«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما»
وسلامٌ علیْهِ یوْم وُلِد ویوْم یمُوتُ ویوْم یُبْعثُ حیًّا
بود و رفت
انسان والا طاهری/ در جان و دلها طاهری/ روح و روانها طاهری/ محبوب جانها بود و رفت/ بحر خروشان طاهری/ دریای جوشان طاهری/ قلب پریشان طاهری/ پویا و جویا بود و رفت/ مصداق ایمان طاهری/ عشق فراوان طاهری/ شاگرد قرآن طاهری/ در لفظ و معنی بود و رفت/ سیدجلالالدین ما/ آرامش و تسکین ما/ خدمتگزار دین ما/ اندر دل ما بود و رفت/ نسل حسینی بود و رفت/ یار خمینی بود و رفت/ حقالیقینی بود و رفت/ فرزند زهرا بود و رفت/ بود انقلابی مرد دین/ بود افتخار مسلمین/ در سلک ارباب یقین/ غرق تمنا بود و رفت
در خطبههای جمعهها/ گفته بسی ناگفتهها/ سوز دل افسردهها/ پویا و گویا بود و رفت
سردار اندر جبههها/ سالار بر فرزانهها/ خورشید اندر خانهها/ مولا و آقا بود و رفت
در جبهه با رزمندگان/ همگام با آزادگان/ در مجمع دلدادگان/ با شور و غوغا بود رفت
با سالکان با عارفان/ با عالمان با زاهدان/ با مردمان بینشان/ در روز و شبها بود و رفت
صبر و متانت پیشهاش/ راه خدا اندیشهاش/ حقجویی اندر ریشهاش/ عبدی ز مولی بود رفت/ راه عدالت راه او/ لطف خدا همراه او/ سر داده بر درگاه او/ با شور و شیدا بود و رفت
از بین ما دلخسته رفت/ از بیوفایی رسته رفت/ با مردمان پیوسته رفت/ در رنج اعدا بود و رفت// فارغ ز حقد و کینهها/ اندر درون سینهها/ روحش چنان آیینهها/ دور از ریاها بود و رفت/ آسوده شد از رنج و غم/ از محنت و درد و الم/ اندوههای بیش و کم/ اندر بلاها بود و رفت
مست الست جان شده/ فارغ از این و آن شده/ محو رخ جانان شده/ مست تماشا بود و رفت//رفت از جهان پر محن/ آسوده شد از رنج تن/ تن شد رها از پیرهن/ فارغ ز دنیا بود و رفت/ مرگ عزیزان، راز ما/ هم سوز ما هم ساز ما/ در سینهها آواز ما/ او یار ماها بود و رفت
لطف خدا هرجا رسد/ برجسم و جان یکجا رسد/ بر ذره تا بیضا رسد/ چون فیض عظمی بود و رفت/در مجمع آزادگان/ اندر کنار شاهدان/ با جمله دلدادگان/ در عشق تنها بود و رفت
در کوی یاران شهید/ خوش گشت پایانش سعید/ در قلب آنان آرمید/ محو تقاضا بود و رفت/ اندر روند بندگی/ مرگش شروع زندگی/ با رفعت و بالندگی/ تا عرش اعلی بود و رفت
مرد خدا شد جاودان/ در این جهان و آن جهان/ دلها بود از وی نشان/ در راه فردا بود و رفت/ اندیشهاش پاینده شد/ روح بلندش زنده شد/ انوار حق تابنده شد/ بالا و بالا بود و رفت
خدایش غریق رحمت بیمنتهای خود بفرماید/ فضلالله صلواتی (توفان) - اصفهان تیرماه 1392