ایشان به همراه آقایان انصاری شیرازی و عبایی خراسانی در نائین در تبعید بودند. من هم همزمان در تبعید بودم. من در یزد به همراه آقایان فاضل لنکرانی و محسن عندلیب در تبعید بودم و بطور پنهانی با هم آیت الله آذری قمی رفت و آمد داشتیم و صحبت میکردیم.
محور صحبتهایتان چه بود؟
آیت الله آذری بیشتر توصیه و راهنمایی میکردند؛ مثلا میگفتند نباید به شهربانی برای امضاء کردن برویم و باید مقاومت کنیم. آشنایی بیشتر ما هم به همان زمان بازمی گشت.
لطفا در مورد فعالیتهای سیاسی ایشان بعد از پیروزی انقلاب برایمان بگویید؟
بعد از پیروزی انقلاب ایشان جزو نظام و تشکیلات حکومت بودند. البته بعد از انقلاب روابط ما کمتر شده بود و بیشتر زمانی که برای سخنرانی به اصفهان میآمدند در جلسات با هم بودیم و ایشان در مورد قانون اساسی و سخنان امام صحبت میکردند و بعد هم که از برخی مسئولین دلگیر شدند و به برخی سیاستها انتقاد داشتند.
انتقادات ایشان در مورد چه مسائلی بود؟
البته من به دلیل فاصله زیاد زمانی زیاد، بسیاری از جزئیات را فراموش کردهام اما بطور کلی انتقادشان در مورد ولایت فقیه و نظارت استصوابی بود. در واقع آیت الله آذری به شدت منتقد بودند که شورای نگهبان در کارهای اجرایی دخالت داشته باشند و اساسا نظارت استصوابی را نمیپذیرفتند. به عبارت دیگر ایشان میگفتند که شورای نگهبان باید نظارت محدودی داشته باشد، نه اینکه در امور اجرایی و انتخابات دخالت کند و نمایندگان را رد صلاحیت کند. تمام انتقادات تند خود را بصورت مقاله هم مینوشتند که البته مقالات ایشان را خیلی نشر نمیدادند و من در هفته نامه نوید اصفهان مقالات انتقادی ایشان را درج میکردم. زمانی که مقالات ایشان را در هفته نامه میزدیم تیراژ نشریه به سرعت بالا میرفت.
واکنش مردم به این انتقادها چگونه بود؟
مردم از نوشتههای مرحوم آیت الله آذری قمی بسیار استقبال میکردند و هر زمان که نظرات ایشان و آیت الله منتظری را در نشریه منتشر میکردیم، تیراژ نشریه به سرعت بالا میرفت و افراد زیادی بانی میشدند تا در چاپ بیشتر نشریه کمک کنند.
مرحوم آیت الله آذری خودشان از موسسین روزنامه رسالت بودند و یادداشتهایی تحلیلی و انتقادی خود را با محوریت ولایت فقیه و نقد مواضع اقتصادی دولت در آن روزنامه منتشر میکردند، به نظر شما چرا با وجود انتقادات هیچوقت این روزنامه توقیف نشد؟
آیت الله آذری در ابتدا همسوی نظام بودند و بعدها کاملا منتقد شدند و بعد از انتقاداتشان بود که روزنامه را از ایشان گرفتند و امتیاز آن را به دیگری دادند.
اختلافات ایشان با جامعه مدرسین بر سر چه موضوعاتی بود؟
در مجموع بخاطر همین مواضع انتقادی ایشان بود، چراکه آیت الله آذری معتقد بودند که ولایت فقیه نباید خیلی توسعه یابد و اختیارات زیاد داشته باشد و میگفتند اختیارات ولایت فقیه باید محدود باشد.
یکی از موضوعات اختلاف بر سر شرط مرجعیت برای رهبری بود درست است؟
مرجعیت را که مردم انتخاب میکنند و هر کس که لایقتر و شایستهتر است و از سواد بالایی برخوردار هست مردم خود به خود دنبال او میروند و اینطور نیست که کسی مرجعیت را انتخاب کند. آیت الله آذری قمی هم خودشان نزدیک مرجعیت و از صاحبنظران در مسائل اسلامی، مجتهد و در مسائل کلی صاحب فتوای بودند. تا آنجایی هم که با ایشان مراوده داشتم در تمام مسائل دخالت داشتند، اما بحث بر سر حاکمیت و قدرت بود. البته در قانون اساسی اولیه از شرایط رهبری این بود که باید از مراجع باشند که در تجدیدنظر تغییر یافت.
ایشان در ابتدا از مدافعین سرسخت ولایت مطلقه فقیه بودند چه تحولی در اندیشه ایشان رخ داد که به یکی از منتقدان ولایت فقیه تبدیل شدند؟
البته آیت الله آذری اصل ولایت فقیه را قبول داشتند و موافق این مسئله بودند، اما بعد نظر دادند که اصل ولایت فقیه برای نظارت قوانین و مقررات کشور است تا بر سه قوه نظارت داشته باشد و نقش ارشادی برای آن قائل بودند.
اشارهای هم به فعالیتهای ایشان در مجلس و موضعگیریهایشان داشته باشید؟
البته من نماینده دوراول مجلس بودم و ایشان نماینده دور دوم مجلس بودند. در دور دوم گفته بودند که صلواتی مواضع مخالف دارد و از همین رو تبلیغاتی هم نکردم اگرچه در دورههای بعد از خمینی شهر مردم خواستند که کاندیدا شوم اما از طرف شورای نگهبان از طریق تلفن به من گفتند که باید از کاندیداتوری کناره گیری کنم من هم قبول نکردم و رد صلاحیتم کردند. اما در مورد فعالیتهای آیت الله آذری در دور دوم مجلس زیاد چیزی به یاد ندارم فقط میدانم که ایشان بسیار با مواضع آیت الله منتظری نزدیک شده بودند و سعی میکردند با مواضع ایشان تطبیق داشته باشند.
در واقع بخاطر همین مواضع مشترک و مخالفت و نقد سیاستهای حاکم بود که بطور همزمان محصور شدند.
البته هر زمان که قم میرفتم سعی میکردم حتما به دیدن آیت الله آذری و آیت الله منتظری بروم اما تنها در حد احوالپرسی بود و در مورد سیاست روز صحبتی نمیشد.
آیا آیت الله آذری در زمان حصر هم انتقادات خود را مطرح میکردند؟
بله، روحیهشان خوب بود و انتقاداتشان را میگفتند اما به علت اینکه اجازه انتشار این انتقادات را نداشتند مردم زیاد در جریان محور انتقادات قرار نمیگرفتند. در هر حال حصر باعث نشد که تغییری در مواضع و صحبتهایشان ایجاد شود.
خاطرهای از خصوصیات اخلاقی مرحوم آیت الله آذری قمی به یاد دارید؟
خاطراتم از ایشان به همان زمان تبعید در یزد و رفت و آمدهایی که پنهانی با هم داشتیم باز میگردد. در آن دوران در یزد فضایی بود که به قول باباطاهر «بیا سوته دلان گردهم آئیم، سخنها واکریم غم وانماییم» و دلسوختگانی در تبعید بودیم که به دیدن هم میرفتیم. خاطرم هست آیت الله آذری بیان بسیار خوبی داشتند و خوش رفتار بودند. در کنار این خصوصیات میتوانم از استعداد و واقع گراییشان یاد کنم که بر روی حقایق خیلی تکیه داشتند و برخی از روحانیون که مرتکب خلافهایی شده بودند با قاطعیت در مقابلشان میایستادند؛ حتی خاطرم هست که میگفتند این افراد با این کارهایشان لیاقت ندارند جامه روحانیت بر تن کنند. حقیقت دوستی و ایمان و تقوای ایشان برای ما الگو بود و بخاطر همین ویژگیها بود که مقامی شایسته و والا بودند.