زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات، دکتر فضل الله صلواتی

تصاویر، دست نوشته ها، زندگی نامه، مصاحبه ها، مقالات و...

مصاحبه فرزانه بذرپور با دکتر صلواتی - آیت الله منتظری حرف حق را در هر شرایطی می گفت

فضل الله صلواتی:


آیت الله منتظری حرف حق را در هر شرایطی می گفت


به دست Farzaneh Bazrpour‏ در در تاریخ چهارشنبه, نوامبر 30, 2011‏ و ساعت 04:28 بعد از ظهر‏‏


فرزانه بذرپور- جرس: دکتر صلواتی از مبارزین قدیمی است که سالها در کنار آیت الله منتظری بوده چه دوره شاه و چه بعد از انقلاب و عزل ایشان از قائم و مقامی و حصر او خود را از ارادتمندان و مریدان آقا می خواند. صلواتی برای ما از شخصیت ممتاز آیت الله گفته است و اینکه ایشان حتی از قاتلان پسرشان شکایت نکرد و با همه صدماتی که بعد از عزل و در دوران حصر از دوستان و شاگردان قدیمی دیدند از کسی کینه ای نداشتند. گفت و گوی جرس با فضل الله صلواتی را بخوانید.   

 جناب صلواتی شما مدتها با مرحوم آیت الله منتظری همراه بودید چه در سالهای مبارزه و پیش از انقلاب و چه در سالهای پس از انقلاب، در این دورانِ دراز چه ویژگی هایی در شخصیت آیت الله دیدید؟

آزادگی و از خود گذشتگی که ایشان داشتند یک امتیاز بود برای ایشان که حتی دشمنان را هم دوست حساب می کردند و از آنها حمایت می کردند، این را نمی پذیرفتند که کوچکترین اهانت و برخوردی با دشمنان ایشان شود. درباره قاتلان پسرشان محمد منتظری آن هم چنان پسر شاخصی ، شکایتی نکرد و حتی وقتی ناراحتی برای آنها فراهم می شد، دلش نمی خواست در رنج و عذاب قرار بگیرند. حتی ما سراغ نداریم که از قاتلان فرزندش شکایتی به دادگاهی کرده باشند. این شرح صدر و روح بلند و روحیه انسان دوستی که داشتند برای همه مردم دنیا و دوستدارانشان ارزشمند است و از آیت الله منتظری یک اسوه اخلاق و انسانیت و ایمان و دانش می سازد.

برای مطالعه ادامه مطلب را کلیک کنید 

 

فضل الله صلواتی:

آیت الله منتظری حرف حق را در هر شرایطی می گفت


به دست Farzaneh Bazrpour‏ در در تاریخ چهارشنبه, نوامبر 30, 2011‏ و ساعت 04:28 بعد از ظهر‏‏


فرزانه بذرپور- جرس: دکتر صلواتی از مبارزین قدیمی است که سالها در کنار آیت الله منتظری بوده چه دوره شاه و چه بعد از انقلاب و عزل ایشان از قائم و مقامی و حصر او خود را از ارادتمندان و مریدان آقا می خواند. صلواتی برای ما از شخصیت ممتاز آیت الله گفته است و اینکه ایشان حتی از قاتلان پسرشان شکایت نکرد و با همه صدماتی که بعد از عزل و در دوران حصر از دوستان و شاگردان قدیمی دیدند از کسی کینه ای نداشتند. گفت و گوی جرس با فضل الله صلواتی را بخوانید.   

 

جناب صلواتی شما مدتها با مرحوم آیت الله منتظری همراه بودید چه در سالهای مبارزه و پیش از انقلاب و چه در سالهای پس از انقلاب، در این دورانِ دراز چه ویژگی هایی در شخصیت آیت الله دیدید؟

آزادگی و از خود گذشتگی که ایشان داشتند یک امتیاز بود برای ایشان که حتی دشمنان را هم دوست حساب می کردند و از آنها حمایت می کردند، این را نمی پذیرفتند که کوچکترین اهانت و برخوردی با دشمنان ایشان شود. درباره قاتلان پسرشان محمد منتظری آن هم چنان پسر شاخصی ، شکایتی نکرد و حتی وقتی ناراحتی برای آنها فراهم می شد، دلش نمی خواست در رنج و عذاب قرار بگیرند. حتی ما سراغ نداریم که از قاتلان فرزندش شکایتی به دادگاهی کرده باشند. این شرح صدر و روح بلند و روحیه انسان دوستی که داشتند برای همه مردم دنیا و دوستدارانشان ارزشمند است و از آیت الله منتظری یک اسوه اخلاق و انسانیت و ایمان و دانش می سازد.

آیت الله منتظری چندین سال در حصر به سر بردند،آیا شما در زمان حصر موفق به دیدار ایشان شدید؟

ما بیشتر از آیفونی که در خانه آقازاده ایشان بود ، با آقای منتظری صحبت می کردیم وگرنه غیر از خانواده به کس دیگری اجازه دیدار نمی دادند. ما فقط گاهی تلفنی و با همان آیفون مسا ئل مان را مطرح می کردیم .یادم می آید یک شبی که سالگرد شهادت شهید محمد منتظری و شهید بهشتی بود در خانه آقای منتظری سخنرانی داشتم،آقا هم در خانه کناری بودند و بعد از من تشکر کردند و باهمان آیفون اظهار لطف فرمودند. در مدت حصر نمی شد ایشان را دیدار کرد.

روحیه آقای منتظری در حصر چگونه بود با آنکه در زمان کهولت در حصر خانگی به سر می بردند ، آیا هیچ وقت گله ای از دولت اصلاحات داشتند و یا شاگردان خودشان که پس از عزل از قائم مقامی آزارشان داده بودند؟

نه ایشان هیچ گله ای از کسی نداشتند. حتی آنها که آزار دادند، وقتی که آمدند با روحیه باز با آنها برخورد می کردند. احوال آنها را از ما می پرسیدند که مثلا حال و احوال و وضع مالی آنها چه طور است. انسان دین باوری بود که با مخالفان و دشمنان خودشان هم مهربان و دوست بود. از هیچ کس گله و شکایتی نداشت. در آن واقعه عزل ازقائم مقامی که به اسم امام بر سر ایشان آوردند، همه را تحمل کردند و هیچ وقت از ارادت ایشان به آیت الله خمینی کم نشد. در خاطرات آقای منتظری می بینیم حتی بعد از بعد عزل از قائم مقامی و بعد از حصر، ارادت خودشان رابه استاد شان آیت الله خمینی ابراز می کردند و لطف داشتند.

شما خودتان از مبارزان دوره شاه بودید و از انقلابیون ، بسیاری از مبارزان با پیروزی انقلاب و رسیدن به قدرت ازآرمانهای انقلاب دست کشیدند و به نوعی حفظ قدرت را پیشه کردند ، شما آیت الله منتظری را قبل و بعد از انقلاب می شناختید ، قدرت در نگاه آقای منتظری چگونه بود و آیا این گفته آیت الله خمینی را که حفظ نظام اوجب واجبات است را قبول داشتند؟

برای این نظام و این انقلاب، آیت الله منتظری بیشترین رنج را کشیده بودند و یکی از رو حانیان سطح بالایی که برای انقلاب بسیاری از سختی ها را تحمل کردند آیت الله منتظری بود. اما برای ایشان قدرت و مقام اصلا ارزشی نداشت وبه آن فکر نمی کرد، حتی دنبال مرجعیت نبود. خود آقای منتظری اصلا قائم مقامی را نمی خواست ، فقط می خواست که حرف حق را آشکارا بزند و حرفهایی که به نفع مردم و به نفع مظلومان باشد را بگوید. البته نظامی را که ایشان و امثال ما که از انقلابیون آن زمان بودیم می خواستیم ، حکومتی بود سراسر عدالت و تقوا و ایمان و محبت، ولی به قول امام حکومت وقتی دست نامحرمان بیفتد به انحراف کشیده می شود. همه ما و به خصوص آیت الله منتظری سعی داشتیم که این نظام سالم بماند و این چنین نظامی البته حفظش از اوجب واجبات است. اما اگر خدای ناکرده به انحراف کشیده شود، دیگر نمی توان از آن حمایت کرد و باید آن را اصلاح کرد .

اشاره کردید به دوران قائم مقامی آیت الله منتظری، همان طور که گفتید ایشان نسبت به قائم مقامی دل بستگی خاصی نداشتند و نقش یک منتقد را ایفا می کردند، آیا می توانیم بگوییم سالهای قائم مقامی آیت الله منتظری در واقع سالهای در قدرت بودن نبود و ایشان یک منتقد در ساختار نظام بودند؟

ایشان در دوره قائم مقامی و پس از عزل شخصیت متفاوتی نداشتند. ایشان قدرتی نگرفته بود که بخواهند آن را حفظ کنند. افراد بلند همت و آزاده تنها تکلیف و وظیفه را انجام می دهند. اگر باید فریاد بزنند ، فریاد می کنند و اگر سکوت ، ساکت می مانند. این البته بستگی به زمان و مکان دارد . آیت الله منتظری از حق دفاع می کرد و برای ایشان مهم نبود که از قائم مقامی و حتی مرجعیت کنار گذاشته شوند. الان زمستان رفت و رو سیاهی به ذغال ماند و آنها که اهانت کردند رو سیاه ماندند و خود آقا سربلند رفت و مردم هم شور و هیجان خودشان را در تشییع جنازه نشان دادند و شهر قم را متحول کردند. مجتهد و مرجع خیلی داریم ولی آیت الله منتظری استثنا بود به خاطر روح بلند و مردم دوستی که داشت.

مراسم تشییع آیت الله بسیار باشکوه برگزار شد اما سال گذشته حاکمیت به واسطه ترس از مردم اجازه برگزاری مراسم درقم نداد و در نجف آباد مراسم برگزار شد، امسال هم قرار است به همت مقلدین و مردم در همین شهر مراسم برگزار شود ، می خواستیم قدری درباره شهر نجف آباد و ارتباط این شهر با آیت الله بفرمایید و اینکه چگونه است که در این شهر حاکمیت نمی تواند علی رغم تهدیداتی که دارد ، از مراسم بزرگداشت ممانعت کند ؟

حاکمیت نمی خواست که اسمی از آیت الله منتظری باشد و خیلی هم برای آنها سخت می آمد که مردم این طور اجتماع کردند . حتی پارسال در نجف آباد هم یکسری کارها کردند که جو مردم را در اختیار بگیرند اما میسر نشد. به خاطر همین که مردم جمع نشوند و درباره آقا صحبت نکنند، مانع شدند که آیت الله طاهری صحبت کنند و در مسجد را بستند. اما خب در نجف آباد مردم آزاد بودند و از من هم دعوت کردند و در مسجد بازار صحبت کردم. در مساجد دیگر و در حسینیه اعظم نجف آباد هم مراسم گرفته بودند. من در صحبت هام گفتم که اگر اجازه می دادند در قم و اصفهان این مراسم برگزار شود و تنها ازشخصیت آقای منتظری صحبت شود بی نظمی پیش نمی آمد. سال گذشته وقتی در مسجد بازار نجف آباد صحبت می کردم جمعیت بسیاری آمده بودند و شعاری علیه دولت هم داده نشد. نجف آباد به خاطر اینکه شهر آقای منتظری است ، در آنجا متولد شدند و مدتها بودند و در این شهر نماز جمعه را برگزار می کردند ، مردم شهر از ایشان خاطرات زیادی دارند و برای همین مراسم را به هرنحوبرگزار می کنند. حکومت هم برای نجف آباد، حساسیت زیادی نشان نمی دهد. البته من معتقدم اگر در جاهای دیگر هم اجازه دهند به نفع حکومت است. در سال گذشته که سالگرد اول ایشان بود، در خمینی شهر هم مراسم برگزار شد و هیچ اتفاقی نیفتاد و شعار غیر عادی هم کسی نداد.

با این تجربه ای که مردم مراسم را در آرامش برگزار می کنند چرا باز حکومت این قدر نگران است که نام آیت الله منتظری تکرار شود و در رسانه های حکومتی سعی می کنند اگر نامی هم می برند به طعنه و کینه باشد؟

بالاخره اینها از اول آقا را دشمن خود می دانستند و آیت الله منتظری را یک مخالف می دانستند . از طرف دیگر هم معلوم نیست که چه کسی تصمیم می گیرد و معلوم نیست که چه کسی دخالت می کند و مانع می شود. اینها یک اتاق فکری و شخص متفکری که در میان شان خوب و بد را تشخیص بدهد، ندارند. حرف ما هم این است که چرا باید این طور آزادی ها محدود شود و جلوی یک مراسم کوچک بازار نجف آباد یا بازار خمینی شهر گرفته شود و مردم حساس تر بشوند. این حساس شدن مردم برای حکومت خطرناک است و این راباید بفهمند.

آقای صلواتی، با تجربه ای که شما در دوران شاه و سالهای مبارزه داشتید، آیا علما مجوز شرعی برای پرداخت حق امام و زکات به مبارزان صادر کرده بودند و نقش آیت الله منتظری احیانا در این فتاوی چه بود؟

آیت الله منتظری هم به خانواده های زندانیان کمک می کردند و هم به زندانی های نیازمند، حتی  خود من وقتی سال 54 تبعید بودم و آیت الله منتظری هم در سقز تبعید بودند، از آنجا مبلغ سیصد تومان در ماه برای من می فرستادند. آن موقع سیصد تومن، دو سه میلیون حالا پول بود. تا وقتی که من آنجا رفتم سرکار و به کاری مشغول شدم و درخواست کردم که نیازی نیست برای من پولی بفرستند. برای دیگر تبعیدی ها و زندانی ها خود آقا پول می فرستادند. آیت الله ربانی شیرازی و مرحوم آیت الله طالقانی همیشه نگران خانواده های زندانی که وضع مالی خوبی نداشتند، بودند و توسط خود من آن موقع که زندان نبودم مبالغی برای خانواده ها می فرستادند. این روحیه بلند و آزادیخواهانه که داشتند خیلی موثر بود در پیشبرد انقلاب. حالا هم احتمالا کسانی هستند که به خانواده زندانیان رسیدگی می کنند و من خبر ندارم.

فکر می کنید علما چه تاثیری می توانند داشته باشند در حمایت از حرکت های اصلاح طلبانه و مبارزه هاای عدالت طلبانه ای که در واقع مخالفت باظلم است ؟

مراجع و علما خیلی موثر هستند، خیلی از مردم عادی عموما طرفداری از علما می کنند. درباره زکات که گفتید مصارف خاص دارد اما درباره سهم امام و تبرعات این اجازه را می توانند بدهند که به خانواده های کم بضاعت داده شود. در زمان ما آیت الله موسوی اردبیلی و صانعی و شبیری زنجانی هستند. اگر این آقایان قدمی بردارند مردم استقبال می کنند و دیگران هم همین طور. اما خب بعضی آقایان فضا را مناسب نمی بینند و یا طوری حرکت می کنند که بتوانند که راه را ادامه بدهند و دفاترشان باز باشد. در هر حال اگر آقایان متوجه وظایف خودشان باشند در هر شرایطی باید حقایق را آشکارا بیان کنند.

جناب صلواتی به عنوان آخرین سوال وقتی به آیت اله منتظری فقید فکر می کنید نا خود آگاه چه چیزی در ذهنتان تداعی می شود؟

آن چیزی که همیشه ازآیت الله منتظری به یادم می آید این است که ایمان به خدا داشتند و غیر از خدا کس دیگری را در نظر نداشتند. آیت الله حق را در هر شرایطی بیان می کرد و اصلا منافع خودش را در نظر نمی گرفت و اگر قرار بود حقی رابگوید و پسر و داماد و خودش کشته شوند و خانه را آتش بزنند ، اگر تشخیص می داد که باید بگوید در هر شرایطی حق رابیان می کرد. آیت الله منتظری عاشق انقلاب و مردم بود و دوست داشت که این جامعه رو بهبودی و پیشرفت برود. آیت الله منتظری از اول هشدار می داد که مردم مورد آزار قرار نگیرند ، کسی بیهوده زندان نرود و زندانی سیاسی نداشته باشیم چون زندانی سیاسی دلیلی بر عقب ماندگی یک حکومت است. بهترین چیزی که از آقای منتظری در نظر ما هست ، آن فداکاری ایشان در راه مردم و اسلام است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.