زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

نوید اصفهان چهار ساله شد ( بهمن ماه سال 1370)

سرمقاله چهارمین سال انتشار هفته نامه نوید اصفهان


 

نوید 4 ساله شد

 

«إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَإِلَیهِ أُنِیبُ»

تا آنجا که توان دارم هدفی جز اصلاح ندارم، توفیق از خدا است، بر او توکل دارم و به درگاه او پنام می برم. (هود، 88)

 

از زمان انتشار نشریه نوید اصفهان چهار سال می­گذرد، اوایل بهمن سال66 بود که کار خود را آغاز کردیم، به امید اینکه قدمی در راه اعتلای ملک و ملت برداریم، وظیفه شرعی خود را آنسان که باید در راه خدمت به مردم انجام دهیم، سطح شعور و آگاهی سیاسی جوانان برومند کشورمان را بالا برده و در راستای انقلاب اسلامی ایران قرار داده و نشان دهیم که شهیدانمان، جانبازانمان، آزادگانمان و تک تک اقشار این ملت برای به ثمر رساندن انقلاب چه تلاش­ها که داشتند و چه خون­ها که ریخته شد و چه جان­های عزیزی که در راه خدا فدا گردید، خوشا به حال شهدا که در پیشگاه خدا متنعّم و روزی خوارند، (رحمت الله علیهم اجمعین)

با انتشار این هفته­نامه، در حد خود کاری بزرگ را آغاز کردیم، مخصوصا با کمبود سرمایه و نبود یار موافق و کارهای اجتماعی بسیاری که لازم بود انجام دهیم و گفته­اند که با یک دست دو هندوانه را نمی­توان برداشت و ما خواستیم که با یک دست چند هندوانه برداریم، به گمان آنکه همه گردو است! و بر آن عقیده بودیم که با یک دست می­توان چند گردو را برداشت. کارهای مطبوعاتی فکر و اندیشه را اشغال می­کند و سرمایه را می­بلعد و اگر بخواهی حق بگوئی که دائم دشمن­تراشی می­کنی، اگر از گرانفروشی بنالی، اگر از سوء استفاده­های مالی و اختلاس­ها انتقاد کنی، اگر از کم کاری در ادارات و کارخانه­ها بنویسی، اگر به ضعف مدیریت­ها و بی­لیاقتی برخی دست­اندرکاران اشاره کنی، اگر از افراط­ها و تفریط­ها سخن به میان آری، اگر از عدم کارائی بعضی سازمان­ها و ادارات بگوئی، از گرانی، تورم، تبعیض، عدم اجرای قانون، خط­بازی­ها و گروه­گرائی و باندبازی فریاد بزنی و اگر... و صدها اگر دیگر، برادر دیگر چه می­ماند؟ چه کسی را برای خود گذاشته­ای؟ هر کلمه­ات به تریج قبای کسی برمی­خورد و همه در برابر تو جبهه می­گیرند و در مقابلت صف­آرائی می­کنند و می­ایستند و به هر مناسبتی مخالفت می­کنند، برایت به این طرف و آن طرف نامه­نگاری می­کنند که فلان کس را بشناسید، اگر شاگرد مغازه سوپری یا ساندویچی باشی برایت سابقه­ای، درآمدی، حق آب و گلی، در نظر می­گیرند، ولی در کار مطبوعاتی هیچ و اگر یک روز گفتند برادر خوش آمدی، دیگر چیزی باقی نمی­ماند حتی آبرویت را می­برند که اشتباه کرده بودی و به اشتباه خود اعتراف کرده­ای و منت سرت می­گذارند چون سابقه چنین و چنان داشته­ای، فعلا تباه نشدی تا وقتی دیگر، اگر جز خدا و دین در نظر یک نویسنده و یا یک عالم و گوینده متعهدی باشد، بیهوده خود را معطل کرده است.

و از آن طرف اگر با کسی یا جناحی و یا باندی کنار آمدی، نانت در روغن است، یک جهت را می­گیری و خرِ خود را می­رانی و هر گونه اربابانت خواستند به طرف مقابل حمله می­کنی، ولی ما تعصب روی یک خط یا باند را اندیشۀّ جاهلیت دانسته و وابستگان چشم بسته ایشان را بت­پرست می­دانیم.

خدا را سپاس می­گوئیم که روحانیون لایق و دانشگاهیان متعهد و فرهنگیان و بازاریان با ایمان ما را از خود دانسته و آنها که هیچگونه وابستگی ندارند، به ما نهایت عطوفت و مهربانی را می­نمایند، اصلا موفقیت ما مرهون دعاها و همکاری­های آنها است، تشویق­هایشان، کمک­هایشان، محبت­هایشان ما را شرمنده کرده است و بر آن باوریم که جز مردان خدا کسی دوستمان نیست و بر این دوستان و دوستی­ها افتخار می­کنیم و فکر می­کنیم هنوز کاری در خور حزب­الله انجام نداده و لایق این همه مهر و محبت نیستیم، اجرهم­علی­الله

با اینکه در تمام ایران بیش از همه با قلم و بیان از انقلاب اسلامی حمایت داریم و جان و مال و فکر و اندیشۀ خود را در مسیر انقلاب و دست­آوردهای آن قرار داده­ایم و قاطعانه از مردان انقلاب حمایت می­کنیم و تمام خطرهای ناشی از آن را به جان خریداریم، نای بلبل نتوانست که بر گل نسراید، با این حال، عاری از خطا و اشتباه نیستیم، چقدر لذت می­بریم که عالمان دین و استادان آگاه، و دینداران متفکر، با بیان شیرین و نامه­های خود ما را متوجه خطاهایمان می­کنند، تذکر می­دهند، یادآوری می­نمایند زیرا آنها می­دانند که ما جز خدا و بالا بردن سطح فرهنگ اسلامی مردم و رعایت حقوق افراد و سعادت انسان­ها منظور دیگری نداریم، خطاهایمان ناشی از بضاعت مُزجاة علمی است و سهوهائی است که از هر آدمی سر می­زند و اندیشه­ها و راهمان عوض نشده، ما همان مرد 15خرداد1342 و حامی دین و قرآن و ولایت از همان زمان بوده­ایم و تا فردا و تا هر وقت که زنده باشیم و قلمی برای نوشتن باشد و زبانی برای گفتن، هرگز هراسی از کسی و ملاحظۀ خاصی نداشته­ایم، امید است که دوستی­ها و دشمنی­هامان برای خدا باشد.

عده­ای ناشناخته قسمت­هائی از نوشته های ما را کپی کرده و برای برخی مسئولان و روحانیون می­فرستند که فلانی را بشناسید و ببینید چه نوشته و گاهی تهمت­ هایی می­زنند، بدون آنکه خود ما بخواهیم از ما تبلیغ می­کنند و بدینوسیله متقاضی نشریه ما را زیاد می­کنند، خود روزنامه دوتومانی را نمی­گیرند و بفرستند، بلکه فقط نوشته های حقیر را با آرم نشریه و یا بعضی خبرها و مطالب را زیراکس می­کنند و به این طرف و آن طرف می­فرستند، و آن افراد نیز با ما مکاتبه کرده و تشویق و تقاضای ارسال نشریه می­نمایند، حیف که ما از این همه تبلیغات نمی­توانیم بهره­گیری کنیم، جوابگوی درخواست­ها نیستیم و قسمت­هائی را که احساس می­کنیم باعث حساسیت منافقان است بیشتر و بیشتر روی آن تکیه می­کنیم و در آن باره قلم می­زنیم.

با اینکه خودمان از کارمان راضی نیستیم و نشریه را کامل نمی­دانیم، از استقبال مردم تعجب می­کنیم و جز تعداد اندکی به روزنامه­ فروشی­ها، نمی­توانیم تحویل دهیم، چون امکانات اصفهان بیش از این نمی­تواند پاسخگو باشد، انشاءالله با تأسیس چاپخانه­ های بهتر در اصفهان، ما نیز گام­های سریعتری برمی­داریم، تا لااقل پاسخگوی همشهریانمان باشیم.

با اینکه هفته نامه ما محلی اصفهان است و باید تعدادی از خبرها و آگهی­ های استان را اداره کنیم، بعضی از خوانندگان در این مورد گله دارند، ولی چه کنیم که در حد تأمین هزینه­ های نشریه، باید از آگهی­ ها استفاده کرد و باز با این همه خبر و آگهی شهری، مشترک­های بسیاری در قم، کاشان، مشهد و تهران داریم که به تعداد کافی نمی­توانیم نشریه برای آنان ارسال کنیم و از این لحاظ شرمنده آنانیم.

ما فکر نمی­کردیم، کار اینقدر دشوار و استقبال مردم این همه خوب باشد، در هر صورت به خاطر این لطف الهی، سپاسگزاریم و آرزو می­کنیم که توفیق بیشترمان عنایت فرماید. آقائی تلفن می­کردند که تندروی­ها و انتقادهای شدید را به خاطر معروفیت انجام می­دهید. (خالِف تُعرف) شاید بنده را نمی­شناسند که معروفیت بیش از حد باعث زحمتم شده و چه بسیار که به خاطر همین امر از اجتماعات می­گریزم و علاوه بر این کدام تندروی، مگر حق را با زبان ساده و برادرانه گفتن، مگر انتقاد سازنده کردن، مگر مردم و مسئولان را متوجه مشکلات نمودن و... آیا اینها تندروی است؟ فکر می­کنیم روشی را که در این چهار سال انجام دادیم، مرضیّ خدا و خلق بوده است.

و ما از همۀ خوانندگان، دوستداران علم و فضیلت، علاقمندان به استقلال و آزادی و مردم با ایمان درخواست راهنمائی داریم، با این تیراژ وسیع و خوانندگان متعهد، اگر کاری در خور انجام ندهیم، شاید گناهی بزرگ باشد، امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی»؛  محبوب ترین برادرانم در نزد من کسى است که عیوبم را به من هدیه کند (یعنى خیرخواهانه، آنها را یاد آورى کند) و ما از تهمت­ها، دروغ­ها، نفاق­ها و برخوردهای غیرمتعهدانه، کارشکنی­ها، وحشت نداریم و بیش از 40سال است که ساواکیها، منافق­ها، بی­دین­ها، فرصت­ طلبها، بت­ پرست­ها، متعصب­ های جاهل، با ما مخالف بوده­ اند و ما به امید خدا، وظیفه خود را انجام داده­ایم، گر مرید راه عشقی فکر بد نامی مکن، و ما که عاشق اسلام و انقلابیم همچنان قاطعانه به راه خود ادامه می­دهیم و از کید حسودان نمی­ هراسیم.  مولوی می­فرماید:

ای خدای پاک بی انباز و یار                  دستگیر و جرم ما را درگذار

یاد ده ما را سخنهای دقیق                   که ترا رحم آورد آن ای رفیق

هم دعا از تو اجابت هم ز تو                  ایمنی از تو مهابت هم ز تو

گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن              مصلحی تو ای تو سلطان سخن

کیمیا داری که تبدیلش کنی                 گرچه جوی خون بود نیلش کنی

این چنین میناگری ها کار تست              این چنین اکسیرها اسرار تست

 

من الله التوفیق و علیه التکلان – فضل الله صلواتی

 

(سرمقاله هفته نامه «نوید اصفهان»، چهارشنبه 23 بهمن ماه سال 1370، شماره 178)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.