جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
پیروزی آن جناب را در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری تبریک می گوید.
امید است که خداوند بر توفیقات روزافزون شما در خدمت به مردم بیفزاید، انتظار آن بود که در دوره یازدهم از یاران صمیمی اصلاحاتی بیشتر استفاده شود و پستهای کلیدی در دست کارگزاران پیشین نباشد.
خدایتان موید و موفق دارد.
اصفهان - فضل الله صلواتی
سی ام اردیبهشت ماه 1396
آینده در دست روحانی است، باز هم اوست که با رأی بالای مردم کرسی ریاستجمهوری را حفظ خواهد کرد، به اوضاع داخلی کشور بیشتر خواهد رسید، سخن خیراندیشان و اهل حل و عقد را به کار خواهد بست، مسؤلان موفق و مدیران اصلاحگر را به کار خواهد گماشت، از اندیشههای انقلابیون و مشاوران آگاه، بهرهها خواهد برد، از قانون اساسی، آراء مردم و از حقوق شهروندان و صیانت از آراء، دفاع خواهد کرد، ریشۀ بیکاری، بیاعتمادی و تفرقه را خشک خواهد کرد.
فضل الله صلواتی نماینده مردم اصفهان و عضو کمیسیون اصل ۹۰ نخستین مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳، از سال۴۲ مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی شروع کرد و حلقه مبارزاتی را در اصفهان تشکیل داد. حضور وی در جلسات درس مرحوم علامه محمد تقی جعفری زمینه ساز ازدواج وی با دختر علامه شد.
سالهائی را در زندان و تبعیدگاههای ساواک گذراند تا اینکه انقلاب پیروز شد و وی از سوی شورای انقلاب سرپرست نهضت سواد آموزی کشور و از طریق وزارت کشور، فرماندار اصفهان شد. با شروع جنگ تحمیلی بازدیدها، پیشنهادات و برنامههائی در جبهههای جنگ داشت، ریاست انجمن صنفی روزنامه نگاران اصفهان و ریاست کتابخانه های عمومی این شهر تا سال ها بر عهده وی بود. تا سال ۱۳۸۲ مشاور شهرداران مختلف اصفهان بود، از سال ۶۷ تا ۱۳۷۷نشریه تأثیرگذار نویداصفهان به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی ایشان منتشر شد و تألیفات و تحقیقاتی فراوانی را تقدیم مخاطبان کرد.
وی دارای تحصیلات عالیه ادبیات فارسی و ادبیات عرب، علوم قرآنی و تاریخ اسلام است و پس از۶۰سال فعالیت در عرصۀ اجرایی، سیاسی و تدریس، اکنون در دوران بازنشستگی به تفسیر قرآن و نهج البلاغه و نوشتن مقالات برای سایتها و نشریات میپردازد.
جناب آقای دکتر، شما در دوران نمایندگی مجلس با آقا دکتر روحانی ریاست جمهوری در مجلس بودید، اگر ممکن است خاطراتی از آن دوران را برای ما بازگو کنید:
آشنائی من با جناب دکتر حسن روحانی از شهر یزد شروع شد، در آن زمان ۲۷ یا ۲۸سال داشتند، برای سخنرانی به منزل مرحوم حاج آقا عارف، پدر دکتر عارف دعوت میشدند و در منزل مرحوم حاجی قنادباشی و در هیأت بعثت یزد که عموما افراد آگاه و روشنفکر بودند، اکثر جوانان متدین و آگاه یزد سخنرانیها و منبرهای تحلیلی، سیاسی و قرآنی ایشان را رها نمیکردند، آن خانههای وسیع گنجایش جمعیت بسیاری را داشت که قصد استفاده از گفتار حسن روحانی و دیگر سخنرانان را داشتند.
من نیز در آن هنگام توسط ساواک از اصفهان به یزد تبعید شده بودم، پس از ماهها زندان انفرادی، مجبور به اقامت در شهر یزد شده بودم که برای من وطنی دیگر شد و دوستان باوفای دیگری پیدا کردم که پس از دهها سال هنوز ارتباط با آنها برقرار است.
در اجتماعات دوستان انقلابی آقای حسن روحانی نیز حضور پیدا میکردند و در جمعهای دوستانه وجود جناب ایشان مغتنم بود، هر ساله ملاقات و بیانات حضرتشان برای جوانان پرشور یزد، سازندگی و آشنائی بیشتر ی با اندیشههای قرآنی بود، در همان زمانها در مسجد حکیم اصفهان، به ایراد سخن میپرداختند و مورد استقبال جوانان پرشور و انقلابی اصفهان قرار میگفتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اکثر شایستگان و افراد دلسوز و انقلابی از سراسر کشور به مجلس راه یافتند، وجود دکتر روحانی با معلومات بسیار حوزوی و دانشگاهی و دکترای حقوق بینالملل از انگلستان، ارزشی برای مجلس شورای اسلامی بود، روحانی در مجلس خبرگان، همراه با آیت الله طالقانی، آیت الله عظمی منتظری و شهید دکتر بهشتی و در مجلس شورای اسلامی در کنار آقایان و آیات: خامنهای، هاشمی رفسنجانی، محمدعلی رجائی، دکتر چمران، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، مهندس سحابی، فخرالدین حجازی و... نشان دهندهی مجلسیپربار، پرمحتوا و ارزنده بود.
سخنرانیها، پیشنهادات، طرحها و لوایح مترقی، نشانی از برتری نمایندگان این دوره، حتی بر تمام مجالس جهان را داشت، از لحاظ معلومات، مدارک تحصیلی، سوابق انقلابی، دورۀ اول مجلس شورای اسلامی بینظیر بود.
آقای دکتر حسن روحانی از چهرههای شاخص مجلس اول بود و تا پنج دوره ایشان انتخاب و حرفهائی برای گفتن داشتند که به سود ملک و ملت باشد.
به اتفاق جناب ایشان، در کنفرانس بینالمجالس در کشور ایتالیا، شرکت داشتیم، برای سرکشی و ورود قطعات و تجهیزات کارخانه فولاد مبارکه به شهر جنوا رفتیم و با دیگر نمایندگان از تأسیسات آن کارخانهها دیدن کردیم و اگر مواردی در خصوص ژنراتورها و توربینهائی که قرار بود به ایران آورده شود، به نظر هر کدام و آنها که صاحبنظر بودند، میرسید، یادآوری میکردند.
در خلال جنگ تحمیلی، در ایامی که آقای دکتر روحانی دبیر شورای امنیت جمهوری اسلامی ایران بودند، سفری چند روزه با برخی از نمایندگان مجلس، به نواحی امنیتی و تأسیسات مربوط به جریانهای دفاعی، به مناطق جنوب کشور، از چابهار تا بوشهر داشتیم، از بسیاری موارد و تجهیزات دفاعی، حتی در کیش و خارک دیدار کردیم، سفری جالب و پربار برای ما و برای رزمندگان بود، افسوس که برخی همراهان و یارانمان در حوادث مختلف به درجۀ رفیعۀ شهادت رسیدند.
آقای دکتر روحانی در هر شرایطی و در هر جائی که بود، در شورای امنیت ملی، در تیم هستهای و مذاکره کننده ایران، در مجلس شورای اسلامی، شخصیتی شاخص، تصمیمگیر و صاحبنظر بوده است و مدتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، وی با تعاملی که داشت مخصوصا در دولت حجتالسلام سیدمحمد خاتمی، پیشرفت تلاشهای هستهای ایران، چشمگیر بود و هرگز تحریمی به ایران تحمیل نشد و احترام و اقتدار ایران همچنان محفوظ بود.در جمع، آقای روحانی را فردی مدیر و مدبر ، لایق و آگاه و شایستهترین شخصیت برای ریاستجمهوری ایران بزرگ میدانم، خدایش موفق و مؤید دارد.انتخاب روحانی نشان دهندۀ واقعیتگرائی و وطن دوستی و آگاهی ملت ایران است.
به نظر شما با توجه به شرایط امروز ایران، بهترین گزینه برای ریاست جمهوری چه کسی است (به چه دلایلی)؟ آقای روحانی با چه مشکلاتی روبرو است؟ به نظر شما راه برون رفت از این مشکلات چیست؟
در هر کشور و هر اجتماعی، اختلاف سلیقه وجود دارد، در سیاست، اقتصاد، در تعلیم و تربیت، بینشها متفاوت است، هر کسی آزاد است که بر اساس قانون، گفتهها، نوشتهها، اظهارنظرها داشته باشد، این مسلم است که همه نمیتوانند به توافق کامل برسند، شوراها، مجلسها و نشستها و اندیشهها را به هم نزدیک میکند و تعادل برقرار مینماید و این بستگی به مدیریت اجرائی کشور دارد.
جناب آقای سیدمحمد خاتمی در هشت سالی که ریاست جمهوری را بر عهده داشت، توانست این تفاهم را بین ملت برقرار کند، آقای دکتر روحانی نیز با اعتدالی که مطرح کرد و اینکه خود را وامدار گروهی ندانست، بدینوسیله قصد داشت رقیبان را که هر کدام برای ریاست جمهوری نامزدی خاص داشتند، جذب کند، که موفق بود، گرچه وابستگان و شاید وامداران به گروههای رقیب، هیچگاه ساکت نبودند، مخصوصا آنها که خود را دلواپس نامیدند، معلوم نبود دلواپس چه هستند؟ دلواپس منافع و کم شدن درآمدهای کی؟
آقای روحانی با دولتش، با تیم مذاکره کنندهاش، بسیار فعال و کارآمد و باعث افتخار بودند، تیم مذاکرهکننده که فوق تصور و با آگاهی و درایت کامل، قرارداد ژنو را امضا کردند، به طوری که ترامپ رئیس جمهور جنجالی آمریکا که از همهجا بیخبر بوده و در آن زمان در پاچال کارخانههایش، بر درآمد خود میافزوده، اکنون از خواب غفلت بیدار شده و فریاد میزند که در برجام کلاه بر سر آمریکا رفته و منافع آمریکا به خطر افتاده و اکنون میخواهد که به نظر خودش، جبران کند و بر تحریمها بیفزاید، افسوس که غیر از اسرائیل و عربستان، برخی داخلیها این اقدام بزرگ را که به معنای واقعی، مشتی بر دهان دشمنان بود، کوچک میشمارند و کار بزرگ دکتر روحانی و تیم پرکار و سختکوش متشکل از آقایان دکتر: محمدجواد ظریف، سیدعباس عراقچی، مجید تخت روانچی، علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی و دیگران، همه تحصیل کرده و فرهیخته و دلسوز منافع کشور هستند،خدمات آنها را در نظر نمیآورند و حتی زیر سؤال می برند!
اینها، در زمان دولت قبل که تورم ۴۰درصد بود، از معیشت و زندگی مردم دم نمیزدند، در خصوص پول نفت در سفرهها جنجال بهپا نمیکردند، تحویل صندوق پرمایه ذخیره ارزی از دولت خاتمی به احمدینژاد را نادیده میگیرند و ساکتند.
سنگاندازیهای آمریکا به ویژه در دوره ترامپ و دشمنی های اسراییل و کارشکنی ها عربستان و برخی کشورهای دیگر عربی باعث شد که روحانی نتواند با شتاب لازم در حوزه اقتصاد کار کند. البته امیدواریم در دوره دوم موفقتر شود.
مگر از ابتدای پیروزی انقلاب تا امروز مردم معیشت نداشتند که امروز برخی دم از زندگی مردم و درآمد نفت میزنند و عدهای دیگر با عوامفریبی، به بالابردن یارانهها و گران کردن کالاهای دولتی و خدمات مخابراتی و... دنبال جمع کردن عِده و عُده و رأی هستند! بادادن پول و پرداخت یارانه، دیگر نمیتوان مردم را در جهتی قرار داد که منافع ملی را زیر پا گذارند.
با تعامل با کشورهای دیگر و ایجاد رابطۀ صمیمانۀ متقابل با همۀ دنیا میتوان اشتغال و تولید ایجاد کرد، همان که نظر رهبری در پیام نوروزی سال۱۳۹۶ بوده است، دولتها باید شرایط رسیدن به این اهداف را فراهم کنند و برنامههای دکتر روحانی از ابتدا در همان مسیرهای تعامل و اعتدال و توسعه بود و برای رفع بیکاری و رکود و تورم، نهایت تلاش را داشت.
برداشتن تحریمها خود راهی بود که باز شد برای ارتباط و سرمایهگذاری و ایجاد اعتماد و امنیت برای سرمایهگذاران خارجی و داخلی، و این خود اعجازی بود که به سادگی توسط دولتهای دیگر انجام نشد به عنوان شخصی که ۶۰ سال است در کار سیاست هستم می گویم کاری که روحانی درباره برجام کرد از عهده هیچ کدام از رقبایش برنمی آمد و روحانی الحمدالله موفق شد و در این عرصه به موفقیت و پیروزی رسید.
در سیاست تولید و فروش نفت و توسعۀ صنایع، خرید هواپیماها، رسیدگی جدی به توسعه راهها و راهآهن، همگانی کردن بهداشت و درمان و...در شرایط بحران و کمپولی و درآمدهای اندک، چه خدمات همهجانبهای در این دولت برای ملت و کشور انجام گردید. «حیف است تو ارباب وفا را نشناسی»
در هر جائی و در هر شرایطی مخالفان هستند و شعارشان را میدهند، ولی مردم باید آگاه و مؤمن و دارای بینش صحیح باشند و هرگز فریب ظواهر و پولها و شعارهای توخالی را نخورند، در پایان دولت دهم بسیاری از اقتصاددانان گفته بودند که سالها طول خواهد کشید که شرایط نامطلوب اقتصادی به دوران پیش از احمدنژاد بازگردد! مردم عملکرد این چهارساله را بنگرند و قضاوت کنند. گرچه در تغییر برخی مسئولین در شهرها و استانها کوتاهیهائی شد و پستهای کلیدی همچنان در دست مسؤلان پیشین با آن تفکرات دولت قبلی باقی بود، سمتهای سیاسی حتما باید در دست کسانی باشد که یار و بلندگو و مجری سیاستهای دولت روحانی باشند.
رسیدگی به وضعیت بحرانی دریاچۀ ارومیه قابل ستایش بود، ولی به زایندهرود اصفهان رسیدگی نشد، اکثر سال خشک و بی آب است و دارندگان حقابه و مالکهای اصلی آب، همچنان محروم و حفشان خورده میشود، رئیس جمهور پیشین بدون مطالعه و بدون اطلاع از سوابق، دستور حیف و میل آب زاینده رود را داده بود، در سفر وی به استان چهارمحال و بختیاری با نوشتههایی که دست مردم بود و فشار برخی از نمایندگان آن استان، در جمع مردم گفت: «هرقدر و هر جور که نیاز هست برای صنعت و کشاورزی از آب زاینده رود برداشت کنید! اولویت با شما و بعد استانهای دیگر»! این تراژدی خشکی دائمی زاینده رود بود، سابقه برداشت آب از این رود برای چهارمحال به سفر اول رئیسجمهور بر میگردد که در جلسهای به استاندار اجازه دادند هرگونه که میخواهند، از آب رودخانه استفاده کنند! و به جای مدیریت و کارشناسی برای رفع بحران، اختلافهای منطقهای و قومیت را شدت بخشید.
اگر همۀ نهادهای نظام اسلامی ایران دست به دست هم بدهند و همگام و همراه، دولت را تقویت کنند، موفقیتهائی به دست خواهیم آورد.
در حال حاضر شایستهترین فردی که برای اداره کشور لایق و مفید است، دکتر حسن روحانی است، کسی که دو چهره موفق و سیاستمدار و صاحب اندیشهای مثل: مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و جناب حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی، یکی از محبوبترین چهرهای روحانی ایران، او را با شناخت کامل از روحیه و سوابق و عملکرد شایسته، معرفی کردند و مردم در دورۀ دهم از روی صمیمیت و شناخت به ایشان رأی دادند.خداوند جناب دکتر روحانی و یارانش را موفق و مؤید دارد و به همۀ مردم درک شناخت واقعیتها را عنایت فرماید.
به طور اخص اگر به اصلاحات و اصلاحطلبی نقدی باشد، ممکن است از دید خودتان به تبیین آن بپردازید؟
بالاخره هر کسی اندیشهای دارد و فکری، اکثریت مردم ایران به آقای سید محمدخاتمی و دکتر روحانی رأی دادند، آنها که احساس مسئولیت میکردند و درد جامعه را داشتند، پای صندوقهای رأی حاضر شدند، آراء بقیه نامزدها چندان قابل توجه نبود، در دورهی اخیر فقط اصلاحطلبها به آقای دکتر روحانی رأی دادند و آقایان اصولگراها، هر گروهی کاندیدای خاصی داشتند، گرچه جناب روحانی فرمودند: من وامدار کسی و یا کسانی نیستم و به آقایان اصلاحاتی هم توجهی نداشتند، در میان دولت مبارک ایشان هم نشانی از آقایان اصلاحاتی و یاران جناب خاتمی که حمایتشان کرده بودند، کسانی دیده نمیشوند، اگر چه اصلاحاتیها سهمی نمیخواستند، آرزوی آنها موفقیت دولت روحانی بود.
اصلاحاتیها گروههای متعدد هستند، احزاب مختلفی را تشکیل دادهاند، بیست و چندمیلیون رأی دهنده که یک حزب و یک گروه نیستند، تفکری اعتدالی و دوستدار وحدت ملی و اندیشه دموکراسی و آزادیخواهی آقای خاتمی است که دهها میلیون از مردم ایران را جذب کرده است.
امروز در حالی که از اصلاحات و اصلاحطلبی صحبت میکنیم، اصلاح طلبان شخصیت بزرگی چون مرحوم مغفور هاشمی رفسنجانی را در کنار خود ندارند، با این شرایط فرجام اصلاحات را چگونه میبینید؟
اصلاحات راه خود را میپیماید، متکی به فرد یا افرادی نیست، مسیر خود را آشکار و پنهان طی میکند، شخصیتهای بزرگی پشتوانه آن بودند، اگر هاشمی رفت، خدای هاشمی زنده است، آنها که داعیه اصلاحات دارند، همه بزرگند و باایمان و مقتدر، همه هاشمی هستند، ممکن است سوابق انقلابی و خدمتگذاری هاشمی را نداشته باشند، ولی ایمان و انقلابیگری و وطندوستی هاشمی را دارند، آنها هم شناخته میشوند، آنها هم در چشم مردم بزرگ میشوند، آنها که مورد قبول و توجه ملت باشند، بایستی چهرههای شاخص اصلاحطلبی را معرفی کنند و نسل جوان را به میدان بکشانند.
ما باید از خدمات شایستگانی مثل هاشمی و خاتمی، قدردانی کرده و سعی داشته باشیم که هاشمیهای دیگر و خاتمیهای دیگر را شناسائی کنیم، باب رحمتالهی هیچوقت بسته نیست، زمین هیچگاه از حجت خالی نمیماند و همچنان راه اصلاحات و خدمت به مردم موفق است.
تو پای به راه در نه هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت
در رابطه با دولت آقای روحانی، ارزیابی شما از دولت ایشان چیست؟ و آیندۀ آن را چگونه میبینید؟
آقای روحانی به بسیاری از وعدههائی که داده بود توانست عمل کند، مخصوصا مذاکرات انرژی هستهای که به جاهای خطرناک کشیده شده بود، و امکان هر گونه خطری میرفت، دکتر روحانی با سرپنجۀ تدبیر، همه را مهار کرد و از این جهت حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارد، اگر آمریکا و متحدانش و مزورانی مثل اسرائیل و عربستان میخواستند به ایران حملهور شوند چه میشد؟ آنها با کدام بهانه به عراق یا لیبی حمله کردند و این همه کشته و نابودی سرمایه را بر روی دست عراق و لیبی گذاشتند؟ کشور زیبای سوریه و یمن را به چه روزی انداختند؟ بیجهت، بیهوده و احمقانه، روسیاهی به بار آوردند.
برخی معتقدند، ما قدرتمندیم، توان دفاع داریم، قهرمانیم، پیشرفتهایم، آری، اما چقدر میتوانیم جلوی کشتارها و نابودی زیربناها را بگیریم؟ برفرض هم که شکست نمیخوردیم، مثل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دکتر روحانی توانست جلوی بسیاری از خطرات را بگیرد، برجام، پیروزی دولت روحانی بود، همانطور که اوباما رئیسجمهوری پیشین آمریکا، آن را پیروزی خود در دوران زمامداریش دانست، بدون آنکه حتی یک گلوله شلیک شود.
روحانی رابطه با بسیاری از کشورها را بهبود بخشید، آنها به ایران حسننظر پیدا کردند، حاضر شدند در ایران سرمایهگذاری کنند تا از شدت بیکاری بکاهند، آیا قدرتهای ناسالم میگذارند؟
روحانی در میان اقلیت مخالفان سرسخت، موفق بوده، در سیاست خارجی از هر جهت پیروز شده، تا توانسته خود را به جناحی وابسته نکرده، با تدبیر قدم برداشته، جلوی تورم را تا حد امکان گرفته و ایران را در جوامع جهانی سربلند کرده است. ملت امید داشتند که با در دست داشتن کلید تدبیر، گامهای مؤثر و مفیدتری در راه عدالت بردارد.
آینده نیز در دست روحانی است، باز هم اوست که با رأی بالای مردم کرسی ریاستجمهوری را حفظ خواهد کرد، به اوضاع داخلی کشور بیشتر خواهد رسید، سخن خیراندیشان و اهل حل و عقد را به کار خواهد بست، مسؤلان موفق و مدیران اصلاحگر را به کار خواهد گماشت، از اندیشههای انقلابیون و مشاوران آگاه، بهرهها خواهد برد، از قانون اساسی، آراء مردم و از حقوق شهروندان و صیانت از آراء، دفاع خواهد کرد، ریشۀ بیکاری، بیاعتمادی و تفرقه را خشک خواهد نمود و...
« روحانی می آید - اگر شما بیایید »
فضل الله صلواتی عصر روز جمعه در میدان نقش جهان گفت: افتخار ما آن است که چهار سال در خدمت مجاهد عزیز، دکتر روحانی و هیاتی که برای مشکل ایران با توافق برجام تلاش کردند، بودیم.
سخنرانی فاطمه هاشمی رفسنجانی و فضل الله صلواتی در ورزشگاه پیروزی اصفهان در تجمع هواداران روحانی
سوگند به قلم
منتشر شده در ویژه نامه گل گندم ویژه نکوداشت استاد ثقفیان، اردیبهشت ماه 1396
انجمن صفنی روزنامه نگاران استان اصفهان
در مسیر اعتلای فرهنگ جامعه کار دشوار است و مسیر طولانی، صبر و تحمل بسیار باید تا قدم در راه بالابردن سطح جامعه برداشت.
استادان، معلمان، روحانیون، نویسندگان، خبرنگاران، گزارشگران، اندیشمندان، گویندگان، تحلیلگران، روزنامهنگاران، شاعران، وقایع نگاران و... چه بسیار تحمل سختیها، مشکلات، زندانها و ترورها در پیش رو دارند، تا مطلبی را به طور صریح و شایسته و قابل قبول در اختیار مردم قرار دهند.
چه بسیار تجربهها و چشیدن تلخی و شیرینی و خوب و بد شنیدنها باید باشد تا خبرنگاری، واقعهنگاری، نویسندۀ روزنامهای پخته شود و آموخته گردد و سخنانش مورد قبول اهل نظر باشد، و اِلا در دنیای روز، مطالب بسیار و افکار و اخبار و اطلاعات فراوان است، مردم منتظرند تا نتیجۀ رویدادها را از زبان آگاهان و متفکران و انسانهای باتجربه بشنوند. «بسیار سفرباید تا پخته شود خامی» سفرها، مصاحبهها، دیدنها و شنیدنهای زیادی باید باشد که نوشتههای نویسندهای و یا گفتار گویندهای مورد قبول افتد و ایمان قوی و پایداری بسیار لازم است تا کسی دکتر حسین فاطمی شود و شهادت در راه وطن ارزانی او شود و همای سعادت را در آغوش گیرد و به استقبال مرگ جاودانه رود.
در تاریخ مطبوعات ایران چه بسیار کسانی که به شهادت رسیدند، چه بسیار روزنامهنگارانی که به زندان افتادند و سالها تحمل سختی و رنج زندانهای سیاه و وحشتناک را نمودند و پای عقیده و ایمان خود ایستادند و در برابر، روزنامهنگاران قلم به مزد هم بودند که مزدور مقامات شدند و هر چه صاحبان سرمایه و پول میگفتند آن را مینوشتند و بهای کارگری و مزد روزانه خود را دریافت میکردند، آنها را که هنرمند و نویسنده و صاحب اندیشه نمی دانیم، باید حق را گفت و ایستادگی کرد و هزینهاش را نیز پرداخت.
«بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است»
مرحوم محمدرضا ثقفیان از سرمایههای ارزشمندی در عالم مطبوعات بود که با صداقت و ایمان با مؤسسات خبری و اطلاعات رسانهای همکاری داشت، تا وقتی که در خبرگزاری جمهوری اسلامی اصفهان(پارس) کار میکرد همه به صداقت و پاکدامنی او اعتراف داشتند، مدیریتش فوقالعاده و صمیمانه بود.
مرحوم ثقفیان عضو و دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران و نویسندگان اصفهان و از مؤسسان خانۀ مطبوعات بود.
در دوران بازنشستگی نیز نهایت تلاش را داشت که همگام و همراه کارکنان مطبوعات، تشکل آنها را حفظ کند، از منافع آنها دفاع نماید، مشکلات پیش آمده را برطرف سازد و تا پایان عمر هیچگاه دست از تلاش نکشید، روزنامهنگار زندگی کرد و روزنامهنگار مرد، در زمان جنگ فعالیت بسیار داشت که اخبار صحیح و واقعی را به دست مردم برساند و به گفتۀ پیامبر(ص) نشان دهد که: «خون شهیدان با نوشتۀ دانشمندان برابر است».
اصفهان را دوست میداشت و برای اعتلای این شهر کوشش میکرد، از خشکی زایندهرودش اندوهگین بود، مطالبی را برای روزنامه همشهری و دیگر رسانه ارسال کرد، باشد که فرجی حاصل شود و آب به یغما رفته بازگردد و دوباره زاینده رود جاری گردد.
در رابطه با خبرنگاری و تنظیم خبر و اقدام برای ادارۀ مطبوعات، شاگردان بسیاری را تربیت کرد و قدمهای مثبتی برداشت، خدایش بیامرزاد.
درگذشت ناگهانی او برای عالم مطبوعات سخت گران بود، یاران رسانه و همکارانش را اندوهگین ساخت، شاید به زودیها جای خالیش پر نشود، خدایش غریق رحمت بیمنتهای خود بفرماید و به خاندانش و همکارانش و دوستانش صبر و اجر عنایت فرماید
«قبول خاطر و لطف سخن خداداداست»
فضل الله صلواتی – 3/2/1396