به مناسبت هفته دفاع مقدس دفتر تخصصی سینما وابسته به سازمان فرهنگی - ورزشی شهرداری اصفهان و حوزه هنری اصفهان نشستی را با کارگردان سینمای ایران احمدرضا درویش برگزار کردند.
قرار بود در این نشست فیلم سینمایی رستاخیز برای جمع حاضر به نمایش درآید که به علت مسائل فنی شرایطش محیا نشد.!
ساعتی را با درویش به گفتگو نشستیم.
به دردل هایش که چرا نگذاشتند این فیلم منحصر به فرد به نمایش عموم درآید گوش فرا دادیم.
در این جلسه دکترصلواتی نویسنده و فعال سیاسی،جهانهبخش سلطانی، طباطبایی تهیه کننده و تعداد زیادی از هنرمندان و دانشجویان حضور داشتند
احمد رضا درویش در دوم مرداد ۱۳۴۰ در شهرستان تویسرکان، استان همدان متولد شد. وی فارغالتحصیل رشته گرافیک و معماری است.
فعالیت هنری را از سال ۱۳۶۱ با کارگردانی نمایشهای تلویزیونی آغاز کرد وی در سال ۱۳۹۳ برای سالها فعالیت فرهنگی نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر دریافت کرده است.
درویش در سال ۱۳۶۸ اولین فیلم سینمایی خود با نام آخرین پرواز را کارگردانی کرد.
کیمیا در سال ۱۳۷۴ چهارمین اثر او بود که توانست نظر منتقدان را جذب کند.
متولد ماه مهر در سال ۱۳۷۸ ششمین اثر وی به شمار میرفت که با استقبال جوانها و با واکنشهای مختلفی از طرف منتقدان، دستاندرکاران سینما و مسئولان فرهنگی روبهرو شد.
دوئل که از آن به عنوان عظیمترین فیلم ژانر دفاع مقدس یاد میشود در سال ۱۳۸۲ با کارگردانی درویش ساخته شد. فیلم نامه دوئل، یکی از فیلم نامههای بسیار خوب، در چند دهه اخیر سینمای ایران است. دوئل دارای فیلمبرداری بیگ پروداکشن و صدای دابلی است.
در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت به وی اهدا شد.
احمد رضا درویش برای فیلم های دوئل و روز رستاخیز برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده است.
داش فرید امیدوار است برخی تنگ نظران حوزه فرهنگی کشور به خود بیایند و تنها نوک بینی شان را نبینند و بعد از سالها اجازه پخش فیلم سینمایی رستاخیز برای عموم فراهم کنند.
کانال فریدصلواتی - روزنامه نگار- (داش فرید) -https://t.me/farid_salavati
مراسم سوکواری بنیاد فرهنگی امام صادق(ع)
مطابق سالهای گذشته مراسم سوکورای بنیاد آموزشی فرهنگی امام صادق امسال برگزار شد
شب تاسوعا - چهارشنبه 28 شهریورماه 1397 - سخنران: سوسن شریعتی، موضوع: رو به کدام قبله؟ - شاعر: سعید بیابانکی
شام عاشورا - پنجشبه 29 شهریورماه 1397
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی راد
موضوع: نقش زن در عاشورا با نگاهی به خطبه حضرت زینب (س)
با حضور شاعر: نادر بختیاری
در مکان اصفهان - شسیخ صدوق شمالی - جنب پل هوایی میر - مجتمع فرهنگی آموزشی امام صادق(ع)
تصاویر همایش در خبرگزاری ایمنا
ویژه برنامه «شریعتی و روشنفکری دینی» در دانشگاه علوم پزشکی
شام تاسوعا با سخنرانی دکتر سوسن شریعتی در دبیرستان امام صادق(ع)
مغتنم است از جناب استاد فقیه مدیرعامل توانمند بنیاد فرهنگی - آموزشی امام صادق و گروه تلاشگرشان به واسطه برگزاری برنامه متفاوت امشب تشکر و سپاسگزاری می شود.
انصافا بنیاد طی سالها تلاش داشته از نگاه عامیانه و سنتی به واقعه کربلا فاصله گرفته و با نگاهی نوین این رویداد را مورد مداقه قرار دهد که به حمدالله موثر و مفید بوده
سرکار خانم دکتر سوسن شریعتی که گویش و لحن گفتارش یادآور بیانات مرحوم دکتر شریعتی بود، خوش درخشید و با نگاهی تاریخی (نه صرفا اسطوره ای و کارناوالسیم) سخن راند.
وی گفت قیام حسین از منظرحافظه، فراموش نکردن است و از منظر تاریخ، کشف حقیقت، اینکه چرا او قیام کرد و چرا سرکوب شد کارکردش بسته به این است که شما کدام "حسین" را گرامی بداری...
جمعیت زیادی در چند سالن که از طریق ویدئو پوشش داده می شد برنامه را مشاهده کردند، محتوای غنی و متفاوت، نظم و انتظامات خوب، مجری توانمند، پذیرایی مرتب و نمایشگاه کتاب با ۳۵درصد تخفیف، حضور اندیشمندان و فرهیختگان از اقشار مختلف، از امتیازات این برنامه بود.
موسیقی سنتی زیبای هنرمند خوش صدا آقای رضا شریعت و همراهی نوازندگان، اجرای شعر توسط شاعر معاصر سعید بیابانکی و نواختن نی فضای متفاوتی فراهم کرد.
در پایان ساعتی نشست و گفتگو با خانم شریعتی پایان بخش شبی خوب و پر محتوا بود. دستمریزاد و خداقوت
در این پایان بخشی از سخنانی سرکارخانم دکتر شریعتی منتشر می شود:
سوسن شریعتی:
پرسش از دین و قیام حسین(ع) رویکردی تاریخی می خواهد
یک جامعه شناس گفت: شکل گرایی در دینداری ما اهمیت بیشتری نسبت به محتوا پیدا کرده و تنها نگاه تاریخی می تواند آن را نجات دهد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، سوسن شریعتی، شامگاه چهارشنبه -۲۸ شهریور- در مجتمع فرهنگی و آموزشی امام صادق (ع) اظهار کرد: صحبت درباره امام حسین(ع) که نماد مقاومت است، جسارت دینی، اخلاقی و مدنی میخواهد.
وی صحبت در مورد دکتر علی شریعتی را نیز نیازمند به جسارت مدنی دانست و گفت: شریعتی کسی بود که تلاش کرد امام حسین (ع) را به پرسشی تاریخی تبدیل کند و امروز متهم به اسطوره سازی است و هنوز اجماعی درباره نگاه او وجود ندارد.
این جامعه شناس با اشاره به پرسشهای تاریخی در مورد امام حسین (ع) خاطر نشان کرد: پرسش تاریخی چرا امام حسین (ع) قیام کرد؟ برای افشاکردن و یا نه گفتن به سه چهره زر و زور و تزویر، ما را به مراجعه به تاریخ وادار میکند.
وی افزود: علی شریعتی در سه برش در این باره صحبت کرده است، یکی قبل از شهادت امام حسین (ع) که چرا حج سنت اجدادی خود را نیمه تمام رها کردند، به تعبیر شریعتی کار مهمتر از شهادت برای امام حسین (ع) نیمه تمام رها کردن حج بود؛ پرسش دوم، این است که چرا امام شهید شد؟ سفر او به کربلا برای شهادت بود یا قدرت یا قصد داشت ظلم را افشا کند و به حکومت یزید که به نام دین حکومت میکرد نه بگوید و آن را سرنگون کند؟ سؤال سوم مربوط به پس از شهادت است و این سؤال را مطرح میکند که امام حسین (ع) بعد از آن چه مسیری را طی کرد.
وی تصریح کرد: صحبت در مورد امام حسین (ع) سخت است؛ بحث امروز تفاوت تاریخ و حافظه است و نه تاریخ و اسطوره،. حافظه بنابر تعریفی مراجعه به دیروز است تا از این طریق بتواند مشروعیتی برای خود به قصد ساخت و ساز هویتی ایجاد کند، به عبارتی به میراث و گذشته تکیه میکند تا فراموش نشود.
وی اضافه کرد: به یمن این یادآوری مرگ امام حسین (ع) یک «ما» تشکیل دهیم و یکی از عناصر هویت ساز جامعه است. این در حالی است که ادعای تاریخ، حقیقت است و بازسازی یک دیروز بدون موضع گیری است؛ اینکه ما چگونه دیروز را به یادمی آوریم، طبیعت امروز ما را میسازد؛ ما از حسین (ع) به مثابه قهرمان به یاد می آوریم و یا یک قربانی؟
وی تصریح میکند: چارهای جز این نداریم که نگاه تاریخی را جایگزین حافظهای کنیم که فقط به وجه عاطفی توجه دارد و به شناخت تکیه کنیم.
شریعتی با بیان اینکه میتوانیم از هویت جدیدی صحبت کنیم که بر اساس مرگ و نیستی تعریف نمیشود، گفت: به تعبیر علی شریعتی مؤمنین مشروعیت خود را از حسرت و اشک و با نسبت دادن به دیروز نمیگیرند؛ رویکرد تاریخی به مومن این امکان را می دهد که ایمان خود را به پرسش بگیرد و از چند و چون زیست آن آگاه شود.
شرکت در مراسم سوکواری منزل سردار آقایی با حضور رزمندان و سرداران دفاع مقدس همزمان با شب عاشورای 1440 قمری - 28 شهریور ماه
ر
از سمت چپ آقایان: سیدمعلمی، سردار حسن آقایی، دکتر فضل الله صلواتی، دکتر مهرعلیزاده (استاندار اصفهان)، حاج مهدی منصوری (مداح)، - دکتر ساسان، مرتضی تهرانی
ر
مصاحبه با ویژه نام سپیدار – شماره سوم/ویژه نامه داخلی/ محرم1397 هجری شمسی
صاحب امتیاز: بنیاد فرهنگی- آموزشی امام صادق(ع)
مدیرمسئول: دکتر علی فقیه
سردبیر: سیدستار میراحمدی
رد پای ایام بر اندیشه های یک انقلابی
فضل الله صلواتی
سوال : آیا دلیل قیام امام حسین (ع) یک وظیفه سیاسی بود یا تکلیف دینی؟
پاسخ : بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک و رحمه الله و برکاته.
امام حسین(ع) در شرایطی قرار گرفت که باید نقش امامت خود را انجام دهد و در جهان آن اندیشه را ثابت کند. بعد از پیامبر(ص) مسیر خلافت تغییر پیدا کرد، رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه دگرگون شد، ولی امامت همچنان پایدار و ثابت بود. به طور کلی هیچ گونه ظلم و ستمی مورد تائید مردان خدا و امامان جانشین پیغمبر نیست. چه به عنوان اجتماعی و چه به عنوان سیاسی باشد و چه به عنوان عقیدتی، ظلم نباید باشد. اساس ظلم در جامعه اسلامی باید برچیده شود. وظیفه هر مسلمانی آن است که: هیچگاه به ستمکاران نزدیک نشود. تا می تواند باید با قدرت و سلطه، ظلم را از بین ببرد، اگر نمی تواند مانند امام حسین(ع)، با مظلومیت، با تبلیغ و یا اینکه خودش و خانواده اش را در راه مبارزه با ظلم و ایجاد عدالت، در این راه فدا کند. فرهیختگان جامعه همگی منافع ظاهری را می دیدند. به امام حسین می گویند اگر میخواهی بروی، خانواده ات را چرا به همراه می بری؟ شاید امام فرموده باشد: خدا خواسته که من را شهید ببیند و یا جدم از من خواسته که شهید باشم. چون امام(ع) می داندکه با این اسارت پیام ضد ظلم در همه جا، عالم گیر خواهد شد و همیشه خواهد ماند و پیام رسانی حضرت زینب(س) و دیگر خواهران و دختران امام حسین(ع)، پیام شهادت را به همه جا می رساندند. تا در مبارزه با ظلم پیروزی بدست بیاید، این که بعضی از محققین گفتهاند امام به پشتوانه شیعیان و حامیان کوفه که شهر پرجمعیت و بزرگی بوده است، می خواسته که بر بنی امیه پیروز شود. ولی در هر شرایطی وظیفه امام ایجاد عدالت و مبارزه با ظلم است که چه به وسیله مبارزه باشد و چه به وسیله وظیفه امامت و چه وظیفه اجتماعی.
سوال: شما فرمودید حکومت یا ولایت تغییر کرد ولی امامت وجود داشت. یعنی امامت پایدار بود ولی خلافت تغییر کرد. آیا شما قائل به دوگانگی خلافت و امامت هستید.
پاسخ : بله، دوگانگی مانعی ندارد. وقتی مردم نخواستند که کسی خلیفه باشد، مهم خواست مردم است. اگر مردم کسی را نخواستند یا دنبال نکردند. رهبری را نخواستند که شایسته و لایق و یا نالایق است . خوب آن رهبر کنار می رود. وقتی رهبری حضرت علی(ع) مورد قبول اکثریت مردم قرار نگرفت و جامعه با افراد دیگری بیعت کردند. حضرت علی(ع) که نمیخواهد اختلاف راه بیندازد، جنگ و جدال داخلی ایجاد کند، نمی خواهد دشمنی برپا کند و نمی خواهد بین مسلمان های موجود تفرقه ایجاد کند، کنار می کشد و همین طور به عنوان مشورت گاهی با خلیفهها همکاری می کند و الّا حضرت می روند دنبال کشاورزی و دنبال آباد کردن زمین ها تا وقتی که دوباره مردم آمدند به سراغ حضرت و خواستند که به وسیلة امام(ع) اجرای عدالت شود.
سوال: آیا درست است که نتیجه بگیریم امامت یک امر الهی بوده ولی خلافت نه، آیا درست است؟
پاسخ: بله امامت یک امر الهی است، ایجاد عدالت از یک فرد کوچک جامعه تا بالاترین فرد، یک امر الهی است، ولی اگر مردم نخواستند عدالت داشته باشند و دنبال ظالم بروند به کسی مربوط نمی شود. همینطور که یک عده ای نماز خدا را نمیخوانند و از قلدران و دیکتاتورها حمایت میکنند، در این صورت از مصلحان چه کاری ساخته است؟
سوال: پس، آن خوانش شهادت طلبانه که دکتر شریعتی در زمان معاصر داشتند را قبول ندارید؟
پاسخ: چرا قبول داریم. راه مبارزه ، راه شهادت است. در زمان شاه آنان که مبارزه می کردند یقین داشتند که بالاخره آخر و عاقبت اینها شهادت است. میدانستند قدرت ساکت نمی نشیند، قدرت مخالفان خود را به زندان می اندازد. امام حسین(ع) که بیشتر از امثال ما جامعه و مردم کوفه را می شناسد. امام حسین(ع) نیز میداندکه در این راه شهادت هم هست، اسیری خاندان هم هست، امام(ع) هدف و نتیجه را در نظر دارد.
سوال: این نوع از شهادت طلبی و شیفته شهادت بودن، یک بحث است و اینکه مثلا من بروم فردی مثل انورسادات را ترور کنم و بدانم که بلافاصله پس از آن مرگ هست و یا حسن علی منصور را ترور کنم، بحثی دیگر، شما اینها را یکی می دانید؟
پاسخ : بستگی به نیت و انجام وظیفه هر کسی دارد، بعضی هم می دانند که اگر دستگیر شوند، باعث می شوند که یک عدهای دستگیر شوند و شکنجه شوند پس خود را میکشند. این دیگر خودکشی مخلد در آتش نیست، بلکه این برای حفظ جامعه، و دور کردن مبارزان از خطر، خودش را کشته است یا کسی به خاطر اینکه یک ظالم را از میان بردارد، ظالمی که احتمالا خیلی افراد را هم کشته است. آن فرد میگوید: من هم فدا شوم تا این عنصر ظالم و آلوده هم از میان برداشته شود. آن فرد به استقبال شهادت می رود برای اصلاح جامعه. حتی در امورات اجتماعی هم برخی اعلامیههای تند سیاسی منتشر میکنند. مشخص است که این کار موجب گرفتاریهای سیاسی از جمله زندان و... خواهد شد. حال یک وقتی خیلی شدیدتر است، طوری که برود انورسادات را بکشد و یک وقت هم کمتر است مثلا در حد یک اعلامیة آگاهی بخش.
سوال: شاید اگر خبرنگارانی از بیرون بیایند و یک گروه فکری-مذهبی به نام شیعه را ببینند، آنها را به عنوان یک گروه مبارز، یک گروه انقلابی و یا هر اسم دیگری که روی آن بگذارند، میبینندکه همواره مخالف حکومت زمان بوده است.ما می خواهیم ببینیم، قیام امام حسین(ع) در به وجود آمدن این تصویر از شیعه چه جایگاهی داشته است؟
پاسخ : عرض کردم که، وظیفه امام ایجاد عدالت و مبارزه با ظلم است، با هر وسیله ای که می خواهد باشد. گاه می بینیم که به کشتن و گاهی به کشته شدن ترویج دین است. باید ببینیم اقتضای هر زمانی چیست؟ گاندی بیان میکند که من چیز تازهای نیاوردم، اندیشه حسین را به ملت هند هدیه و آن ها را مستقل کردم، درسی بود که از مکتب امام حسین(ع) گرفتم. گاندی امام حسین(ع) را الگو و سمبل خود میداند در حالی که اصلا شمشیری نکشید . بلکه حوله ای به کمر بست و حوله ای هم روی شانهاش انداخت، مثل احرام حج میشود در بین مسلمانان، و با مبارزات منفی توانست ملت هند را آزاد کند. امام حسین(ع) که خودشان شمشیر را به خودشان نزدند بلکه دفاع کردند. لشکری آمده بود و امام را محاصره کرد، نمیتوانست به آنها بگوید: بیایید سر من را ببرید. بلکه باید در مقابل آنها بایستد. این گروههایی که به اسم اسلام مردم را می کشند، اهل هر دینی که باشند ، چه طالبان، چه داعش و چه القاعده و چه بوکوهرام ، هیچ کدام اسلامی نیستند و تحت تاثیر امام حسین(ع) نیستند. امام حسین(ع) از خودشان دفاع کردند و در مقابل ظلم ایستادند و ما امام حسین(ع) را الگوی مبارزه با ظلم میدانیم. آن وقت ممکن است مبارزه با ظلم هر زمانی به یک صورتی باشد. همة امامان سمبل مبارزه با ظلم و بیعدالتی بودند، از پیامبر(ص) تا امام زمان(عج) همگی به دنبال عدالت بودند و در آینده ایجاد عدالت خواهند کرد.
سوال: در نهضتهایی که قبل از انقلاب بود و افرادی که فعالیت انقلابی داشتند، بیش از هر چیز امام حسین(ع) و نهضت عاشورا الگو قرار داده بودند، چرا در آن زمان به سمت الگوگیری از امام حسن(ع) پیش نرفتند؟
پاسخ: امام حسن(ع) هم نه اینکه بخواهد فعال نباشد یا مبارزه نداشته باشد، بلکه امام حسن(ع) را هم دیدید که اول جنگ دفاعی را شروع کردند برای ریشه کردن معاویه که سمبل ظلم بود، تجهیز لشکر کردند و نیز سپاهی آماده نمودند و حرکت آغاز شد، ولی وقتی افرادی به ایشان خیانت کردند که از نزدیکترین افراد و دوستان شان بودند و در وسط معرکه جاسوسهای دشمن ، یکدفعه امام را محاصره کردند تا جایی که، عده ای اموال امام را و حتی خیمه امام را غارت کردند و عده ای هم سجاده از زیر پای امام کشیدند و این طور امام را وسط معرکه تنها گذاشتند، با آنها صلح کرد و برای این که مسلمانان بسیاری کشته نشوند ، و الّا امام حسن(ع) مبارزتر بودند. اینکه میگویند امام حسن(ع) صبر کردند و خودداری کردند، به خاطر اهانتها و جسارتهایی بودکه خطیبان معاویه روی منبر نسبت به امام میدادند، ولی امام جواب نمیداد و بارها امام حسین(ع) معترض می شدند و امام حسن(ع) می فرمودند و در حال حاضر وظیفه ما تحمّل و صبر است و در آن شرایط صبوری و بردباری را انجام می دادند. کار امام حسن(ع) هم یک نوع مبارزه بود .
سوال: به عنوان سوال آخر، شما فرمودید که مبارزه با ظلم در هر زمان اقتضائاتی دارد و الگویی که از امام حسین(ع) گرفته می شود در هر زمان متفاوت است . در زمان امروز از قیام امام حسین(ع) چه الگویی باید گرفت؟
پاسخ : البته عرض کردم ، مبارزه چهره های مختلفی دارد. اول باید ظلم را بشناسد و بداند که ظلم چه میباشد؟ دوم باید ظالم را بشناسد که ظالم کیست؟ بعد از اینکه ظالم را شناختیم باید چکار کنیم؟ باید عدالت مردمی را ایجاد کنیم، باید دوستی و صمیمیت، برادری و مساوات را ایجاد کنیم. دنبالهروی امام حسین(ع) امروز این است، وقتی ظلم را شناختی، باید آگاهی داد و ایستادگی کرد، حالا چه دوست دروغی است یا دشمن و چه دشمن داخلی است یا خارجی، هر کسی باشد، باید آن ظالم کاملا شناخته شود و این فکر هم در ذهنها باشد که احترام به چه کسی گذاشته میشود؟ اگر ظالم است باید برداشته شود، آنگاه چه کسی را می خواهید جای آن بگذارید؟ و شما برای ایجاد عدالت چه کاری میخواهید انجام دهید؟ نه اینکه در جامعه سرگردان باشید و ندانید که چه کاری می خواهید انجام دهید.
محمد حسین اعتزازیان
پدران معمولا تمایلی به برملاشدن اختلافات درونی ندارند، پسران اما جسورانه جار می زنند و پدران را به مبارزه می طلبند. نسبت جریان های اصلی سیاسی با تحولخواهان هم خارج از این ماجرا نیست. در انتخابات شورای شهر 96 در اصفهان، تحولخواهان جریان اصلاحات به اسم «مجموعه تحولخواهان اصلاح طلب» و تحولخواهان جریان اصولگرا با عنوان «تشکل نجبا»، لیستهای انتخاباتی جداگانه ای شکل دادند که چندان به روند شیخوخیت در این جناح ها اعتقاد نداشتند و هر دو با شکست مواجه شدند. هفته گذشته در مصاحبه با نمایندگان جریانات تحولخواه اصولگرا و اصلاح طلب اصفهان، به روند تحول خواهی در انتخابات شورای شهر 96 و ریشه های آن پرداختیم. این بار اما پای روایت دو تن از چهره های اصلی و موثر این دو جریان ،فضل الله صلواتی و عباس حاج رسولی ها نشسته و از آنان در خصوص گذشته، حال و آینده تحول خواهان پرسیدیم.
حاج رسولیها، رئیس اسبق شورای شهر اصفهان معتقد است ریشه شکل گیری تحولخواهان اصولگرا به بیش از دو سال قبل از انتخابات 96 می رسد. وی به تلاش جریانی در شورای سابق شهر جهت استیضاح مرتضی سقاییان نژاد اشاره می کند و می گوید: « اگر آن ماجرا رخ نمیداد و این جریان از جریان اصلی اصولگرا منشعب نمی شد، دوباره اصولگرایان اکثریت شورای شهر را در دست می گرفتند. ولی متاسفانه اختلافات را ایجاد کردند ، شهردار را تغییر دادند و نتیجهاش همین شد که دیدیم.»
اختلاف تحول خواهان با ما سیاسی بود نه فکری
حاج
رسولی ها با تاکید بر اختلافات اصولگرایان در شورای سابق شهر بر سیاسی
بودن و فکری نبودن این اختلافات تاکید می کند و میگوید:« بالاخره
تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد و باید آن را بپذیریم. در جامعه
نمیتواند هرج و مرج باشد و هر جریانی باید یک منش سیاسی داشته باشد.» وی
در ادامه به اتحاد بخشی از جریان تحول خواه اصولگرا با بعضی از اصلاح طلبان
در شورای قبل اشاره کرده و آن را یک شیوه سیاسی دانست.رئیس اسبق شورای شهر
اصفهان، ضمن رد «جوانگرایی» به عنوان نقطه تمایز تحول خواهان اصولگرا می
افزاید:«اینکه ما(جبهه متحد اصولگرایان) اعتقاد به جوانگرایی نداشتیم حرف
کاملا غلطی بود، در لیستی که ما ارائه کردیم، جوانان حضور داشتند و به جز
چند نفر ( که سابقه حضور در شورای قبلی را داشتند) اکثریت لیست ما جوان
بودند.»وی با تاکید بر این نکته که تمایلی به صحبت درباره انتخابات 96
ندارد، نقطه ضعف جریان سیاسی متبوع خود را «حضور کمرنگ در رسانهها»
ارزیابی می کند.
مردم، تحول خواهان اصلاح طلب را نمی شناختند
صلواتی
، عضو شورای اصلاحات اصفهان که یکی از بزرگان اصلاح طلب در اصفهان محسوب
میشود، اعتقاد دارد تحولخواهان اصلاح طلب «جوانان فعال و کارآمدی بودند
که در تمامی مراحل انتخابات به بازی گرفته نشدند». وی به تلاش خود و بعضی
از چهره های شاخص اصلاحطلب اصفهان برای رسیدن به لیست مشترک اشاره کرده و
میگوید:« ما به آنها گفتیم بیایید یک لیست مشترک داشته باشیم و شما افرادی
را معرفی کنید. آنها اعتقاد داشتند چون جوان و فعال هستند و برای تبلیغات
انتخابات هزینه هم میکنند حتما برنده می شوند، ولی واقعیت این است که مردم
شهر باید آنها را می شناختند، در حالی که چنین شناختی وجود نداشت. حتی
نامزدهای لیست اصلی اصلاح طلبان هم به جز چند نفر برای مردم چندان شناخته
شده نبودند، ولی مردم حامیانشان را میشناختند و به این لیست رأی دادند.
اما تحولخواهان، حامی شناخته شدهای هم نداشتند و با تصویر رئیس دولت
اصلاحات یا عنوان "اصلاحات" نیز نتوانستند موفق شوند.» وی با تاکید بر
اینکه ریشه جدایی تحول خواهان از جریان اصلی اصلاحات، اختلاف سلیقه بود، می
افزاید:«در شورای اصلاحات درباره برخورد با تحول خواهها اختلاف نظر وجود
داشت و این اختلاف نظر طبیعی است. من فکر می کنم با شکستی که تحولخواهها
در این انتخابات تجربه کردند، اختلاف ها ترمیم شود. امید من این است که در
انتخابات بعدی همبستگی ایجاد شود، به شرط اینکه آنها هم بخواهند، چون شنیدم
به آنها گفته شده بود که چند نفر را برای حضور در لیست معرفی کنید و آنها
از موضع قدرت برخورد کرده بودند و گفته بودند نیمی از لیست باید در اختیار
ما باشد.»
شورای اصلاحات به جوانگرایی معتقد بود
صلواتی
در پاسخ به این سوال که جوانگرایی را تا چه اندازه نقطه تمایز جریان اصلی
اصلاحات و تحولخواهان می داند، میگوید:«جوانگرایی یک مسئله فکری نیست
که به عنوان نقطه تمایز مطرح شود بلکه یک برنامه ریزی و یک تصمیم است. لیست
اصلی اصلاحات هم معتقد به جوانگرایی بود و اکثریت شورای فعلی شهر را جوان
ها تشکیل می دهند. البته در مدیریت های شهری به تجربه احتیاج است و حتی در
منصوبان شهردار فعلی نیز می بینیم جوانترها موفقیتی را که افراد مسن
داشتند، ندارند. به نظرم جوان ها باید ابتدا در معاونتها قرار بگیرند و پس
از آن به سراغ پست های اصلی بروند. البته مشاورها می توانند مسن باشند چون
مشاور راهنمایی و ارائه تجربیات میکند.» وی با تاکید بر اینکه اکنون نیز
در شهرداری از نیروهای بازنشسته استفاده نشده و بدنه جوان حضور دارند، می
افزاید :« آقای شهردار هم بازنشسته نیست و از نیروهای توانمندی است که پیش
از این در دانشگاه و فرمانداری حضور داشته است. فکر نمی کنم در زمینه
جوانگرایی اگر تحول خواهان هم رأی می آوردند می توانستند کاری غیر از این
انجام دهند.البته بنده اعتقاد دارم باید از وجود و مدیریت جوانان تحولخواه
استفاده کرد.»