گفتگو
با دکتر فضل الله صلواتی:
رفاه و سعادت مردم
اساس تصمیمگیری محمدمهدی جعفری بود
.... در حضور سرهنگ جلّود، نخست وزیر و یا معاون قذافی در ملاقات دوساعته، سخنگوی نمایندگان مجلس ایران، آقای جعفری بودند و مطالبی را که لازم بود مطرح شود، مخصوصا در مورد امام موسیصدر، ایشان میگفتند و دیگران هر چه میخواستند بگویند یا بپرسند، توسط آقای جعفری ترجمه میشد، مخصوصا جلّود اصرار داشت که در شعارهای ایران، «مرگ بر شوروی» نباشد، چون اگر شوروی ارسال اسلحه را به ایران از طریق لیبی قطع کند، دیگر اسلحهای در غوغای جنگ، به ایران نخواهد رسید...
«منتشر شده در آبان ماه 1395 - (ویژه نامه بزرگداشت دکتر سیدمحمد مهدی جعفری»
دکتر فضل الله صلواتی، عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان، چهره نام آشنای سیاسی کشور، نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی از اصفهان، اولین رئیس نهضت سوادآموزی کشور، مشاور عالی استاندار و مشاور فرهنگی شهرداران اصفهان از سال 1363 تا سال 1382 و مؤسس سالنهای مطالعه و کتابخانههای شهرداری اصفهان، نویسنده صدها مقاله در رسانههای کشور و مؤلف دهها جلد کتاب، رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران و پیشکسوت روزنامهنگاران اصفهان، وی مدت 11 سال نشریه پرمخاطب نویداصفهان را منتشر میساخت.
گفتگویی با ایشان در خصوص همکاری و همراهی با دکتر محمدمهدی جعفری داشتهایم که تقدیم می شود.
1- سابقه آشنایی شما با دکتر جعفری از کجا آغاز شد؟
به نام خدا ، با سلام و عرض ارادت - سابقه آشنائی من با جناب دکتر جعفری از دوره اول مجلس شواری اسلامی بوده است، من از اصفهان و ایشان از دشتستان و برازجان انتخاب و به مجلس آمده بودند، گر چه پیش از اینها نام ایشان را شنیده بودم و با برخی آثارشان از جمله: «روش تربیتی اسلام» از محمدقطب و بعدها ترجمة کتاب: «امام علیبن ابیطالب» نوشتة: عبدالفتاح عبدالمقصود از جلد دوم تا جلد هشتم ، و با قلم شیوا و نثر دلپذیر ایشان آشنائی داشتم، علاوه بر این، نام ایشان را از همان سال1340 در میان دستگیرشدگان نهضت آزادی ایران شنیده و برای آزادی او و دوستانش دعا میکردم، نامهای آقایان بزرگوار: آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی بر تارک نهضت و مبارزه میدرخشید و امثال محمدمهدی جعفری از شاگردان و پرورده شدههای آن بزرگواران بودند، که به خاطر تلاشها و فداکاریهاشان در راه اسلام و میهن عزیزمان ایران و مبارزه با استبداد به زندان افتاده بودند، در آن زمان همة روشنفکران و آگاهان مذهبی و سیاسی، به اینان عشق میورزیدند و آنها را سمبل آزادگی و عدالت و ایمان میدانستند، و حتی سخت مورد توجه مرحوم امام خمینی بودند که از سالهای 41 و 42 نهضت روحانیت را آغاز کرده بودند.
از همان زمانها من نیز با شرکت سهامی انتشار، که ناشر کتابهای مذهبی آگاهکننده بود و مخصوصا از سال1345 به بعد رفت و آمد داشتم، آقای محمدمهدی جعفری را پس از آزادی از زندان در آنجا میدیدم و عرض ارادت داشتم، ولی شرایط طوری نبود که با جناب ایشان رابطه خصوصی برقرار کنم، آقای جعفری را همکار در آن مؤسسة علمی – مذهبی میدانستم، ارتباط من با «شرکت سهامی انتشار» بیشتر در رابطة مؤسسة «انتشارات خرد» اصفهان بود که با جمعی از دوستان تأسیس کرده بودیم و سعی داشتیم ناشر اندیشههای: امام خمینی، مهندس بازرگان، دکتر شریعتی و دیگر انقلابیون زمان باشیم، کتاب «کار در اسلام» که پیاده شده نوار یک سخنرانی از مرحوم بازرگان بود و کتابهائی دیگر از جمله «سخن عاشورا» توسط آن مؤسسه در اصفهان چاپ و در اختیار «شرکت انتشار» نیز گذاشته شده بود، تا سال1350 که بنده به زندانهای متناوب گرفتار شدم، ارتباط مداوم با آن مرکز انتشاراتی داشتم و از سال 1346 به بعد که دوران کارشناسی ارشد را در دانشکدة الهیات دانشگاه تهران میگذراندم، آقای جعفری را ملاقات میکردم، پس از زندانهای پشت سرهم، از سال1350 و تبعید به شهر یزد، تقریبا رابطة من با دوستان انقلابی تهران و جاهای دیگر قطع شد، با این حال از آثار آقای محمدمهدی جعفری استفاده میکردم، تا اینکه پس از پیروزی انقلاب جناب ایشان را در مجلس اول ملاقات کردم، عرض ارادت و همفکری و همراهی با آقای جعفری باعث شد که بیش از پیش به ایشان ارادت پیدا کنم، آقای حسنعلی زهتاب، دوست اصفهانی من که دانشجوی دانشسرای عالی و معلم مدرسة کمال بودند، گاهی از ایشان میگفتند و مرا با آقای جعفری مربوط میکردند.
2- ایشان را در مجلس اول چگونه دیدید؟ از لحاظ تصمیم گیری جمعی، برخورد با موکلین، برخورد نسبت به وقایعی که آن روزها ایران را درگیر کرده بود، مثل جنگ، درگیریهای داخلی، چند دستهگی ها؟
جناب محمد مهدی جعفری بیشتر با وابستگان به نهضت آزادی ایران، جناب مهندس بازرگان و دکتر سحابی و دکتر یزدی هماهنگی داشتند، گرچه خودشان استقلال فکری و سیاسی خود را کاملا حفظ کرده بودند، با مرحوم مهندس عزتالله سحابی در یک جناح مترقی نهضت قرار داشتند، گفته میشد که به خاطر برخی تندرویها، گروه جوان نهضت آزادی، از بزرگترها انشعاب پیدا کردهاند، دربارة جدا شدن یا انشعاب در جلساتی با ایشان و مرحوم مهندس سحابی صحبت داشتیم، ولی مرور زمان آنها را از خاطرم برده است، آقای مهندس سحابی، در خاطرات خود، در جلد دوم بدان پرداخته است، خاطرات آقای دکترمحمد مهدی جعفری را هنوز نخواندهام که ببینم ایشان، چه تحلیلی از قضایای آن روزها داشتهاند و بر اثر چه نقدهائی، دوستان قدیم را موردسؤال قرار داده بود.
مخصوصا در مجلس ناظر بودم که آقایان: بازرگانو سحابی وبرخی دیگر در امور اقتصادی به طرحها و لوایحی رأی میدادند که جنبة فقه سنتی داشت و امثال مهندس سحابی و مهندس صباغیان و محمدمهدی جعفری به مواردی رأی میدهند که بیشتر جنبه سوسیالیستی و مردمی داشت، مثل بند ج که تقسیم برخی زمینها و مستغلات بر اساس قانون بود و قوانین دیگری که در صورتجلسات مجلس آمده و در حال حاضر حضور ذهن ندارم.
در مجلس شورای اسلامی، حاکمیت و اکثریت با حزب جمهوری اسلامی بود و هر چه را که آقایان میخواستند به تصویب میرساندند، اکثریت با آنها بود، گاهی در سخنرانیهای وابستگان به نهضتآزادی یا به قول حزبیها «لیبرالها» اخلال ایجاد میکردند و درگیریهائی پیش میآمد، ولی در سخنرانیهای آقای جعفری به یاد نمیآورم که اخلالی انجام شده باشد، چون سخنرانیهای ایشان بیشتر معتدل و علمی بود و همه آقای جعفری را به عنوان دوست آیت الله طالقانی، مفسر قرآن و مترجم و استاد نهجالبلاغه میشناختند، ولی در عالم سیاست، دوست و برادر و عالم و محقق و مدرس چندان مفهومی ندارد، آنچه ملاک اصلی است، خط و ربطهای سیاسی است.
در سال1362، به اتفاق جناب محمدمهدی جعفری و جمعی دیگر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به مناسبت یازدهمین سال انقلاب لیبی، سفری به این کشور داشتیم، ما و جمعی از وابستگان به خانوادة مرحوم آیتالله طالقانی، از جمله سرکار خانم اعظم طالقانی را که نماینده مجلس بودند، به لیبی دعوت شده بودیم، از من خواسته شد که در میدان سبز لیبی در حضور سرهنگ معمر قذافی، سرهنگ جلّود و دیگر سران کشورهای شرکت کنند و مردم لیبی، سخنرانی داشته باشم، من از انقلاب و از امام خمینی و از آینده منطقه گفتم و سران ارتجاع عرب را مورد نقد قرار دادم و تصویری نفیس از امام(ره) را که خانم طالقانی آورده بودند به قذافی هدیه کردم و او بر سردست بلند کرد و به اجتماع مردم نشان داد، مردم کفزدند و اظهار شادمانی کردند، قذافی در سخنرانی خود، انقلاب ایران را نشأت گرفته از انقلاب لیبی بیان کرد و آرزو کرد که دیگر کشورهای اسلامی از یوغ استعمار خارج شوند و با استقلال و آزادگی بتوانند جوامع خود را بسازند و همه با هم در برابر امپریالیستها متحد گردند. برخی عبارات سخنرانی مرا که ایراد کردم، جناب آقای جعفری تنظیم کرده و عبارات عربی آن را اصلاح نمودند.
در حضور سرهنگ جلّود، نخست وزیر و یا معاون قذافی در ملاقات دوساعته، سخنگوی نمایندگان مجلس ایران، آقای جعفری بودند و مطالبی را که لازم بود مطرح شود، مخصوصا در مورد امام موسیصدر، ایشان میگفتند و دیگران هر چه میخواستند بگویند یا بپرسند، توسط آقای جعفری ترجمه میشد، مخصوصا جلّود اصرار داشت که در شعارهای ایران، «مرگ بر شوروی» نباشد، چون اگر شوروی ارسال اسلحه را به ایران از طریق لیبی قطع کند، دیگر اسلحهای در غوغای جنگ، به ایران نخواهد رسید، که پس از بازگشت به برخی مقامات گفتیم و این یک مرگخواهی، از شعارها برداشته شد.
در بازدید از دانشگاه لیبی در شهر طرابلس، آقای محمدمهدی جعفری از طرف مجلس ایران و نمایندگانی که دعوت شده بودند سخنرانی کردند و چگونگی انقلاب ایران و تلاشها و مجاهدتهای مردم و امام را برای تحقق پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشریح نمودند و با زبان رسال و سلیس، سخنرانی را انجام دادند و برای ما جای افتخار بود که نمایندهای از ایران بدین صورت میتواند به عربی فصیح سخنرانی کند.
در هر صورت، سفر لیبی که شهید محمدمنتظری هم باگروه دیگری آمده بودند، با دستاوردهای خوب و موفقیت انجام شد و آقای جعفری چهره درخشان این سفر بودند و پس از آن سفر در مراسم سالگرد مفقود شدن امام موسی صدر در حرم حضرت زینب شرکت کردیم، ولی در آنجا نوبت سخنرانی به ما نرسید، ولی همین شرکت نمایندگان مجلس ایران برای آنها مغتنم بود.
در مجلس شورای اسلامی در سال 1360 که توسط وابستگان به حزب جمهوری اسلامی طرح عدم کفایت ریاستجمهوری به مجلس آمد، آقایان وابسته به نهضت آزادی در رأیگیری شرکت نکردند و مجلس را ترک کردند، آنها 10نفر بودند، آقای جعفری هم با آنها همراه شد، بالاخره همین تصویب عدم کفایت باعث کشتار بسیاری در جمهوری اسلامی ایران شد و بین ملیّون و مذهبیها، اختلاف و شکاف عمیقی پدید آورد و جامعه را به «خودی» و «غیرخودی» تقسیم کرد و دو قطبی شدن پدید آمد، «اللهم اصلح کلّ فاسد فی امورالمسلمین»
3- برای ایشان اولویت تصمیم گیری بر چه اساسی بود؟
به گوشههائی که ناظر بودم اشاره داشتم ولی پاسخ این سؤال را باید از خودشان کرد، قطعا رفاه و سعادت مردم اساس تصمیمگیری ایشان و دیگر نمایندگان دلسوز بوده است.
4- فضای مجلس اول خیلی برای نسل جدید شناخته شده نیست، اگر بشود چند خاطره از ایشان بگویید که به نوعی رویکرد ایشان را نسبت به حل و فصل وقایع نشان بدهد؟
در پاسخ شماره 2 به برخی خاطرات اشاره شد، من خیلی در جریان آراء و تصمیمگیریها، به ایشان نزدیک نبودم، علاوه بر این رأی دادنها اکثر محرمانه بود، قاعدتا کسی از رأی دیگری مطلع نمیشد، مگر آنکه جزو سخنرانان موافق یا مخالف باشد.
مجلس اول از لحاظ علمی و انتخاباتی بدون اشکال و ایراد بود، اکثر نمایندگان از چهرههای انقلابی و مبارز و زندان رفتههای پیش از انقلاب بودند و چون حزب جمهوری اسلامی مورد تأیید آقایان آیات: بهشتی، موسوی اردبیلی، خامنهای، هاشمی رفسنجانی و دکتر باهنر بود و مردم به اینان اعتماد داشتند، بیشتر نمایندگان از حزب انتخاب شدند و حتی من که فردی مستقل بودم، چون توسط حزب جمهوری هم کاندیدا شده بودم، رأی بالائی آوردم، البته برخی رؤسای حزب در اصفهان بودند که رأی چندانی نیاوردند، آنها که انتخاب شدند، اعتبار و شخصیت خودشان هم بود و معروفیتی در بین مردم داشتند، آقای دکتر محمدمهدی جعفری هم در منطقه دشتستان و برازجان به عنوان انقلابی و دانشمند و قرآنشناس مطرح بودند و مردم به ایشان رأی دادند.
5- دکتر در حال حاضر به تفسیر نهجالبلاغه و قرآن و همراه و شاگردی در محضر آیت الله طالقانی شناخته می شوند، شما چقدر سلوک دکتر را در این راستا می بینید و آیا قرینههایی از خاطرات برای آن دارید، حضور در محضر آیتالله طالقانی را چقدر در شکل گیری ، مشرب فکری ایشان مؤثر می دانید؟
آقای دکتر جعفری در حال حاضر یکی از مبرّزترین اساتید تفسیر و نهجالبلاغه میباشد، وی از کسانی است که با افکار مرحوم آیتالله طالقانی و آثار ایشان آشنایی کامل دارد، وجود آیتالله طالقانی و آیت الله منتظری و دیگر عالمان شایسته در زندان شاه، باعث میشد که تشنگان دانش و فضیلت، از حضور آنان بهره گیرند و تحت تأثیر اندیشههای والای آنان قرار گیرند و تفکر آزادی اسلامی و روشنبینی و بصیرت را در وجود خویش متمرکز نمایند، چه بسیار افرادی که مایه علمی و فکری خود را از زندانهای شاه و از بزرگان دین و فضیلت فرا گرفتند و توانستند افراد مفید و مؤثری برای جامعه باشند، کتابها، مقالهها و سخنرانیهای دکتر جعفری، نشان دهندۀ آن دریافتها و آن اندیشههای تابناک است.
6- در ارتباط با نگاه تفسیری که متأثر از نظر آیت الله طالقانی دارند بفرمایید؟
نگاه تفسیری دکتر جعفری، سخت تحت تأثیر آثار و نوشتههای آیتالله طالقانی است، از نظر واقعگرائی و با توجه به مسائل روز، آیات قرآن را تفسیر و تأویل نمودن و بر اساس عقل و دریافتهای علمی جهانی آیات قرآن را بیان کردن، به خاطر همین بینشها بود که آثار مرحوم طالقانی مورد توجه جوانان و درسخواندههای جدید قرار میگرفت و آنان به حضرت ایشان گرایش پیدا میکردند، دکتر جعفری تاکنون همان راه را دنبال کرده و آن تفسیرها را در اختیار نسل جوان گذاشته است، ای کاش بر اساس همان روش میتوانست کار مرحوم طالقانی را دنبال کند و بخشهائی از قرآن را که ایشان فرصت تفسیر پیدا نکرده بودند، ایشان به اتمام میرساندند.
با اینکه به یاری خدا، عالمان دین تفسیرهائی بسیار، برای قرآن تدوین کردهاند، ولی تفکر و بینش و روش مرحوم طالقانی جدای از دیگران است و برداشتهای تازهای از قرآن دارد و همین برداشتها و بیانهای جدید است که در جهت اعجاز قرآن و جهانی بودن آن، باعث هدایت خلقها میشود.
7- در حال حاضر شما دکتر جعفری را به چه می شناسید؟
در حال حاضر با پشتکار و فعالیت و کوشش بسیار دکتر جعفری، بر آن باورم، با آن همه کاری که روی قرآن و نهجالبلاغه انجام داده، باز هم کم است و احتیاج بیشتری هست که قرآنشناسان و نهجالبلاغهدانان، وقت بیشتری را صرف کنند و با دانش و جهانبینی بهتری به آن دو ذخیرۀ اسلامی بپردازند و حقایق آنها را کشف کنند، مثل آنکه این دو معدن فضیلت هنوز دست نخورده مانده و از امثال دکتر جعفری انتظار است که تمام وقت و افکار و ایام خود را در راه این فضیلتهای پنهانی صرف کنند و حقایق آن را مکشوف دارند.
خدایشان موفق و مؤید دارد. من الله التوفیق