سرمقاله چهارمین سال انتشار هفته نامه نوید اصفهان
نوید 4 ساله شد
«إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَإِلَیهِ أُنِیبُ»
تا آنجا که توان دارم هدفی جز اصلاح ندارم، توفیق از خدا است، بر او توکل دارم و به درگاه او پنام می برم. (هود، 88)
از زمان انتشار نشریه نوید اصفهان چهار سال میگذرد، اوایل بهمن سال66 بود که کار خود را آغاز کردیم، به امید اینکه قدمی در راه اعتلای ملک و ملت برداریم، وظیفه شرعی خود را آنسان که باید در راه خدمت به مردم انجام دهیم، سطح شعور و آگاهی سیاسی جوانان برومند کشورمان را بالا برده و در راستای انقلاب اسلامی ایران قرار داده و نشان دهیم که شهیدانمان، جانبازانمان، آزادگانمان و تک تک اقشار این ملت برای به ثمر رساندن انقلاب چه تلاشها که داشتند و چه خونها که ریخته شد و چه جانهای عزیزی که در راه خدا فدا گردید، خوشا به حال شهدا که در پیشگاه خدا متنعّم و روزی خوارند، (رحمت الله علیهم اجمعین)
با انتشار این هفتهنامه، در حد خود کاری بزرگ را آغاز کردیم، مخصوصا با کمبود سرمایه و نبود یار موافق و کارهای اجتماعی بسیاری که لازم بود انجام دهیم و گفتهاند که با یک دست دو هندوانه را نمیتوان برداشت و ما خواستیم که با یک دست چند هندوانه برداریم، به گمان آنکه همه گردو است! و بر آن عقیده بودیم که با یک دست میتوان چند گردو را برداشت. کارهای مطبوعاتی فکر و اندیشه را اشغال میکند و سرمایه را میبلعد و اگر بخواهی حق بگوئی که دائم دشمنتراشی میکنی، اگر از گرانفروشی بنالی، اگر از سوء استفادههای مالی و اختلاسها انتقاد کنی، اگر از کم کاری در ادارات و کارخانهها بنویسی، اگر به ضعف مدیریتها و بیلیاقتی برخی دستاندرکاران اشاره کنی، اگر از افراطها و تفریطها سخن به میان آری، اگر از عدم کارائی بعضی سازمانها و ادارات بگوئی، از گرانی، تورم، تبعیض، عدم اجرای قانون، خطبازیها و گروهگرائی و باندبازی فریاد بزنی و اگر... و صدها اگر دیگر، برادر دیگر چه میماند؟ چه کسی را برای خود گذاشتهای؟ هر کلمهات به تریج قبای کسی برمیخورد و همه در برابر تو جبهه میگیرند و در مقابلت صفآرائی میکنند و میایستند و به هر مناسبتی مخالفت میکنند، برایت به این طرف و آن طرف نامهنگاری میکنند که فلان کس را بشناسید، اگر شاگرد مغازه سوپری یا ساندویچی باشی برایت سابقهای، درآمدی، حق آب و گلی، در نظر میگیرند، ولی در کار مطبوعاتی هیچ و اگر یک روز گفتند برادر خوش آمدی، دیگر چیزی باقی نمیماند حتی آبرویت را میبرند که اشتباه کرده بودی و به اشتباه خود اعتراف کردهای و منت سرت میگذارند چون سابقه چنین و چنان داشتهای، فعلا تباه نشدی تا وقتی دیگر، اگر جز خدا و دین در نظر یک نویسنده و یا یک عالم و گوینده متعهدی باشد، بیهوده خود را معطل کرده است.
و از آن طرف اگر با کسی یا جناحی و یا باندی کنار آمدی، نانت در روغن است، یک جهت را میگیری و خرِ خود را میرانی و هر گونه اربابانت خواستند به طرف مقابل حمله میکنی، ولی ما تعصب روی یک خط یا باند را اندیشۀّ جاهلیت دانسته و وابستگان چشم بسته ایشان را بتپرست میدانیم.
خدا را سپاس میگوئیم که روحانیون لایق و دانشگاهیان متعهد و فرهنگیان و بازاریان با ایمان ما را از خود دانسته و آنها که هیچگونه وابستگی ندارند، به ما نهایت عطوفت و مهربانی را مینمایند، اصلا موفقیت ما مرهون دعاها و همکاریهای آنها است، تشویقهایشان، کمکهایشان، محبتهایشان ما را شرمنده کرده است و بر آن باوریم که جز مردان خدا کسی دوستمان نیست و بر این دوستان و دوستیها افتخار میکنیم و فکر میکنیم هنوز کاری در خور حزبالله انجام نداده و لایق این همه مهر و محبت نیستیم، اجرهمعلیالله
با اینکه در تمام ایران بیش از همه با قلم و بیان از انقلاب اسلامی حمایت داریم و جان و مال و فکر و اندیشۀ خود را در مسیر انقلاب و دستآوردهای آن قرار دادهایم و قاطعانه از مردان انقلاب حمایت میکنیم و تمام خطرهای ناشی از آن را به جان خریداریم، نای بلبل نتوانست که بر گل نسراید، با این حال، عاری از خطا و اشتباه نیستیم، چقدر لذت میبریم که عالمان دین و استادان آگاه، و دینداران متفکر، با بیان شیرین و نامههای خود ما را متوجه خطاهایمان میکنند، تذکر میدهند، یادآوری مینمایند زیرا آنها میدانند که ما جز خدا و بالا بردن سطح فرهنگ اسلامی مردم و رعایت حقوق افراد و سعادت انسانها منظور دیگری نداریم، خطاهایمان ناشی از بضاعت مُزجاة علمی است و سهوهائی است که از هر آدمی سر میزند و اندیشهها و راهمان عوض نشده، ما همان مرد 15خرداد1342 و حامی دین و قرآن و ولایت از همان زمان بودهایم و تا فردا و تا هر وقت که زنده باشیم و قلمی برای نوشتن باشد و زبانی برای گفتن، هرگز هراسی از کسی و ملاحظۀ خاصی نداشتهایم، امید است که دوستیها و دشمنیهامان برای خدا باشد.
عدهای ناشناخته قسمتهائی از نوشته های ما را کپی کرده و برای برخی مسئولان و روحانیون میفرستند که فلانی را بشناسید و ببینید چه نوشته و گاهی تهمت هایی میزنند، بدون آنکه خود ما بخواهیم از ما تبلیغ میکنند و بدینوسیله متقاضی نشریه ما را زیاد میکنند، خود روزنامه دوتومانی را نمیگیرند و بفرستند، بلکه فقط نوشته های حقیر را با آرم نشریه و یا بعضی خبرها و مطالب را زیراکس میکنند و به این طرف و آن طرف میفرستند، و آن افراد نیز با ما مکاتبه کرده و تشویق و تقاضای ارسال نشریه مینمایند، حیف که ما از این همه تبلیغات نمیتوانیم بهرهگیری کنیم، جوابگوی درخواستها نیستیم و قسمتهائی را که احساس میکنیم باعث حساسیت منافقان است بیشتر و بیشتر روی آن تکیه میکنیم و در آن باره قلم میزنیم.
با اینکه خودمان از کارمان راضی نیستیم و نشریه را کامل نمیدانیم، از استقبال مردم تعجب میکنیم و جز تعداد اندکی به روزنامه فروشیها، نمیتوانیم تحویل دهیم، چون امکانات اصفهان بیش از این نمیتواند پاسخگو باشد، انشاءالله با تأسیس چاپخانه های بهتر در اصفهان، ما نیز گامهای سریعتری برمیداریم، تا لااقل پاسخگوی همشهریانمان باشیم.
با اینکه هفته نامه ما محلی اصفهان است و باید تعدادی از خبرها و آگهی های استان را اداره کنیم، بعضی از خوانندگان در این مورد گله دارند، ولی چه کنیم که در حد تأمین هزینه های نشریه، باید از آگهی ها استفاده کرد و باز با این همه خبر و آگهی شهری، مشترکهای بسیاری در قم، کاشان، مشهد و تهران داریم که به تعداد کافی نمیتوانیم نشریه برای آنان ارسال کنیم و از این لحاظ شرمنده آنانیم.
ما فکر نمیکردیم، کار اینقدر دشوار و استقبال مردم این همه خوب باشد، در هر صورت به خاطر این لطف الهی، سپاسگزاریم و آرزو میکنیم که توفیق بیشترمان عنایت فرماید. آقائی تلفن میکردند که تندرویها و انتقادهای شدید را به خاطر معروفیت انجام میدهید. (خالِف تُعرف) شاید بنده را نمیشناسند که معروفیت بیش از حد باعث زحمتم شده و چه بسیار که به خاطر همین امر از اجتماعات میگریزم و علاوه بر این کدام تندروی، مگر حق را با زبان ساده و برادرانه گفتن، مگر انتقاد سازنده کردن، مگر مردم و مسئولان را متوجه مشکلات نمودن و... آیا اینها تندروی است؟ فکر میکنیم روشی را که در این چهار سال انجام دادیم، مرضیّ خدا و خلق بوده است.
و ما از همۀ خوانندگان، دوستداران علم و فضیلت، علاقمندان به استقلال و آزادی و مردم با ایمان درخواست راهنمائی داریم، با این تیراژ وسیع و خوانندگان متعهد، اگر کاری در خور انجام ندهیم، شاید گناهی بزرگ باشد، امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی»؛ محبوب ترین برادرانم در نزد من کسى است که عیوبم را به من هدیه کند (یعنى خیرخواهانه، آنها را یاد آورى کند) و ما از تهمتها، دروغها، نفاقها و برخوردهای غیرمتعهدانه، کارشکنیها، وحشت نداریم و بیش از 40سال است که ساواکیها، منافقها، بیدینها، فرصت طلبها، بت پرستها، متعصب های جاهل، با ما مخالف بوده اند و ما به امید خدا، وظیفه خود را انجام دادهایم، گر مرید راه عشقی فکر بد نامی مکن، و ما که عاشق اسلام و انقلابیم همچنان قاطعانه به راه خود ادامه میدهیم و از کید حسودان نمی هراسیم. مولوی میفرماید:
ای خدای پاک بی انباز و یار دستگیر و جرم ما را درگذار
یاد ده ما را سخنهای دقیق که ترا رحم آورد آن ای رفیق
هم دعا از تو اجابت هم ز تو ایمنی از تو مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی گرچه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین میناگری ها کار تست این چنین اکسیرها اسرار تست
من الله التوفیق و علیه التکلان – فضل الله صلواتی
(سرمقاله هفته نامه «نوید اصفهان»، چهارشنبه 23 بهمن ماه سال 1370، شماره 178)