طنز ســـال نــو - (بایگانی نشریه نوید اصفهان سال 1377)
«سال پلنگ»
سروده: مرحوم عباس احمدی- اصفهان
سال نو گردید بر پشت پلنگ
وحشی درنده خوی تیز چنگ
ظاهرش زیبنده و خوش خط و خال
باطنش آکنده چون مار از شرنگ
هر که می باشد حسود و کینه توز
در مثل گویند باشد چون پلنگ
خوش به حال هر که بی عار است و لش
در جواب خلق می گوید جفنگ
دائما باشد به فکر خورد و خواب
در پی دود حشیش و چرس و بنگ
خوش به حال هر که دارد در کنار
دلبری فتانه و شوخ و قشنـگ
خوش تر از او آن که دارد اسکناس
بسته های سرخ و سبز و رنگ رنگ
می رود هرجا که می خواهد دلش
در پی تفریح تا ملک فرنگ
می شود از هر چه صاحب امتیاز
با لقب های نکو با آب و رنگ
هر که دارد پول و پارتی لایق است
هم بود دانا و عاقل، هم زرنگ
آدمی با منصب و مال و منال
می شود انسان کامل بی درنگ
لیک باشد بدتر از شام سیاه
هر که باشد سوک و سورش لنگ و فنگ
آدم بی پول و پارتی، کودن است!
اسب همت زیر پایش مانده لنگ
این جهان با این فراخی بهر او
همچو زندانی بود، تاریک و تنگ
روز و شب در خانه با اهل و عیال
بر سر کمبودها باشد به جنـگ
پا نهد هرجا نهد بر روی خار
جای آهو می خورد، تیرش به سنگ
گر رود در بحر، مرجان آورد
می رود چون طعمه در کام نهنگ
لعل و گورش می شود سنگ و خزف
آرد از معدن، اگر گوهر به چنگ
می شود آنجا مسیر گردبــاد
گر فروزد شمع بهر آذرنگ
«احمدی» از شر دونان الحدز
سال نو گردید بر پشت پلنگ
«منتشر شده در هفته نامه نوید اصفهان - چهارشنبه 27 اسفندماه 1376 - شماره 498»
« کپی آزاد، با ذکر منبع و نام شاعر»