زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

روشنفکران مذهبی

روشنفکران مذهبی


لینک مطلب در فصل نامه بوی باران

فضل الله صلواتی


ما روشنفکر به کسی می گوئیم که از اوضاع جهان و کشور آگاهی داشته، جامعه را بشناسد و نگران آینده مردم باشد، در راه پیشرفت جامعه کوشا بوده و برای اصلاح امور مردم فعالیت کند.

روشنفکر هیچگاه تعصب ندارد و برای او قبیله، حزب و گروه فرقی نمی کند، او دوستدار انسانیت و اخلاق و پیشرفت است، او فردی متعهد می باشد و در برابر اجتماعش، مردمش و وابستگانش احساس مسؤلیت دارد. روشنفکر نمی خواهد که مردم جامعه اش عقب مانده، خرافاتی، ناآگاه و بی اراده باشند، او به سوی نوسازی و اصلاحات در کشور و تعالی و ترقی دانش و بینش توده های خلق نظر دارد.

متن را در ادامه مطلب مطالعه فرمائید 

 


          روشنفکران مذهبی      

فضل الله صلواتی

ما روشنفکر به کسی می گوئیم که از اوضاع جهان و کشور آگاهی داشته، جامعه را بشناسد و نگران آینده مردم باشد، در راه پیشرفت جامعه کوشا بوده و برای اصلاح امور مردم فعالیت کند.

روشنفکر هیچگاه تعصب ندارد و برای او قبیله، حزب و گروه فرقی نمی کند، او دوستدار انسانیت و اخلاق و پیشرفت است، او فردی متعهد می باشد و در برابر اجتماعش، مردمش و وابستگانش احساس مسؤلیت دارد. روشنفکر نمی خواهد که مردم جامعه اش عقب مانده، خرافاتی، ناآگاه و بی اراده باشند، او به سوی نوسازی و اصلاحات در کشور و تعالی و ترقی دانش و بینش توده های خلق نظر دارد.

روشنفکران در طول تاریخ در کنار مردم و با مردم بوده اند، نه آنها به حکومتها و قدرتها گرایش داشتند و نه حاکمان آنها را قبول داشتند، هرگز آنها اسباب دست مقامات و ارباب زر،  زور و تزویر می شدند.

همیشه و در همه جا آنان مطرود حکومتیان و شمشیر به دست ها و زناربندها و هفت تیرکشها بوده اند، با سرمایه داران، برده داران، فئودالها، کلیسائیان، دربارها و... سر سازش نداشته اند، لذا آنها را به بی دینی و اباحی گری و ضدیت با مسجد و کلیسا معرفی کرده اند.

آنها هرگز با دینهای الهی که برای انسان سازی آمده اند و شعارشان آن بوده: «که هر چه برای خود می خواهی برای دیگران هم بخواه» و برابری دینی که اساسش عدالت و آزادگی است، مخالف نبوده اند.

تلاش روشنفکران در همه جا عدالت خواهی و آزادگی است که این اساس دینهای الهی است.

آنان که بشریّت را در مسیر عدالت و آزادی می خواهند، آنها روشنفکران دینی هستند، مهم نیست که به کدام دین وابسته باشند، مهم آن است که اهداف دین خدا را عملی سازند.

در تاریخ روشنفکری گفته اند که چون با سلطه کلیسا مخالف بوده اند و زیر بار خرافات کلیسائیان نمی رفتند و چشم و گوش بسته مطیع و منقاد کشیشان نبوده اند، پس بی دین هستند.

پروتستانیزم از آنجا پدید آمد که عده ای از مؤمنان به دین مسیح (ع)، قیدهای خرافاتی وارد شده به دین مسیح را از گردن خود برداشتند، خویشتن را از پابندهای منافع روحانیهای درباری و دوره ی انگیزاسیون و تفتیش عقاید رها ساختند، نه حکومتها آنها را پذیرفتند و نه دین مدارهای صاحب قدرت آنها را قبول داشتند، ولی آنکه باید بپذیردشان مردم بودند، همین پذیرشها باعث پیشرفتها، انقلابها، تحولات و دگرگونیهائی شد، اگر انقلاب کبیر فرانسه و آزادی اروپا پدیدار گردید در سایه همین بینشهای روشنفکرانه دینی بود.

در ایران نیز مشروطه خواهی و ملی شدن صنعت نفت و رها شدن از قید شاهنشاهی چندین هزار ساله، همه به خاطر همگام شدن روشنفکران و مذهبی ها و یا همگامی روحانیان و روشنفکران بود، یا آنکه با صراحت می توانیم ادعا کنیم که روحانیون روشنفکر و یا روشنفکران مذهبی بودند که این تحولات را به وجود آوردند.

چیست دین؟ برخواستن از روی خاک                                تا که آگه گردد از آن جان پاک

یک قرن پیش آیا سید جمال الدین اسدآبادی با تمام روحانیون همزمانش یکسان بود؟ میرزای شیرازی، میرزای نائینی، آخوند خراسانی، سید عبدالله بهبهانی، سید محمد طباطبائی، ملک المتکلمین و... با چه کسی قابل مقایسه بودند؟

آیا آنها مذهبی هائی بودند که تنها در مدرسه به بحث و درس فقهی می پرداختند و یا از کسانی بودند که به میدان آمدند، فریاد برآوردند، از آزادی و عدالت و رهائی سخن گفتند.

آیت الله کاشانی همگام با دکتر مصدق از پیشوایان مذهب و ملی گرائی، توانستند مبارزات ضد انگلیسی را در ایران شکل و ادامه دهند، امام خمینی با آن اراده و افکار با تعداد طرفدار محدود قدم در راه آزادگی برداشت و انقلابی بزرگ را پایه ریزی کرد، و مردم ایران یکپارچه از ایشان حمایت کردند. از سال 1320 تا پیروزی انقلاب چه کسانی همپای آیات: طالقانی، منتظری، لاهوتی، انواری، هاشمی رفسنجانی و... توانستند قیام کنند و سالها زندان و رنج را تحمل کنند تا مردم را به راه صلاح و فلاح رهنمون گردند و حقیقت را به توده ها بنمایانند و رهبر انقلاب را به اوج پیروزی برسانند.

برای مسلمانها تاریخ روشنفکری مذهبی، از زمان مشروطه و از فرانسه و انگلیس شروع نشده، اگر چه ما کلمه روشنفکر یا انتلکتوال انگلیسی را به کار نمی بردیم.

از همان سالهای پس از پیامبر(ص) سلمان و اباذر از چه دفاع کرده و فریاد می زدند و چه می گفتند؟ چرا اباذر را تبعید کردند تا در ربذه در تنهائی بمیرد؟ برای آنکه می گفت: اموال، نباید در جائی متمرکز شود، ثروتها باید بین مردم توزیع گردد، استخوان بر سر سرمایه داران و طرفدارانشان می کوبید، با ساختن کاخ سبز و سفید از پول بیت المال مردم مخالفت میکرد، سکوت نداشت، او می گفت: «عجب دارم از آنهائی که اندر خانه شان نان نیست و با شمشیر بر مردم نمی شورند!»

بلندگوهای آگاهی و ایمان، حق پرستی و حق خواهی، متعهدان و مسئولان زمانها روشنفکران و حق گراها هستند، تا به کجا برسند و با تباه شدن خود، جامعه خفته را بیدار نمایند.

مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیت الله طالقانی و دیگر وابستگانشان در قرن اخیر پرچم روشنفکری مذهبی را در ایران بر افراشتند، چه بسیار جوانانی را که متوجه علم و دین و رابطه آن دو کردند، از سال 1320 تا 1357، پیوسته از اسلام پیشرو می گفتند و می نوشتند تا زمینه را برای انقلابی بزرگ و با فرهنگی متعالی آماده نمودند.

دکتر علی شریعتی، در برهه ای از زمان، چه نیکو درخشید و روشنفکران زمان را تحت تاثیر بینش های مترقی اسلامی قرار داد، ولی دولت مستعجل بود، قدرتمداران تحملش نکردند.

در کشورهای دیگر مسلمان پس از سیدجمال الدین اسدآبادی، عبدالرحمن کواکبی، ابوالاعلی مودودی، محمد عبده، رشید رضا، شهیدان سید قطب و محمد قطب، محمدباقر صدر و... پرچم روشنفکری مذهبی و یا آگاهی خلقها را بر اساس تعالیم اسلامی بر دوش کشیدند و امروز می بینیم که تحولات جهانی نتیجه ی رنجها،  زحمتها و آگاهی بخشی های آنها است و در حال به ثمری رسیدن است.

امروز جوامع انسانی بیش از آنکه به عالمان و مدرسه نشینان و اسلحه به دستها نیاز داشته باشند به ابوذرها نیاز دارند، که آگاهی ببخشند، دین را از تأویل و تفسیر و تحریفها دور دارند، از بدعتها جلوگیری نمایند، روی اصل اسلام و قرآن بایستند، فریاد آزادی و عدالتخواهی را سر دهند، در آن صورت نه تنها ایران و کشورهای عربی، بلکه همه جهان اسلام، همه مردم جهان، به دور از تعصب و خرافات و خود برتربینی، از اسلام عدالت، از اسلام آزادی، از اسلام مساوات، از اسلام برابری و برادری، از اسلام دوستی و یکپارچگی حمایت می کنند و در آینده شاهد خواهیم بود که: «یدخلون فی دین الله افواجا».

والسلام  اصفهان مردادماه 1390

 

مشاهده لینک در سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی (بوی باران)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.