نشست تجربه شهر در اصفهان
متن خبر در روزنامه نصف جهان - محکمه ملک مدنی
مشاهده تصاویر در خبرگزاری ایمنا
اولین نشست از سلسله نشستهای «تجربه شهر» با موضوع «تجارب مدیریتی شهرداران دهه شصت شهرداری اصفهان» با حضور گسترده شهرداران و مدیران شهری ادوار گذشته شهرداری، شهردار، رئیس و اعضای شورای اسلامی اصفهان، رؤسای مناطق شهرداری اصفهان، اصفهانشناسان، پیشکسوتان شهرداری و... صبح ۲۱ آذرماه
در تالار اجتماعات کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد و به محض ورود محمدحسن ملک مدنی شهردار اصفهان در سالهای 62 تا 69، همه حاضران ایستاده برای او کف زدند و از او استقبال کردند.
فضلا... صلواتی که خود در دوره شهردار بودن ملک مدنی فرماندار اصفهان بود هم از همه شهردارانی که به اصفهان خدمت کردند قدردانی کرد و به بیان خاطراتی از دوران شهردار بودن ملک مدنی پرداخت و گفت: برای ساختن همین کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان تلاش زیادی انجام شد.
وی افزود: ملک مدنی همشهری ما و جزو ما اصفهانیهاست و شهرداری اصفهان میتواند کلید شهر را به او بدهدد.
از اقدامات ملک مدنی می توان، ایجاد محیط پرنشاط برای مردم، ورود به خدمات اجتماعی و فرهنگی در شهرداری که تا آن زمان در شهرداری ها نبود و پایهگذاری تغییر و تحول در زندگی مردم و... بخشی از فعالیتهای این شهردار دهه شصتی بود که در سطح کشور نیز تسری یافت و شهرداریها خود را به عنوان یک نهاد فرهنگی و اجتماعی، خدماتی و عمرانی معرفی کردند و به طور جدی این امر دنبال شد.
ساخت کتابخانههای ابن مسکویه و راغب اصفهانی، شهربازی آبشار و شهر اسباببازی، بازسازی و احیای پارک شهید رجایی، پارکهای حاشیه زایندهرود، مجموعه پارک کوهستان صفه، ترمینال های کاوه و صفه، آرامستان باغ رضوان، مجموعه باغ غدیر و... را از افتخارات دوران شهردار بودن ملک مدنی در اصفهان بوده است، در دوران این شهردار پرکار در دهه 60، برای اولین بار از تسهیلات بانکی برای کارهای عمرانی در شهرداری اصفهان، بهرهگیری شد و او دیدگاه خاصی نسبت به آثار تاریخی و باستانی داشت
یاد ایام
مراسم تکریم از مجید زهتاب با حضور هنرمندان و فرهنگ دوستان سال 1381
تصویر از چپ : استاد مجید زهتاب، روانشاد استاد حسن کسایی، شادروان استاد رضا ارحام صدر، روان شاد استاد رستم شیرازی و استاد فضل الله صلواتی
قابل ذکر است آقای مجید زهتاب از سال 1376 تا 1381 مدیرکل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان بوده است و خدمات شایسته ای در این حوزه داشته است.
حسن کسائی (زادهٔ ۳ مهر ۱۳۰۷، اصفهان) درگذشتهٔ ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، اصفهان) موسیقیدان و نوازنده نی و سه تار ایران بود.
جواد رستم شیرازی (متولد ۱۲۹۸ اصفهان)، درگذشته ۱۳۸۴ اصفهان) وی مینیاتوریست، نقاش، طراح فرش بوده که از برجستهترین نقاشان ایران در دوره معاصر است. رستم شیرازی نزدیک به سی سال استاد هنرستان هنرهای زیبا اصفهان بوده و شاگردان بسیاری را نزد وی آموزش هنری دیدهاند. آثار مینیاتور، تذهیب و همچنین فرشهای با ارزشی که طراحی نموده در موزههای مختلف داخلی و خارجی نگهداری میشوند.
رضا ارحام صدر (زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ اصفهان - درگذشته ۲۴ آذر ۱۳۸۷) بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران بود که بعدها به «مکتب تئاتر اصفهان» نیز مشهور شد.
او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۲۶ با بازی در تئاتر آغاز کرد. وی مؤسس «گروه هنری ارحام صدر» در سال ۱۳۴۳ بودهاست.
وی به «شکرپاره اصفهان» معروف بود. فیلم ویدئویی درسا که در سال ۱۳۸۴ توسط محسن دامادی ساخته شد، آخرین حضور او در جلوی دوربین بود؛ و ۱۷۶ نمایش حاصل ۵۰ سال فعالیت هنری استاد بود.
خانواده کتاب اصفهان
در
«زنده باد کتاب»
متن خبر در روزنامه اصفهان زیبا
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، کتابداران و کتابخوانان کتابخانههای اصفهان گرد هم آمدند تا در برنامه «زنده باد کتاب» خانواده کتاب اصفهان هم شاهد رونمایی از پرچم و سرود کتاب باشند و هم در پاسبانی فرهنگ شهر سوگند یاد کنند.فضلاله صلواتی، از موسسان کتابخانههای عمومیاصفهان، کتابخوانی و دوستی با کتاب را تنها راه ساختن آینده برشمرد: «دوستی جوانان با کتاب تنها راه ساختن آینده است. درس و مدرسه همیشه هست، اما آنچه باید مورد توجه باشد خردمندی است. بسیارند کسانی که مدارک دانشگاهی و علم و دانش را کسب کردند اما از خرد و انسانیت، آگاهی و مردم دوستی به دورند، چرا که بزرگان ادبیات ایران را نمیشناسند. سعدی را نمیشناسند که حاضر نیست به یک مورچه هم آسیب برساند، چه برسد به اینکه بخواهد انسانی را زندانی کند یا از میان ببرد. کسانی که شاید اشعاری را که میگوید "از محبت خارها گل میشود، از محبت دیو حوری میشود" نخوانده و نشنیدهاند. کسانی که نمیدانند خدمت و عشق به مردم از خدمت به خدا بالاتر است. خدا که درد اجارهخانه و هزینههای زندگی را ندارد.»صلواتی معتقد است که بالا بردن فرهنگ و تفکر جامعه هم نوعی خدمت به مردم محسوب میشود:«اگر کشورهایی عقبمانده شدند، به این دلیل بوده که مدیران خردمند و پایداری در مدیریت نداشتند.»به گفته او، ارشاد و شهرداری کارمندان زیادی دارند، اما پرچم فرهنگ روی دوش کتابداران است:«کتابدارانی که اگر خردمند نباشند مثل کسانی هستند که اهل دیناند و اگر گناه کنند دوبرابر عذاب در اعمالشان نوشته میشود.»فضل اله صلواتی سپس به پیشینه تاسیس کتابخانههای عمومی شهرداری اصفهان اشاره میکند و ادامه میدهد:«سال 1353 سرهنگ رضانیا شهردار اصفهان بود. در آن دوره کتابخانهای در جایی که امروز بخش مالی شهرداری است وجود داشت، با کتابداری به نام حبیبآبادی که کتابهای متعددی نوشته بود؛ اما سرهنگ رضانیا گفته بود که وظیفه شهرداری نظافت شهر است و کتابخانهها باید زیر نظر سازمان فرهنگ و هنر فعالیت کنند. او تصمیم گرفت که کتابخانه را جمع کند. از جمله کتابهایی که در آن کتابخانه موجود بود، کتابهای خطی و نفیس متعلق به صارم الدوله بود که امروز در کتابخانه ابن مسکویه نگهداری میشود. دو سال پس از انقلاب ملک مدنی به شهرداری اصفهان آمد و گفت میخواهم اعتبار و شخصیتی به شهرداری بدهم که به جای رُفتگر، دانشجو تربیت کند. پس اتاق کوچکی را در شهرداری در اختیار من قرار داد که با کتابهای مرحوم وثیق که فرزندانش اهدا کرده بودند پر شد. سال 61 کم کم کتابخانههای دیگر هم راه افتادند و کتابداران و کارمندان عاشق کتاب، یکی یکی به 45 کتابخانه عمومیشهرداری وارد شدند. کتابدارانی که برخی هنوز هم پس از 30 سال کتابخانهها را همراهی میکنند.»به گفته صلواتی، در آن دوره شهرداری بودجه زیادی در دست داشته و کتابهای زیادی خریداری میکرده است: «من آن دوره مسئول کتابخانههای عمومیبودم. بهقدری کتاب خریداری شده بود که به مدارس، حوزههای علمیه و شهرستانهای دیگر هم فرستاده میشد. ما البته درباره کتابها نظر نمیدادیم تا کتابخوانها خودشان انتخاب کنند. از سویی به کتابدارها هم امکانات رفاهی تخصیص یافت اما دوباره در سال 1382 دوره بعد با این تفکر که برخی مدیران و کارمندان بخشهای دیگر شهرداری سوء استفاده کردهاند، به کتابخانههای شهرداری کم توجهی شد و آنها را به ارشاد واگذار کنند که این اقدام انجام نشد.
عباس روحانی، معاون فرهنگی هنری شهرداری اصفهان نیز معتقد است که ایران دهههای اخیر دم از توسعه میزند و اهالی فرهنگ و ادب هم این دغدغه را دنبال میکنند، اما نباید فراموش کرد که برای کشور توسعهیافته باید آدمهای توسعه یافته هم داشته باشیم. او میگوید:«امیدواریم کسانی مثل خودم که مسئولیتی دارند به توسعه زیرساختهای ادب، فرهنگ و کتاب و کتابخوانی کمک کنند. چرا که "بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست".» مهدی مزروعی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر اصفهان هم باور دارد که دوره شعاردادن و سفارشکردن درباره کتابخوانی گذشته و چه بهتر که امروز افراد کتابخوان کتابهایی را که خودشان مطالعه کردند، به دیگران معرفی کنند. او میگوید:«مشخصات انسان مدرن این است که با نصیحت و پرداختن به کلیات به سمت چیزی نمیرود، بلکه باید برای او از منفعتی که حاصل میشود گفت. پس برای علاقهمند کردن افراد به کتاب باید رویکرد و سبک را تغییر داد.» او سپس کتابی از آرتورشوپنهاور به نام«در باب هنر خوشبختی» را به حاضران معرفی و بخشهایی از آن را میخواند. مزروعی اعتقاد دارد که مفاخر و بزرگان ما هم در پرداختن به فلسفه زندگی کمتر از اروپاییان نبوده و نیستند:«اروپاییهایی نظریاتشان را در بسته بندیهای شیک و بهروز و درست شبیه جعبه ابزاری که در هر موقعیت از زندگی به درد افراد میخورد، دسته بندی و ارائه میکنند.»در پایان این مراسم، از نماد و پرچم کتاب با طرحی از غلامرضا نصر اصفهانی و سرود کتاب با شعری از پرسنل کتابخانهها، آهنگسازی حمیدرضا معینی و اجرای گروه موسیقی نگارین رونمایی و از کتابداران و کتابخوانان نمونه اصفهان تجلیل شد.
چرا رئیس جمهور؟
«خشونت و آدم کشی از طرف هر کس و هر گروه باشد محکوم است»
اندوهگین شدم، هنگامی که چهره خندان جناب دکتر روحانی رئیس جمهور را در تلویزیون دیدم که میفرماید: از جریان گران شدن بنزین اطلاعی نداشته و از رادیو شنیده است! ما گمان میکردیم طبق قانون اساسی همه کاره مجلس است و در رأس امور است و تنها مجری مقتدر کشور، رئیس جمهور و هیأت دولت است، اکنون متوجه شدیم دولت از کارهائی که در کشور میشود چندان خبر ندارد، دیگران باید برای او تصمیم بگیرند و بعد برای خاموش کردن اعتراضها، سبد غذائی پیشنهاد میکند تا به عنوان صدقه به بخشی از 60میلیون نیازمند کشور بدهد، فکر کردند فقط گرسنگان اعتراض دارند، که با خشونت با آنها برخورد شده، و پاسخ خشونت، خشونت بوده است.
رئیس جمهور پدر معنوی هر ملتی است، باید سر تا پا رنج باشد که عدهای از فرزندانش کشته شده یا به زندان افتادهاند، به خانواده و مادران آنها تسلیت بگوید، کدامیک مسلّح و با خدا و پیغمبر در حال محاربه بودهاند؟ که پیری ناآگاه قرآن را تفسیر به رأی میکند و کشته شدن عدهای از جوانان را مجاز دانست و آیتی خواند که درباره افرادی است که با خدا و رسولش سرجنگ و محاربه داشتند، اینها که کشته شدند، به تورم و گرانی و سه برابر شدن قیمت بنزین اعتراض داشتند، در قرآن است: «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ»(نساء148) خداوند فریاد خشونتبار را تحمّل نمیکند، مگر از سوی کسی که به او ستم شده باشد، الحمدالله سران کشور ما همه قرآن شناس و آشنا به تفسیر هستند، پاسخ بیکاران، بینوایان و رنج دیدگان چیست؟ با گرانی، فقر و نداری و عدم توان ازدواج و گرانی مسکن و ارزاق باید چه کنند؟
آیا پدر معنوی باید بزند و بکوبد و لبخند بزند و صدقه بدهد، فقط برای هزینه یک یا دو شب؟ آیا مردمی که امیدوار به وعدهها و تحصیلات و آگاهی جناب روحانی بودند، پاسخشان همین است؟ مگر با نمایش تعزیرات و پروندهسازی برای چند کاسب یا رانندۀ تاکسی، جامعه اصلاح میشود؟ بعضی فکر میکنند که ملت آگاه ایران که انقلابهائی را به ثمر رساندند و به دست عدهای کمتوان دادند، کودک و یا عقب ماندۀ ذهنی هستند که با یک وعده غذا از دولت راضی شوند!؟
خشونت و آدم کشی از طرف هر کس و هر گروه محکوم است، دولت باید عذرخواهی کند، باید خسارتهائی را که معلوم نیست چه کسانی انجام دادهاند جبران نماید، قیمت بنزین را مدیریت و تعدیل کند، برای ادارۀ کشور و رفع بیکاری برنامه داشته باشد.
آنها که مرتکب قتل یا ضرب و جرح شدهاند باید به مجازات برسند، اینکه هر کسی به اصطلاح توپ را در زمین دیگری بیندازد، برای مردم پذیرفتنی نیست، ما نظام قدرتمندی را طالبیم که ابتدا سعادت ملت ایران را تأمین کند (چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است) کارها باید به دست کاردانها داده شود، نظارت استصوابی نباشد، اگر در جایی مافیائی شکل گرفته، از هم پاشیده شود.
مدیران هر قسمت باید مسؤل کارگزاران و زیردستان خود باشند، نه دیگر نهادها، همه باید در برابر ملت پاسخگو باشند، قانون اساسی باید مورد تجدیدنظر و اصلاح قرار گیرد، دستهای دزدان و اختلاسگران باید از بیتالمال مردم بریده شود، همۀ مقامات و مردم خود را موظف به اطاعت و عمل به قانون اساسی بدانند، حقگوئی و حقجوئی و اعتراض طبق قانون آزاد باشد، در کشور زندانی سیاسی و امنیتی نباشد.
به خانوادههای درگذشتگان حوادث اخیر تسلیت گفته و دلجوئی شود و من کوچکترین شهروند، برای همه خانوادۀ قربانیان از هر جناح، آرزوی صبر و اجر دارد و از مقامات حکومتی درخواست رأفت و رحمت و آزادی دستگیرشدگان را خواستار است.
اصفهان- فضل الله صلواتی – آذرماه 1398
کانال #دکتر_فضل_الله_صلواتی نویسنده ،روزنامه نگار،استاد دانشگاه ، فعال سیاسی https://t.me/FazlollahSalavati
درگذشت مرحوم «محمدصادق جعفری»
از اساتید پیشکسوت تفسیر قرآن کریم در مشهد
عمو زاده عزیز زنده یاد
محمدصادق جعفری یگانه
مدرس و پیشکسوت قرآن کریم، ناگهان تنهایمان گذاشت و به پیشگاه حضرت دوست پرواز کرد.
آن زنده یاد از سال ۱۳۵۴ کار تدریس قرآن را در مشهد آغاز کرد و تا حیاتش شاگردان بسیاری را در عرصه قرآن کریم، آموزش و پرورش داد. از جمله شاگردانی که می توان نام برد محمدجواد فروغی است که در مجامع داخلی و خارجی بسیار خوش درخشید و برای کشور افتخارآفرین بود .
این ضایعه را به خانواده و فامیل معظم جعفری و شاگردان آن عزیز تسلیت گفته و از خدای بزرگ برای بازماندگان آن مرحوم صبر جلیل خواستار است .
روحش شاد و یادش گرامی باد.
خاندان صلواتی
خبر در خبرگزاری بین المللی قرآن
تصاویر عیادت جامعه قرآنی مشهد از مرحوم
تسلیت مدیر شبکه قرآن و معارف سیما
پیام تسلیت رئیس سازمان دارالقرآن
روانشاد معلم و خادم قرآن که میهمان بارگاه نورانی قرآن و دانشمند رحیل علامه محمدتقی جعفری (رحمه الله علیه) و همچنین، برادر شهید والامقام خود میباشد، امیدوارم مصداق بارز کلام بلند پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین علی(ع) باشد که فرمود: «یا عَلِی! تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمْهُ الناسَ ! فَاِنْ مِتَّ حَجَّتِ الْمَلا ئِکَهُ اِلی قَبْرِکَ کَما تَحُجُّ النّاسُ اِلی بَیْتِ اللهِ الْعَتیقِ!»
سلام بر آن خادم با اخلاص قرآن
روزی که دیده به جهان گشود و اکنون که به لقاءالله پیوست و آن روز که در
پیشگاه خداوند متعال، از شفاعت قرآن کریم بهرهمند خواهد شد.
یادآور میشود، محمدصادق جعفرییگانه، مدرس و پیشکسوت قرآن کریم که
برادرزاده علامه جعفری، شخصیت برجسته جهان اسلام، متولد شهر مقدس مشهد در
سال ۱۳۳۳ است.
استاد جعفری که در این سالها، شاگردان و همچنین معلمان قرآن بسیاری را در این عرصه تربیت کرده است، کتابهایی چون «راهنمای آموزش پیشنیاز علم تجوید» و «علم قرائت قرآن» را در دوران حیات خود تألیف کرد.
از افتخارات قرآنی این استاد پیشکسوت : کسب رتبه اول مسابقات قرآن در سال ۱۳۴۵ در مدارس مرحوم عابدزاده و رتبه اول حفظ پنج جزء قرآن در سال ۱۳۴۴، وی از حدود سال ۱۳۵۴ کار تدریس قرآن را در مشهد آغاز کرد و همچنین بعد از انقلاب و حدود سال ۱۳۶۳ نیز تلاش در این عرصه را بهصورت جدیتر ادامه داده است.
وی در دوازدهمین مراسم ملی تکریم چهرههای قرآنی که طی بهمنماه سال ۱۳۹۶ برگزار شد، در بخش اساتید قرائت قرآن کریم مورد تجلیل قرار گرفت
مرحوم محمد صادق جعفری، روز دوشنبه، ۱۱ آذرماه، در ۶۵ سالگی در مشهد دار فانی را وداع گفت و پیکرش در شاندیز به خاک سپرده شد.